به گزارش حکایت گیلان |  برگزاری نمایشگاه نقاشی استاد حبیب محمدی و بهمن محصص دوهنرمند برجسته گیلان در  موزه رشت رخداد فرهنگی مهمی بود که بعد از مرمت ده ها تابلو و صرف هزینه و تلاش کارشناسان، توسط اداره کل  میراث فرهنگ گیلان رقم خورد.

برگزاری چنین نمایشگاهی برای جامعه ی هنر و بویژه  نقاشان گیلانی حائز اهمیت بوده و از این جهت که دوره ای از تاریخ هنر معاصر ایران را در بر می گیرد، می توان از این نمایشگاه بعنوان رخدادی مهم و کم نظیر در میان موزه های کشور یاد کرد.
اما باوجود اینکه قرار بود این هفته مراسم اختتامیه نمایشگاه با حضور جمعی از اساتید اهل فن و  نقاشان گیلان در موزه رشت برگزار شود، به ناگه فشارهایی از طرف برخی اشخاص جلوی ادامه ی روند این نمایشگاه را گرفته و با اختتامیه آن مخالفت بعمل آمد.

قرار بود مراسم اختتامیه این نمایشگاه  روز چهارشنبه ۲۸ فروردین‌ماه و با سخنرانی  علی‌ امیری، محقق و پژوهشگر آثار حبیب محمدی و معاون پژوهشی اداره‌کل ثبت اسناد و املاک استان گیلان، فرامرز طالبی پژوهشگر و نویسنده و حامد بهروزکار از اساتید نقاشی دانشگاه گیلان در محل موزه باستان‌شناسی رشت برگزار شود. 

اداره کل میراث فرهنگی گیلان متولی برگزاری این نمایشگاه بود و اخبار نمایشگاه به صورت گسترده ای توسط سایت های مختلف رسانه ای شده بود. سایت باشگاه خبرنگاران جوان متعلق به صداوسیما از استاد حبیب محمدی به عنوان پدر نقاشی مدرن گیلان یاد کرده بود. 

به روایت یک منبع موثق، حجت الاسلام "مرتضی عبداللهی" در یادداشتی در واکنش به خبر خرید خانه "بهمن محصص" و تبدیل آن به موزه هنرهای معاصر گیلان نوشت:

اصلا کاری نداشته باشیم که طرف (محصص)، قبل از انقلاب اسلامی به اسم هنر نو، مرد مبارزه با سنت ایرانی اسلامی بوده و نزدیک انقلاب هم خودش و همه بستگانش از ایران فرار کرده اند.
باز کاری به مرام و مسلکش نداشته باشیم که عضو کلوپ فراماسونری لاینز شهر رشت بوده و در فیلمی که در ماه‌های آخر عمرش از او ساخته اند همجنس‌باز بودنش آشکارا بیان شده است.
تأکیدش بر ساخت پرتکرار نقاشی و مجسمه مردان لُخت با تصریح بر نمایش اندام‌های جنسی را چگونه تاویل کنیم؟!
نمی‌دانم چندبار باید در این زمینه ها نوشت و ربطش را به انقلاب اسلامی و مسئولین جمهوری اسلامی سوال کرد.
او که حتما با پوزخندی گفته بود: «مردم ایران آریامهر داشتند با آیت اله عوضش کردند، معلوم است از الفبا فقط حرف آ را میشناختن.»
شاید این مسئولین که پیگیر احیای اینچنین افرادی هستند با آنها هم فکر باشند و اشتباهی مسئول جمهوری اسلامی شده اند.
بعد در ادارات جمهوری اسلامی و با پول بیت المال مسلمین، خانه اش را می خرند و چند اثرش را به عنوان کار فاخر هنری در همان خانه، موزه می کنند.
این طور کارها ده ها بار است که در طول سی سال اخیر در حال انجام است.
کاری به دولت الف و ب هم ندارد. خیلی زیبا و رسمی یک جریان مشاوره ای و فکر دهنده و تصمیم ساز در هر دولتی همین کارهای خود را به راحتی پیش می برد.
لازم است دستگاه قضایی فکری برای ترویج و تعمیق اینگونه افکار کند. گویا برخی مدیران، هنوز نمی دانند که جمهوری اسلامی برپا شده است و اولویت‌های نظام اسلامی چیست.

منبع: گیل آرت