شنبه, 01 اردیبهشت 1403
شنبه, 01 اردیبهشت 1403

حکایت گیلان | بیژن عبدالکریمی_درست، همزمان با صدور حکم اخراج اینجانب، از دانشگاه آزاد اسلامی، در ۱۵ تیرماه ۱۴۰۰، یعنی بیش از شش ماه پیش، حکم اخراج محمد فاضلی از دانشگاه شهید بهشتی صادر شد. اما به دلیل آن که کشور در زیر شدیدترین فشارهای نظام بین‌المللی و نظام سلطه جهانی بوده است، وی از رسانه ‌ای کردن خبر اخراج خویش خودداری کرد تا مبادا به اندازۀ سر سوزنی روح و احساسات ملت را که دولتمردان ما در یک چنین شرایط سخت تاریخی به حمایت آنها بسیار نیازمندند، جریحه‌دار سازد.

فکر می‌کنم یک چنین تقوا و مواجهۀ فداکارانه و بزرگوارانه ‌ای در کمتر افراد متمایل به هر یک از جریانات سیاسی و اجتماعی دیده شود.

اما در یک چنین شرایطی برخی از «افراد معلوم الحال» به سهولت به خود اجازه می‌دهند که با پنهان شدن در پس گفتمان انقلاب یا با گرفتن ژست اسلام‌گرایی (اما به نحو مطلق بیگانه از اسلام) یا با تمسک با دلایل صوری اداری و بوروکراتیک فضای عمومی جامعه را تیره و تار ساخته، احساسات دانشجویان، اساتید و اصحاب تفکر و دانشگاه و به تبع آن احساسات کل جامعه را، که با بحران‌هایی بسیار زیاد دست به گریبانند، تحریک سازند.

لذا بنده، در مقام عضو کوچکی از جامعۀ دانشگاهی، از همۀ دانشجویان و اساتید و از همۀ نیروهای اصیل اجتماعی، از جمله از نیروهای راستین و وفادار به ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب خواهانم که با شدّت و حدّت تمام با این نیروهای جاهل و ناآگاه (در خوشبینانه‌ترین تفسیر) یا نیروهای وابسته و نفوذی (در بدبینانه‌ترین تفسیر)، اما به هر تقدیر، نیروهای ویرانگر، مخرّب و مضر به حیات اجتماعی و منافع ملی کشور، برخورد نمایند و اجازه ندهند این جاهلان یا وابسته به نیروهای نفوذی چنین سهل و ساده جامعه را در وضعیت تاریخی کنونی ملتهب سازند و نظام دانایی و معرفتی کشور را بازیچۀ جهالت‌ها یا خیانت‌های خویش قرار دهند و موضوعاتی برای رسانه‌های وابسته به نظام سلطه جهانی در جهت «تیره و تار»تر ساختن فضای سیاسی و اجتماعی کشور فراهم آورند.

همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان