پنجشنبه, 22 شهریور 1403
پنجشنبه, 22 شهریور 1403
نقد فیلم های جشنواره؛

«شادروان»؛ ملودرامی غمناک، رها شده بر زمین

۱۴۰۰/۱۱/۲۰ ۱۰:۲۱ چاپ

اختصاصی حکایت گیلان | محمدهادی مرادی_ارزشگذاری نویسنده: 2 از 5
«شادروان»، دومین فیلم بلند سینمایی‌ حسین زمانی، یک درام تلخ است با رگه‌هایی از کمدی که لحظاتی کمیک را در دل تلخی داستان ایجاد می‌کند. اگر این لحظات کمدی را از فیلم بگیرید، فیلم عملا چیزی برای ارائه ندارد.
حسین زمانی در نشست خبری فیلم، «شادروان» را ملودرام شیرین معرفی کرد. پیش از این هم، بهروز افخمی (از اعضای هیات انتخاب فیلم‌های چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر) در اظهار نظری، «شادروان» را یک فیلم کمدی خطاب کرد و حسین زمانی در صفحه‌ی اینستاگرام خود، در پاسخ به بهروز افخمی گفت: « فیلم من، کمدی نیست.» با این وجود، امتیاز برتر فیلم، کمدی بودن آن است. البته «شادروان» در حد یک کمدی لبخند، با تلفیق کمدی موقعیت و کمدی کلامی از مخاطب خنده می‌گیرد و در حفظ و تکرار آن تا انتها فیلم هم موفق است.


فیلمنامه‌ای ناکام بدون لحظات کمدی
حسین نمازی در این فیلم به سراغ خانواده‌ای فقیر رفته است و سعی در نشان دادن ناتوانی‌های مالی این خانواده در مقابله با پیشامدهای پیش‌رویشان دارد. شوخی‌های فیلم باتوجه به عدم حضور هیچ فیلم کمدی در جشنواره امسال و در مقایسه با آثار کمدی سخیفی که در چند سال اخیر تولید شده‌اند، مخاطب‌پسند است. اما اگر این شوخی‌ها را کنار بزنیم، در پشت پرده‌ی آن با فیلمنامه‌ای مواجه می‌شویم که چیزی برای پیشبرد داستان فیلم ندارد. فیلمنامه چندین خط داستانی مجزا دارد که نمی‌تواند مضمون اصلی را به پیش ببرد و می‌خواهد همه‌ی آن‌ها را به سرانجام برساند اما به هیچ‌وجه در این امر موفق نیست. فقر خانواده، عشق، مشکل هویتی مهاجران در کشور، کمدی و... همگی در لایه‌های سطحی درجا می‌زنند.
فیلمنامه در شخصیت‌پردازی و قصه‌پردازی ضعیف است. به‌عنوان مثال عشق «نادر» به مارادونا که سکانس آغازین فیلم هم بود و حتی بعد از مرگ پدرش هم پیراهن مارادونا را به تن داشت، از کجا و چرا آمده بود؟ صرفا با اشاره‌ی او به داستان دستِ خدا؟
مثال دیگر، اعضای خانواده کار و کاسبی‌شان چیست؟ «پری» که چندین بار از برادرش می‌شنود : «از خونواده‌ای که براشون کار می‌کنی نمیشه چیزی کَند؟» کارش چیست؟
دختر افغانی داستان، «آهو»، با یک دختر در خانه‌ی این خانواده فقیر ایرانی چه می‌کند؟ هیچ تحرک و دیالوگی در خانه با اعضای خانه ندارد.
فیلم چندین بار حول اتفاقات خودش می‌چرخد و به تکرار می‌افتد. لحظاتی اضافه و گاها بی‌منطقی دارد. تم عاشقانه فیلم معلوم نیست چرا بوجود آمد؟ چرا ادامه داشت؟ و چرا آ‌‌‌‌ن‌طور شعاری و فیلم فارسی‌طور به اتمام رسید؟
گروه بازیگران فیلم، همگی بازی‌هایی یکدست داشتند. بهرنگ علوی در نقش دایی، یک شخصیت تیپیکال بسیار خوب را ساخته است. گلاره عباسی در نقش یک دختر غریب افغانی کاملا باورپذیر است. سینامهراد جز در موارد احساسی فیلم، از پس نقش به خوبی برآمده‌است و مخاطب به راحتی با اون ارتباط برقرار می‌کند. نازنین بیاتی بسیار شیرین و به‌جا شخصیت خودش را اجرا می‌کند.
«شادروان» با لحظات کمیک و بازی‌های قابل لمس بازیگرانش یک اثر سرگرم‌کننده و مفرح تلقی می‌شود و عملا نمی‌تواند از آن فراتر برود.
خلاصه فیلم:
نادر پس از فوت ناگهانی پدرش (حسن ) برای تسویه حساب با بیمارستان و خرج و مخارج کفن و دفن و حضور میهمانان برای مراسم دفن و ختم با مشکلات پیش‌بینی نشده‌ای دست به گریبان می‌شود.

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان