پنجشنبه, 09 فروردین 1403
پنجشنبه, 09 فروردین 1403

اختصاصی حکایت گیلان |سامان بدر: این روزها همزمان با آن چه دولت اسمش را جراحی اقتصادی نامیده است شاهد افزایش قیمت ها در بازار هستیم که یارانه تولیدکنندگان را حذف و در اختیار مردم قرار داده اند.(حالا کاری نداریم که بسیاری از مردم هم جا مانده اند).دولت می گوید با چنین شیوه ای به جای اختصاص ارز ترجیحی برای واردکنندگان پول آن را در اختیار مردم قرار می دهد تا خودشان تصمیم بگیرند. تریبون های رسمی هم با آب و تاب از آن تعریف می کنند. ولی نارضایتی در کف جامعه نسبت به گرانی ها بسیار است. 

آزادسازی قیمت کالاهای اساسی منجر به آن شده که کمپین هایی برای نخریدن این کالاها در شبکه های اجتماعی شکل بگیرد. بسیاری بر این باور شده اند که اگر نخرند قیمت ها پائین می آید و احتمالا مردم هم که یارانه گرفته اند سود می کنند. گزارشات اخیر بازار هم نشان می دهد که در بسیاری از مناطق قیمت مرغ و تخم مرغ به دنبال عدم خرید مردم، کاهش چشمگیری داشته است و زیر نرخ مصوب عرضه می شود. ولی آیا این امر ارزانی را ایجاد می کند و یا کاهش تولید و ورشکستگی کسب و کارهای کوچک؟

مرغ فروشی که کالای خود را چندین برابر قبل خریده است، حالا با توجه به کاهش خرید مردم مجبور است با ضرر آن را به زیر قیمت مصوب بفروشد. اگر همین روال ادامه پیدا کند، او چه می کند؟ مشخص است این مرغ فروش که خودش نیز از آحاد مردم است یا باید مرغ فروشی خود را ببندد و یا مرغ کمتری به مغازه خود وارد کند. اگر کارگری را نیز که دارد یا پولش را نمی ندهد یا مجبور است اخراجش کند. وقتی دولت دیگر نه به تولید کننده و نه وارد کننده یارانه و ارز ترجیحی نمی دهد چطور ممکن است قیمت ها به قیمت قبل برگردد، جز این که دولت از خیر چنین شیوه پرداختی بگذرد.

در برخی شبکه های اجتماعی با آب و تاب تعریف می کنند که فلان عضو اتحادیه مرغ و ماهی گفته است که اگر مردم نخرند، قیمت ها به قبل برمی گردد. ولی کمپین نخریدن به این سوال جواب نمی دهد که عاقبت این مرغ فروش چه می شود. او چه گناهی کرده که مرغ را با قیمت بیشتری خریده و حالا مجبور است به قیمت مصوب بفروشد. 

این کمپین نخریدن به نوعی کاهش موقت تورم را منجر می شود. ولی به همراه خود کاهش رشد اقتصادی و افزایش بیکاری را ایجاد می کند. کسب و کارهای کوچک از حاصل اقدام اخیر دولت بیشترین ضرر را کرده اند. زیرا از سویی مجبورند بیشترین هزینه را متحمل شوند و از سوی دیگر کسب و کارشان خلوت بمانند. دولت هم که می گوید من یارانه ام را به مردم داده ام و آن ها خودشان می دانند که چه کنند.

دولت حتی در نحوه آزادسازی قیمت ها عدالت را نیز رعایت نکرده است. نان سنتی ها با همان قیمت قبلی ارائه می گردد و نان فانتزی چندین برابر شده است. با این شیوه تصمیم گیری نان فانتزی ده هزار تومان می شود  ولی هنوز نان بربری و سنگگ گران نشده است. حتی ممکن است خود اغذیه فروشی ها هم به این نتیجه برسند که بعد از این نان سنتی به مشتری دهند تا قیمت ها کمتر شود و مشتریان بیشتری داشته باشند. 

می توان خوشحال بود که با کمپین نخریدن قیمت ها پائین بیاید. ولی هر وقت این زنجیره شکسته شود چه اتفاقی می افتد؟ دوباره کالاهایی با نرخ مصوب گران امروزی عرضه خواهد شد. اگر به طور مثال کمپین نخریدن تا ماه ها هم ادامه داشته باشد که کلا دولت از خیر یارانه و کوپن می گذرد و به همان شیوه سابق برمی گردد. ولی در آن وضعیت درآمدش به شدت  پائین آمده و کسب و کارها هم آسیب دیده است. چه کسی سود می برد؟ تقریبا هیچ کس!

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان