به گزارش حکایت گیلان | بابک کاظمی
ازابتدای بحران کروناازمهمترین دغدغه هایی که درگستره جهانی بعنوان یک چالش مطرح شدشیوه ی کنشگری نهاد تعلیم و تربیت بود.
نهاد آموزش وپرورش به سبب ماهیت پیشرانی اش درتربیت نیروی انسانی وتوسعه دانش ازمحوری ترین نهادهای اجتماعی دنیای مدرن به حساب می آید که بروز هرگونه خلل این نهاد در درازمدت می تواندبه توقف یا کاهش سرعت روند توسعه کشور منجرشود که این مسئله با گسترش پاندمی کرونا دنیا با آن مواجه شده است.
ازسوی دیگر این نهاد با ساختار و نظم زندگی روزمره خانواده ها عجین شده است. بعبارتی درهرجامعه ای بخش اعظمی از خانواده ها با دانش اموزان و در کل نظام اموزش وپرورش در ارتباط هستندکه تغییر در قاعده مندی زندگی مبتنی بر آموزش حضوری نظم زندگی نها را برهم میزند. آنچه مهم است انفکاک ناپذیری این دو امر از یکدیگر است. به نحوی که دریک وضعیت هم افزا به مسئله انگیزترشدن موضوع نیز دامن می زنند.
گذر از یادگیری سنتی حضوری به آموزش آنلاین وغیرحضوری می تواند تجربه کاملا متفاوتی باشد که دانش اموزان و مربیان باید خود را با آن وفق دهند.هرچندمواجه شدن با سیستم و روش چالش های زیادی برای مربیان درجامعه دارد.
ازجمله چالش هایی که دراین دوسال اخیرجهان در لایه های گوناگون درگیر این ویروس شده است می توان به چالش هایی ازجمله دسترسی اتصال اینترنت برای همه اقشارجامعه, فضای اختصاصی مطالعه(داشتن اختصاصی یک گوشی همراه یا تبلت برای دانش اموز)درنتیجه محرومیت اقتصادی، ساعات مطالعه مبتنی برتوانایی استفاده مداوم ازابزارهای دیجیتالی، شبکه های آموزشی و اینترنتی قدرتمند جهت تسهیل فرایند آموزشی؛تفاوت شیوه های یادگیری براساس گروه های سنی فرگیران؛مسئله آموزش و یادگیری افراد با معلولیت های خاص جسمی –ذهنی؛عدم آشنایی برخی از معلمان با پلتفرم های آموزشی دربستر اینترنت و فضای مجازی؛اختلال دسترسی به پلتفرم های با کیفیت آموزشی و برطرف نشدن بحران عاطفی و روانی مبتنی بر آموزش های مجازی اشاره کرد.
بدین ترتیب ما در آغاز یک فرایند تحولی در مسیر تغییرات نهادی هستیم و در این گذرگاه آزمون و خطاهای بسیاری در پیش داریم که می تواند در روشن کردن مسیر پیش رو تسهلیگر و راهنما باشد. آنچه از ما توقع می رود و باید در آن مسیرگام برداریم. تلاش درجهت افزایش انعطاف پذیری نهادی است و آن چیزی نیست جز فراهم نمودن بسترهای لازم وکافی جهت گسترش شیوه های آموزش حضوری و غیرحضوری درساحت های تقنینی واجرایی به نحوی که نهاد تعلیم و تربیت به معنای واقعی درخدمت جامعه و فراگیران در مسیر دستیابی به آموزش های لازم در جهت ساختن نیروی انسانی کارآمد متخصص و متعهد باشد.
درپایان ذکراین نکته ضروری است که سیاست گذاران وبرنامه ریزان تعلیم وتربیت باید بدانند جهان آینده بیش از هرچیز متکی بر اصل پارادوکسیکال یعنی تحول افرینی بدون توقف همیشگی است.مبنایی که جهان انتزاعی دیجیتال مدت هاست بر آن اصل استوار شده است و لحظه به لحظه بدون وقفه بنیان علم فرهنگ، اقتصاد، سیاست، تجارت وهر پدیده دیگری که در ان مسیربا آن مواجه شود را دگرگون می سازد. در نتیجه محور اصلی برنامه ریزی و سیاستگذاری آموزشی درجهان کرونایی و پساکرونایی توسعه تاب آوری نهادی با تکیه بر راهبرد افزایش انعطاف پذیری نهاد آموزش وپرورش است.