شنبه, 08 اردیبهشت 1403
شنبه, 08 اردیبهشت 1403
نگاهی به اولین قسمت سریال محمد کارت:

«یاغی»گری در مقابله با جبر جغرافیا

۱۴۰۱/۰۲/۳۱ ۰۹:۳۲ چاپ

 اختصاصی حکایت گیلان | محمدهادی مرادی

محمد کارت را با دغدغه‌های اجتماعی‌اش که مخاطب را به لایه‌های زیرین پوست شهر می‌برد میشناسیم. با شکلی از پرداخت که شناخت کاملی از آن دارد و پرداختن و روایت کردن از حفره‌های تاریک طبقات پایین جامعه.

مخاطب عام سینما، محمد کارت را در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر با فیلم «شنای پروانه» شناخت اما مخاطبین خاص سینما و فیلم‌های کوتاه، آثار متعددی از او دیده اند. مستندها (خونه رو، آوانتاژ، خون مردگی، مخدر کلاف سردرگم و...) و فیلم کوتاه (بچه‌خور) کارت، برگرفته از کف جامعه و با جسارت، مخاطب را به فکر فرو می‌برد و تمام آن چیزی است که از یک مستند اجتماعی انتظارش را دارید.

حال قسمت اول «یاغی»، اولین تجربه محمد کارت در عرصه سریال‌سازی منتشر شد.
«یاغی» به نویسندگی محمد کارت، پدرام پورامیری و حسین دوماری، با نگاهی به رمان سالتو نوشته مهدی افروزمنش در پلتفروم فیلیمو به نمایش درآمده است.

سریال با پیش‌زمینه‌ای از جنس کارت، از همان ابتدا با اِلمان‌های خاص خودش آغاز می‌شود؛ همان جنس پرداخت به طبقه آسیب‌پذیر جامعه. سریال پیش از پرداخت به بحران، مخاطب را با ادبیات و چالش‌های خاص در زاغه‌ها آشنا می‌کند و داستان را به پیش می‌برد. یکی از نکات اصلی موفقیت سریال انسجام است؛ چه به لحاظ فرم و قالب‌بندی، چه ارتباط بین شخصیت‌ها و کارکترها و چه به لحاظ نوع استفاده از لوکیشن و موسیقی.

اگر پایان قسمت اول را نادیده بگیریم، می‌توان اولین قسمت «یاغی» را یک فیلم سینمایی بلند تلقی کرد. این قسمت از سریال تمام معیارهای یک فیلم سینمایی را دارد؛ حتی زمانِ آن. صد دقیقه، زمان نسبتا طولانی برای یک قسمت از سریال است.
محمد کارت در «یاغی» زندگی پرتنش و فلاکت‌زده ساکنین زاغه‌ها و محله‌های فقیرنشین را بدون شعارزدگی و القای حس ترحم، برای مخاطب به نمایش درمی‌آورد. در ادامه با اضافه شدن درام به قصه، مخاطب بیشتر جذب خط داستانی سریال شده و با آن همراه می‌شود. دوربین، همان دوربین کارت در آثار قبلی‌اش است. روایت‌گر، با حس و باشکوه. چرخش‌های بی‌دلیل دوربین «شنای پروانه» را در اینجا نداریم. یکی دو مورد حرکت آهسته با ادغام و پژواک دیالوگ‌ها و موسیقی داشتیم، که از اِلمان‌های محمد کارت هست؛ که ای کاش نبود.
افتتاحیه سریال بی‌شک یکی از سنگین‌ترین سکانس‌های ضبط شده سریال بود. دزدی تیرآهن‌ها و تابلوهای راهنمایی رانندگی. هم چنین سکانس‌های کشتی؛ به‌خصوص فیلمبرداری‌های رو در رو در گلاویز شدن کشتی‌گیران که یکی از نقاط مثبت تصویری سریال است.

«یاغی» در بخش بازی‌ها هم درخشان ظاهر شد. سریال، یک امیر جعفری درست و به اندازه دارد. علی شادمان در دومین همکاری با محمد کارت، پس از «شنای پروانه» یک بازی پخته و در شمایلی متفاوت از خودش به نمایش گذاشت. شخصیت جاوید که جوانی است در حال مبارزه برای داشتن زندگی معمولی خارج از جبر جغرافیایی که دچار آن شده است. در دنیای بدون قهرمان سینما و تلویزیون ایران، جاوید، می‌تواند قهرمان تازه متولد شده‌ای باشد با استایل و شمایل ورزشکاری و قلدرانه اما با روحیات لطیف و دلسوز.
تیم پر ستاره بازیگری این سریال متشکل است از: پارسا پیروزفر، طنازطباطبایی، امیرجعفری، علی شادمان، عباس جمشیدی‌فر، مه‌لقا باقری، نیکی کریمی، الیکا ناصری و...

قطعا موضع گرفتن تنها بعد از دیدن قسمت اول سریال بسیار زود است؛ اما قسمت اول «یاغی» به حدی پرکشش و تأثیرگذار بود که آن را یک اثر جدی از یک فیلمساز باانگیزه و دغدغه‌مند بنامیم و منتظر قسمت‌های بعدی آن باشیم.

 

 

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان