حکایت گیلان | گزارش دختربچه ۸ ساله‌ای را توصیف می‌کند که موهای طلایی بلندی دارد و درحالی که اشک می‌ریزد، آرایشگر حجم انبوه موهایش را قیچی می‌زند؛ هدف از فروش موهایی که گزارشگر زیبا توصیف‌شان کرده، خرید تبلت است؛ با ۲ میلیون تومانی که از طریق فروش موی دختربچه به دستشان می‌رسد.

 روزنامه خراسان در گزارشی از فروش «موی سر» دختران جوان و نوجوان خبر داده است. هر چند «تعدادشان زیاد و فراگیر نیست». گزارشی میدانی که محل تهیه‌اش تهران نیست بلکه مشهد است. به نوشته «مریم ترسول» گزارشگر این روزنامه بیشتر فروشندگان مو، از مناطق محروم مشهد یا حاشیه مشهد هستند.

گزارش دختربچه ۸ ساله‌ای را توصیف می‌کند که موهای طلایی بلندی دارد و درحالی که اشک می‌ریزد، آرایشگر حجم انبوه موهایش را قیچی می‌زند؛ هدف از فروش موهایی که گزارشگر زیبا توصیف‌شان کرده، خرید تبلت است؛ با ۲ میلیون تومانی که از طریق فروش موی دختربچه به دستشان می‌رسد.

آرایشگری‌ که موها را می‌خرد می‌گوید: «در چهار ماهی که خرید مو را شروع کرده‌ام، آن قدر فقر و درماندگی مشتری هایم را دیده ام و آن  قدر اشک‌های دخترهای نوجوان و جوان را روی همین چهارپایه پاک کرده‌ام که احساس افسردگی می‌کنم. خرید موهای بلند و پرپشت و بعد هم فروش آن به آرایشگرانی که با اکستنشن آنها را به موهای مشتریان پا به مدشان می‌چسبانند تا مویشان برای مدتی پرپشت و بلند باشد، سود خوبی دارد اما به این چیزهای ناگواری که باید ببینی نمی‌ارزد».

آرایشگر چند نمونه از فروشندگان را ذکر کرده: «دختری ١٠ ساله تا گوشی تلفن همراه بخرد»، «زن ۵٠ ساله تا بخشی از خرج داروهای شوهری را بدهد که حین کارگری از طبقه سوم ساختمان پرت شد و فلج ماند»، «زنی ٢١ ساله برای پرداخت قسط جهیزیه خواهر عقد کرده‌اش»، «دختر ١۵ ساله برای مخارج ثبت نام در دبیرستان».

البته گزارشگر با چند آگهی فروش مو تماس‌ گرفته برخی از آنها گفته‌اند از موی بلند خسته شده‌اند و می‌خواهند کوتاه کنند.

اما به نقل از یک آرایشگر نمونه‌های دیگری را هم ذکر شده: مردی که شغلش جمع‌آوری ضایعات بوده و اصرار به فروش موهای همسرش داشته.

یا مورد دیگری که دختر برای تامین داروهای دیابت و فشار خون مادرش، که تنها منبع درآمدش یارانه خود، پسر و عروسش است، موهای مادر را فروخته است. او که موهای خودش را هم می‌خواسته بفروشد، بر سر ۵۰هزار تومان که رقم به ۲۰۰ هزار تومان برسد تا بدهی‌اش به دکتر دیابت را صاف کند، چانه زده و به توافق نرسید.