سه شنبه, 04 اردیبهشت 1403
سه شنبه, 04 اردیبهشت 1403

 حکایت گیلان | کمیل فتاحی_

پنمایش "آرت" به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی این روزها در تماشاخانه نارون رشت به روی صحنه است. حال آیا به هوای زنده نگاه داشتن چراغ تئاتر باید مخاطب را به رفتن و دیدن دعوت کرد؟ بله باید دعوت کرد همگان بروند تئاتر ببیند، خوشبختانه در این چندماه که واکسیناسیون سراسری شده تقریبا هر هفته کاری در رشت به روی صحنه بوده، اما حالا که صادقانه مخاطب را به تئاتر دیدن و تماشای آرت دعوت کردیم، آیا در این شهر کوچک رخصت و فرصت نقد هم داریم یا نه فقط به تعریف باید لب گشود و جز این می شویم بدخواه و بدبین!؟

بگذارید مختصر بگویم آقای جلالی چنانکه از رزومه اش پیداست چهره ی فرهنگی پر کاری بوده و با ده ها اثر ترجمه و نگارش و کارگردانی، مورد احترام طیف زیادی از اهالی تئاتر قرار دارد و مگر غیر از این باید باشد، آن موها که در آسیاب سپید نشده، بماند که ایشان بخاطر بیماری ام اس مدتهاست از ویلچر استفاده می کند و با اینحال بیش از خیلی آدمهای دیگر سعی کرده به تئاتر مملکت فایده برساند و از دریچه نگاهش به تولید آثار هنری بپردازد.
در کارنامه ی جلالی بخاطر چند دهه زندگی در آلمان، فعالیت نمایشی و کسب رتبه های اول در مسابقات تئاتر دیده می شود، و برخی مجامع تئاتری اروپا یا همان آلمان از ایشان تقدیر کرده اند، پس علیرضا کوشک جلالی با همین چندخط مختصری که درباره اش نوشتم سطح توقع مخاطب را برای دیدن نمایشی بر صحنه تئاتر رشت بسیار بیش از دیگر عزیزان هنرمندی که هم اینک در رشت کار برای اجرا دارند بالا می برد.

علی رضا کوشک جلالی

خوب من هم با همین ذهنیت به تماشای نمایش "آرت" رفتم و البته با موافقت خود جناب جلالی، یکساعت قبل از اجرای شب دوم، گفتگوی کوتاهی هم درباره تئاتر با ایشان ضبط کردم که بعدا منتشر می شود.
اما حالا بعد از تماشای نمایش آرت دچار یک دوگانگی استرس زا شده ام که ویژه ما ایرانی هاست و به دلم چنگ می زند که یک دل سکوت کنم که سکوت مرد نشان رضایت اوست، و یک دل دیگر اینکه اگر نقدی نظری داری سخن بگو، چون جلالی در فرنگ تنفس کرده و انتقاد را قدر میداند و مثل بعضی کارگردان های وطنی نیست که چون دوخط نقد و نظر درباره اثرشان بنویسی، بلافاصله در بلک لیستشان قرار می گیری و ... البته خوب طبیعتا همیشه چنین نبوده و نسل جوان و خوش فکر و پیشرو هم در تئاتر گیلان از مرکز تا شرق و غرب استان داریم که هربار نقدی شنیده اند، خودشان پاپیچ منتقد شده که بنشینیم گفتگو کنیم و اصولا همین گفتگو و نقد و نظر درباره یک اثر هنری آن را به آرت بدل می کند.

نمایش آرت که ماجرای طنز و کنایه آمیز انسان مدرن و مواجه اش با جامداتیست که توسط زنجیره ی نمایشگاه دار و خریدار و دلال شارلاتان های فرهنگی بعنوان اثر هنری ناب قالب می شود تا در یک حراجی جهان سومی که مردم به نان شب محتاج ترند تا یک تابلوی سفید و بی معنی، ۱۴ میلیارد تومان به فروش برود!
نمایشنامه آرت نوشته ی "یاسمینا رضا" متن بدی نیست.
نقد کلی نمایشنامه آرت به افه های هنردوستانه برخی است که با واوووو گفتن نسبت به هر چرندی که گاهن نام هنرمند گنده ای پشت آن است، اثر را به قیمت گزاف خریداری می کنند! در خلال نمایش به بررسی روابط سه دوست پرداخته شده، تصویری کلیشه ای که فاقد پرداخت جدید یا زاویه نگاهی نو است و برای رضایت نظر مخاطب یک قطعه موسیقی زنده و شوخی های دم دستی و استفاده از کلیشه های کمدی هم در آن جا دارد.

هرچند در جامعه اینطور آینه گرفتن بواسطه هنر تئاتر برای نشان دادن شمایل ناآگاه برخی مردم لازم و ضروریست، اما وقتی اثری از دریچه نگاه هنرمندی صاحب کسوت و پرکار مانند جلالی خلق می شود، انتظار می رود یک حرکت رو به رشد و پیشرفتی در مقوله ی هنر تاتر به مخاطب نشان بدهد، نه اینکه مخاطب در برف و باران بکوبد برود، چون شنیده کارگردانی آمده که در فرنگ زندگی می کند و ازش تعریف و تمجید شده، بعد اثری در سالن نمایش داده شود که در حد همین تئاترهای روتینی است که در طول سال ده ها نمونه از آن و چه بسا بهتر از آن در کنج آموزشگاه های هنری و سالن های تئاتر شهرستان به صحنه می رود!

البته باز نگرانم از این بابت که معمولا اساتید هنر در کشورمان هنرجویانی متعصب و هواخواه دارند که به مثابه پیروان دوآتشه با خواندن اولین کلمه در نقد استاد، نویسنده را لعن و نفرین می کنند!

جدای از این شوخی، هنرجویان پیرامونی تئاتر رشت و همین اجراهای روی صحنه، اغلب بچه های تازه وارد نیستند و چند سالیست که عشق تئاتر را به جان و دل دنبال می کنند، خوب سوال دیگر من از آقای جلالی این است : شما که در آلمان ورز دیده اید و در مصاحبه هایتان از دغدغه تئاتر برای توده مردم سخن می گویید و بر لزوم آگاهی و آموزش تاکید دارید (در گفتگو با تلویزیون بی بی سی) حال در همین اثر اخیر چه دستاورد آموزشی نوین و تازه ای برای تقویت نسلی از بچه های تئاتر گیلان سوغات آورده اید؟

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان