حکایت گیلان | حجت الاسلام مسیح مهاجری در جمهوری اسلامی نوشت:قصد حمایت از اوکراین یا نادیده گرفتن نقش مخرب غرب و آمریکا در پدید آمدن شرایط بحرانی میان اوکراین و روسیه را نداریم ولی این واقعیت را لازم است مورد تأکید قرار دهیم که اگر وزارت امور خارجه ما روزی که در بهمنماه همین امسال سفیر روسیه در تهران با ادای احترام به گریبایدوف فاسد و فرستادن عکس آن صحنه به فضای مجازی برخورد میکرد، امروز او جرأت نمیکرد به رسانههای ایرانی چنان توصیه مداخلهگرانهای کند و بزرگترهای او هم جرأت نمیکردند مذاکرات برجامی را گروگان بگیرند و به بنبست بکشانند
حوادث تاریخی را نباید فقط به کتابها و کتابخانهها سپرد. بازگو کردن جزئیات رویدادها حتی بعد از گذشت یکی دو دهه از آنها برای فراموش نشدنشان ضروری است. امروزه، بازگو کردن تاریخ با توجه به گستردگی رسانهها و امکانات ارتباطی، کاری بسیار آسان است. در چنین شرایطی اگر از رسانه ملی، مطبوعات و فضای مجازی برای یادآوری آنچه در نشیب و فرازهای کشور خودمان در همین چند دهه اخیر گذشته است بهرهبرداری نکنیم، به این کشور و این ملت و به ویژه نسل کنونی و نسلهای آینده ظلم کردهایم.
یک نمونه از این ظلم را این روزها در تقدیس همسایه شمالیمان روسیه توسط عدهای خاص شاهد هستیم که موجب تأسف شدید است. بکار بردن کلمه «تقدیس» درباره آنچه این جریان فراموشکار و یا خود را به فراموشی زده این روزها میگوید، به این دلیل است که کار آنها از تطهیر گذشته و اگر عنوانی پربارتر از تقدیس در اختیار داشتیم، آن را به کار میبردیم.
کسانی که علیرغم لاف دوستی که این روزها با ما میزنند، درست در همین روزها وقتی جنگندههای رژیم صهیونیستی در حومه دمشق نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به خاک و خون میکشند، حاضر نیستند این جنایت صهیونیستها را محکوم کنند و یا لااقل با ایران ابراز همدردی نمایند، در اینجا توسط تریبونداران حکومتی ما فعالان جبهه حق معرفی میشوند! این حضرات قطعاً فراموش نکردهاند که همین روسیه و همین رئیسجمهورش آقای پوتین از حق وتوی خود برای ناکام کردن قطعنامههای ضدایرانی شورای امنیت سازمان ملل استفاده نکردند و اجازه دادند ایران زیر بند ۷ منشور ملل برود.
در ماجرای برجام هم تا توانستند کارشکنی کردند و اکنون نیز که احیاء برجام به مرحله نهائی رسیده، آن را به گروگان گرفتهاند و مذاکرات برجامی وین را به بنبست کشاندهاند. خیانتهایشان در جنگ تحمیلی به ایران و همراهیشان با صدام و حزب بعث عراق هم که اظهرمنالشمس است. در ماجرای تحریمهای آمریکا علیه ایران هم که تا توانستند با آن تحریمها همراهی کردند و ما ایرانیها را تیغ زدند. در سوریه هم که کار اصلی را ما انجام دادیم ولی بهرهبرداری را آنها کردند و میکنند...
با اینحال چه شده است که وزارت خارجه ما روشن و شفاف به ضربهای که روسیه با تضمینخواهی اخیرش به مذاکرات برجام زده و آن را به بنبست کشانده اعتراض نمیکند و از وزیر خارجه تا سخنگو و تا مذاکرهکننده ارشد برجامی همگی ترجیح میدهند در لفافه حرف بزنند و کاری نکنند که با تقدیس این همسایه شمالیمان منافات داشته باشد؟
سفیر روسیه در تهران هم که وقاحت را از حد گذرانده و به رسانههای ایرانی توصیه میکند از بکار بردن تجاوز نظامی ارتش روسیه به اوکراین خودداری نمایند و به جای آن از عنوان عملیات ویژه استفاده کنند. رسانه ملی ما هم که هنوز صلاح نمیداند تجاوز نظامی روسیه به اوکراین را در قالبی غیر از خبرهای اقدامات خیرخواهانه و اهداء کمکهای بشردوستانه روسیه! به مردم جنگزده اوکراین مطرح نماید. روابط صمیمانه پوتین با صهیونیستها و شکل گرفتن شهادت دو افسر پاسدار توسط رژیم صهیونیستی و به گروگان گرفته شدن توافق برجامی توسط روسیه همزمان با سفر نخستوزیر رژیم نامشروع صهیونیستی به مسکو را هم که حضرات نادیده میگیرند و با مالهکشیهای حرفهای تلاش میکنند به تقدس کرملین خدشهای وارد نشود.
قصد حمایت از اوکراین یا نادیده گرفتن نقش مخرب غرب و آمریکا در پدید آمدن شرایط بحرانی میان اوکراین و روسیه را نداریم ولی این واقعیت را لازم است مورد تأکید قرار دهیم که اگر وزارت امور خارجه ما روزی که در بهمنماه همین امسال سفیر روسیه در تهران با ادای احترام به گریبایدوف فاسد و فرستادن عکس آن صحنه به فضای مجازی برخورد میکرد، امروز او جرأت نمیکرد به رسانههای ایرانی چنان توصیه مداخلهگرانهای کند و بزرگترهای او هم جرأت نمیکردند مذاکرات برجامی را گروگان بگیرند و به بنبست بکشانند. وقت آنست که در سیاست خارجیمان تحولی اساسی پدید آوریم و به سیاست موازنه واقعی در رفتار بینالمللی کشورمان بازگردیم تا مذاکرات را از بنبست نجات بدهیم و مانع پدید آمدن بنبستهای جدید شویم.