جمعه, 07 اردیبهشت 1403
جمعه, 07 اردیبهشت 1403
حکایت نان و نان خور در تالش؛

آرد هست اما به دست نانوا نمی رسد | حلقه مفقوده شفاف سازی آمار !

۱۴۰۰/۰۷/۲۰ ۱۲:۳۱ چاپ

اختصاصی حکایت گیلان | طاها عبداللهی _ مردم به دنبال لقمه نانی هستند و بیشتر نانوایان عاجز از عرضه نان کافی به خلق خدا. ماجرای نان، کیفیت و قیمتش در شهرستان تالش این روزها زبانزد خاص و عام است. همه تریبون‌ها دست به کار شده اند تا کاسه چه کنم را به دست بگیرند.

وقتی که نانوایان آرد کم دارند همین نهاده اولیه نان را به قیمت گزافی در بازار به تعداد دلخواه می‌فروشند. آرد هست اما به دست نانوا نمی‌رسد. انگشت به دهان مانده ایم که این چه حکایت غریبی است؟
مسوولان دست به کار شده و گشت‌های تعزیرات، دادگستری، فرماندار و بخشداران، پلیس، بازرسان شبکه بهداشت و ... این روزها پای کار هستند ولی این نسخه شفابخش نیست. چنانکه به نظر می‌رسد کار از گفتار گذشته و وقت عمل رسیده است. اما چه عملی می‌تواند این غبار را از ماجرای نان و نانوایی بزداید؟
آنچه که همه شعار می‌دهند و به دست نیامده همان حلقه همیشگی مفقود شده ماست. چیزی به نام شفاف سازی آمارها که سال‌هاست حسرتش را می‌خوریم و هر چه بیشتر می‌جوییم کمتر به دست می آوریم.
چه شده است که ما به اینجا رسیده ایم که کمترین خواسته مان هم در صف‌های طولانی به دست می‌آید؟ آنچه که سال‌هاست می‌گویند این است که تالش بیشترین درصد نانوایی نسبت به درصد جمعیت را در تمام کشور دارد. اما این همه نانوایی دقیقا چه می‌کنند و کجا هستند؟
چنانچه آمار صاحبان امتیاز نانوایی ها شهرها و روستاهای تالش یک بار منتشر شود بسیاری از پرسش ها خود پاسخ می‌شوند. نام کسانی در فهرست صاحبان امتیاز نانوایان شهرستان تالش است که یا شغل دولتی دارند و یا جزو صاحبان ثروت و قدرت هستند. افرادی که دستشان به خمیر، سبوس گندم، خمیر مایع نمی‌خورد و گرمای تنور به خود نمی‌بینند. همان‌ها که سود را بدون زحمت به جیب می‌زنند. همان‌ها که یا نان نمی‌پزند و یا امتیازشان را اجاره می‌دهند ولی سهمیه آرد ذیل امضای آنها معتبر است. شاید لازم باشد از فرمانداری و اداره های دولتی همین شهرستان آغاز کنیم و سپس به قهرمان فلان رشته ورزشی، رییس دفتر فلان حزب و سایرین برسیم. پرسش این است که طی این سال‌ها چه کسانی به این تصمیم رسیده اند که فلان شخص امتیاز نانوایی بگیرد و چه کسی نگیرد؟ آیا وقت آن نرسیده است که همین جلسات را از پشت درب‌های بسته به اتاق‌های شیشه ای بکشانید و نتایج را شفاف و بدون هرگونه اغماضی منتشر کنید؟
طی ماجرای ناتوانی حوزه نظارت بر آرد برای نخستین بار از معاونت سیاسی وقت به معاونت امور عمرانی رسید در نوع خود به یاد ماندنی بود. اما چرا ناتوان بود؟ اختیار قانونی نداشت یا از اختیار جلال و جبروتش استفاده نمی‌کرد؟ شاید لازم است که پرونده های مربوط به مفقودی مقادیر قابل ملاحظه آرد را یک بار دیگر مرور کنیم. همان حکایت معروف شاه دزد. پرونده جنجالی و معروف 10 هزار کیسه آردی که قضیه اش به دیوان محاسبات مجلس شورای اسلامی رسیده بود. وقتی 4 مقام مسوول رفتنی شدند و هنوز هیچ پستی نیز نگرفته اند.
آیا لازم است که بخاطر چند نفر یک شهرستان با جمعیت بیش از 211 هزار نفری قربانی شوند و سفره مردم خالی باشد؟
شاید لازم است یادآوری کنیم که آنها رفته اند اما ماجرا همان است که بود. باز هم آرد هست ولی به دست نانوایی نمی‌رسد و نانوا مقصر اصلی معرفی می‌شود. تخلف آرد فروشی نانوایان مگر چقدر است که آنها همواره مورد تهمت و افترا باشند؟ مگر این شهر چند واحد غذایی و نیازمند به آرد دارد که همیشه آوار همه چیز بر سرشان خراب می‌شود.
صحبت ما چند ده، چند صد کیسه نیست. ماجرا کمبود چند هزار تایی کیسه های آرد در هر بخش شهرستان تالش است و شاید باز هم به همان رکورد قبلی رسیده است.
باز هم سهمیه آرد نانوایان افزوده می‌شود ولی مطمئن هستم آش همان آش و کاسه همان کاسه. توزیع آرد بیشتر بدون رهگیری محل تخلیه تنها به افزایش قاچاق آرد کمک می‌کند که دودش به چشم مردم نگون بخت است و سودش در جیب زالوصفتان. همانها که از نان شب مردم که گاهی خالی می‌خورند هم به سادگی نمی‌گذرند.
چرا یکبار مقدار سهمیه آرد توزیعی همه نانوایان شهری، روستایی و عشایری را منتشر نمی‌کنید؟ مگر آمار توزیع آرد کشور هم جزو اسرار مملکت است که گفتنش ابا دارید؟
صدای این مردم باید به کجا برسد که شما باور کنید ما و شما برابر هستیم؟ آقایان ما رسانه چی ها امروز شرمنده مردم بدون تریبون هستیم که نتوانستیم از شما بابت این موضوع توضیحی هر چند اندک بخواهیم.
آیا مشکل از ما بوده که مطالبه نکرده ایم یا شما که مطالبات را به وعده سرایی پاسخ می‌دهید؟

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان