سه شنبه, 13 آذر 1403
سه شنبه, 13 آذر 1403
نگاهی به اولین برنامه بازگشایی دوباره تالار مرکزی رشت؛

فراستی نه معلم بود نه سخنران!

۱۴۰۰/۱۰/۲۱ ۱۲:۱۴ چاپ

اختصاصی حکایت گیلان | سامان بدر: جمعیت قابل توجه حضار با حضور مسعود فراستی در روز اول بازگشایی دوباره تالار مرکزی رشت قابل توجه بود. هرچند با محتوای سخنان تکراری  که برزبان آورده شد بعید است که در جلسات آتی همین جمعیت باقی بماند. 

فراستی همان طور که خودش گفته بود شخصیت سخنرانی نیست و البته در خلال جلسه مشخص شد فرد دیالوگ محور چنین برنامه هایی هم نیست. فراستی در همان مدیوم تلویزیون می تواند نقش بازی کند. آن هم با همان اصطلاحات عامیانه، تند و نسبتا جالبش! ولی او در نقش آقا معلم در همایش تالار مرکزی رشت شرکت کرد، در حالی که این تالار هیچگونه کلاس درسی نیست و فراستی هم استاد دانشگاه نیست! راستش این برنامه نه همایش بود، نه کلاس درس و نه حتی چیز دیگری! یک دورهمی بالا به پائین بود که در نوع خود چیزی نداشت ولی با توجه به جمعیت برای مهمان برنامه کمی اعتبار ایجاد کرد.


برای چنین محیطی دانستن دوباره تکرار مکررات فراستی برای ارجحیت «فرم» مقابل «محتوا» هیچ آورده ای نخواهد داشت. شما بهرام بیضایی هم بیاورید و ملت هم صف بکشند،  نمی تواند با دو سخنرانی در چنین محیطی آدم تئاتری از مخاطبین خود بسازد. این که یک تریبون صندلی دار در سن تعبیه شود و حضار از پائین به بالا بنگرند که جلسه  پرسش و پاسخ نخواهد بود. آن هم مخاطب جوان وقتی مجبور است از پائین سن یا داد بزند و یا یکی تمام سالن را بگردد که بلندگوئی دستش دهد. بعد هم آقای سخنران( یا به قول خودش مهمان) یکی را جواب دهد، چند نفر را هم چیز  دیگری بگوید و به یکی هم بفهماند که کی نظر شما را خواست!  این شد اولین برنامه رسمی بازگشایی دوباره تالار مرکزی رشت! بیخود نیست که خود مدیران ارشاد و شهرداری مدتی بعد از شروع جلسه به صورت موقت جلسه را ترک می کردند تا در صندلی جلو از حرف های فراستی خوابشان نبرد. 

مهمان برنامه را گویی ملتفت کرده بودند که از حد خود خارج نشود و برنامه به حاشیه کشیده نشود. شاید هم خودش خواسته بود، ولی هرچه بود او خودش نبود. طعنه های ریزی به اصغر فرهادی و سعید روستایی زد و کوتاه فیلم های استنلی کوبریک ، ریدلی اسکات و نولان را زیر سوال برد. ولی او باز خودش نبود. خواست پرسش محور باشد، ولی باز حرف خودش را می زد. او دوست داشت سوادش را به رخ حضار بکشاند، اما از عهده برخی سوالات ساده نیز برنمی آمد. یکی از او  درباره بحث محتوا پرسید که اگر محتوا در خدمت فرم قرار بگیرد، پس چرا مخاطب حس خوبی از شخصیت های منفی «جوکر» یا فیلم هیچکاک ویا شخصیت راسکول نیکوف در «جنایات و مکافات» داستایوفسکی می گیرد. فراستی هم طبق انتظار جوکر را زیرسوال برد و کمی درباره تفاوت حس و احساس گفت و در نهایت چون نمی توانست هیچکاک را زیر سوال ببرد گفت چنین حسی ( گرایش به شخصیت منفی) در فیلم هیچکاک شکل نمی گیرد! به همین راحتی، پرونده بسته شد و مهمان برنامه برای میلیون ها نفر مخاطب سینمایی تصمیم گیری کرد که چه حسی داشته باشند. بیشتر ما شاهد یک شخصیت ایده لوژیک بودیم تا شخصیت مرتبط به سینما!

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان