اختصاصی حکایت گیلان | سامان بدر: سفر روز جمعه ای رئیس جمهور اسلامی و هیات دولت به استان گیلان شب گذشته با بازگشت آن ها به تهران به پایان رسید که این سفر با حواشی مختلفی همراه بود. مهم ترین انتقادی که به این سفر وارد بود، فشردگی برنامه ها برای اعضای هیات دولت بود. طوری که دولت مجبور شد از نمایندگان خود در وزارتخانه های مختلف در پروژه های غیر مرتبط نیز استفاده کند. 

استانداری و طرفداران دولت به بهانه سفر یک روزه این اقدام را توجیه می کنند. ولی مشخص است که چنین روندی نمی تواند مطالبات مردم را به صورت دقیق پیش ببرد. قبلا شاهد بودیم که سفر روسای دولت به استان ها چند روزی طول می کشید، اما حال که حتی برنامه های سخنرانی عمومی نیز وجود نداشت، بازهم شاهد تجمیع برنامه ها بودیم. قبلا از وزرای مختلف برای افتتاح پروژه هایی استفاده می شد که شاید غیرمرتبط با حوزه کاری آن ها باشد. اما این که در مورد پیگیری پروژه ها از آن ها استفاده شود کمتر سابقه داشته است. این امر با اعتراض برخی مسئولین شهرستانی نیز مواجه شده بود که به طور مثال از حضور وزیر بهداشت برای پیگیری تقاطع میدان گیل لاهیجان و وزیر ارتباطات برای مساله شرکت چوکا انتقاد داشتند. 

اگر دولت مدعی است که قرار است کار بیشتری برای مردم انجام دهد و به قول خودشان کار جهادی کنند، بدین معنا نیست که با یک سفر روز تعطیلی آن را به عنوان کار جهادی تعریف کنند و فکر کنند که کار مهمی انجام داده اند. کار وزارتخانه ها به اندازه کافی وسیع و مهم است که دیگر به حوزه های غیرکاری نمی رسد. بر فرض که وزرا گزارش کار خود را به وزرای مرتبط تحویل دهند، بازهم بدون پیگیری تخصصی چنین امری امکان پذیر نیست. به طور مثال وزیر بهداشت بدون حضور وزیر راه و شهرسازی قرار است چه راهکاری برای پل هوایی دهد که راه و شهرسازی آن را پیگیری کند. 

 اگر رئیس جمهور با مشغله کاری فراوانی مواجه بود نیازی نبود که همه وزرا همراه با وی بیایند و بروند. به طور مثال وزیر ورزش و جوانان بدون این که مساله ورزشگاه های رشت را حل کند برای مشکلات حوزه عمرانی تالش و آستارا اعزام شده بود. یعنی حتی اولویت ها هم برای وزرا در نظر گرفته نشده بود. 

از سوی دیگر مثل همیشه بیشتر مدیران استانی، همزمان با ورود مقام بلندپایه کشوری سعی در ظاهرسازی نمایشی مناطق مختلف داشته اند تا وضعیت را سفید نشان دهند. امری که با اعتراض چند نفر از شهروندان نیز مواجه شده بود که در حضور رئیس جمهور به آن اشاره کرده بودند. این که پیرمردی به رئیس جمهور کشور بگوید برای حضور شما زباله ها را جمع کرده اند و بعد ما را رها می کنند نشان از آن می دهد که کارها در کشور بر اساس استاندارد و حفظ مسئولیت انجام نمی شود. از رئیس جمهور انتظار نمی رود که در مورد مساله زباله جمع کردن یک محله اطلاع داشته باشد، اما می تواند جلوی چنین روند گزارش دهی را بگیرد. مشخص است بسیاری تلاش دارند که وضعیت اصلی را به رئیس جمهور نشان ندهند تا خودشان زیر سوال نروند. در ایام انقلاب غلامحسین صدیقی از رهبران جبهه ملی که برای نخست وزیری معرفی شده بود به شاه گفته بود «مشکل این است که به پدر شما نمی توانستیم دروغ بگوییم و به شما راستش را» حالا هم به رئیسی راست را نمی گویند که مشکلات مردم استان گیلان بسیار بالاتر از این حرف هاست.  

البته این که حضور خبرنگاران در این سفر نیز به صورت گزینشی صورت گرفت از جمله انتقادات دیگری است که نشان دهنده ضعف ساختاری استانداری است . استانداری گیلان توپ را به زمین دولت می اندازد، در حالی که مشخص است انتخاب خبرنگاران باید توسط آن ها صورت بگیرد و اگر چنین نیست یک جای کار می لنگد. حضور گزینشی حتی مورد اعتراض برخی رسانه های حامی دولت نیز بود که البته معتقد بودند چرا خبرنگار منتقد در این سفر مجوز گرفته بود. در حالی که واقعیت این است که خبرنگاران نباید بر اساس حمایت و یا انتقاد از دولت دستچین شوند. این نحوه انتخاب گزینشی و ترتیب دادن یک نشست خبری با سوالات از قبل مشخص شده نوعی فرار از پاسخگویی است. گویی دولتی ها دوست دارند بدون هیچ گونه مشکل و حواشی هرچه سریعتر سوت پایان این سفر کوتاه را بدمند و با خوبی و خوشی استان را ترک کنند. اعتراضات اقشار مختلف در جمع رئیس جمهور و اعضای هیات دولت نشان می دهد که چنین چیزی امکان پذیر نیست.