سه شنبه, 13 آذر 1403
سه شنبه, 13 آذر 1403
شب «چله »ی گیلانی در گفت وگوی حکایت گیلان با هوشنگ عباسی پژوهشگر؛

از ۴۰ نوع خوراکی برای طولانی ترین شب سال تا فال هندوانه

۱۴۰۰/۰۹/۳۰ ۱۵:۵۱ چاپ

حکایت گیلان | مریم صابری _آخرین شب پاییز از دیرباز جایگاه ویژهای در بین تمام اقوام ایران داشته است. در سال‌های اخیر هم چند روز مانده به 30 آذر که شب چله یا یلدا نامیده می‌شود تم بازار و پاساژها رنگ قرمز و سبز و نارنجی یلدایی به خود می‌گیرد .

در سال گذشته اما رنگ قرمزکرونایی اجازه نداد تا قرمز یلدا خیلی اجازه خودنمایی داشته باشد و بسیاری از دورهمی‌ها برگزار نشد.
اما امسال جنب و جوش بین مردم نشان می‌دهد اوضاع از قرار دیگری است. هرچند همچنان وزارت بهداشت برای دورهمی‌ها هشدار می دهد و همه را به زدن ماسک دعوت می‌کند اما بعید است مردم بعد از قرنطینه و تزریق دو نوبت واکسن بخواهند امسال بی خیال مهمانی و دورهمی شوند. اما اگر کرونا هم پشت سر گذاشته شود غول بعدی گرانی و قیمت‌های سرسام‌آور آجیل و میوه و...است و شاید باعث شود تا خیلی‌ها دورِ دورهمی را خط بکشند.
شب یلدا برای ما گیلانیان اما همیشه جایگاه خاصی داشته و مردم این جغرافیا سعی می‌کنند تا در بلندترین شب سال فرصت هم نشینی و خوردن خوراکی‌های خوشمزه را از دست ندهند.
هوشنگ عباسی گیلان شناس و پژوهشگر شناخته شده استان درگفتگو با حکایت گیلان به نکات جالب توجهی درباره شب چله اشاره می‌کند.
عباسی با ذکر این نکته که در گیلان به جای کلمه یلدا، «شب چله» داریم گفت: عدد 40 و 7 و 12 همیشه بین ایرانیان محبوب و مقدس بوده است.
به گفته این گیلان شناس درواقع یلدا معادلی برای «چله» است؛ این واژه برگرفته از واژه‌ی سریانی به معنای «زایش» و «تولد» است و برخی معتقد بودند که تولد مسیح و یا مهر در این شب بوده است.
عباسی توضیح می‌دهد که گذشتگان زمستان را به دو قسمت چله کوچک و بزرگ تقسیم می‌کردند و طبق باورها، آنها را دوبرادر بزرگ و کوچک فرض می‌کردند و معتقد بودند چله بزرگ که از اول دی شروع می‌شود تا 10 بهمن، برادری اهل مدارا و مهربان است و چله کوچک که از 11 بهمن شروع می‌شود و تا 30 بهمن ادامه دارد برادری سخت گیر و بی رحم است. در وصف بی رحمی چله کوچک این نقل روایت می‌شود «که نگاه نکنید من کوچکم، آنقدر قوی هستم که نوزادان را در گهواره و پیرمردان و زنان را می‌کشم.» عباسی توضیح می‌دهد که دلیل این نقل‌ها، برف‌های بزرگ و کمرشکن در گیلان طی بازه‌ی زمانی مورد اشاره چله کوچک است. مثلا برف دهه 50 و سال 83 و 86 هم در همین چله کوچک اتفاق افتاد.
به همین دلیل در گذشته مردم در اولین شب شروع چله دور هم جمع می شدند و سعی می کردند با برنامه های مختلف و بازی و خوراکی این شب را به سر ببرند.


خوراکی‌های شب چله
غذا در فرهنگ گیلان در جایگاه خاصی قرار دارد. در شب چله نیز گیلانیان سعی کردند با خوراکی‌های ویژه‌ای که پشت هر کدام داستانی وجود دارد این شب را پشت سر بگذارند.
و حتی از دوماه قبل‌تر مردم این استان در فصل پاییز، «کونوس» یا ازگیل خام را تهیه و در خمره‌ای که آن را از آب و مقداری نمک پر کرده‌اند می ریزند و خمره را در گوشه‌ای خارج از هوای گرم اتاق قرار می‌دهند تا بتوانند در آخرین شب پاییز از آن استفاده کنند.
عباسی می‌گوید مردم استان گیلان علاوه بر آب کونوس، واوشته برنج (برنج برشته شده) و حبوبات، خوج (گلابی گیلانی) و هندوانه و انار را هم در بلندترین شب سال استفاده می‌کنند.
او درباره دلایل استفاده از انواع خوراکی در شب چله به حکایت گیلان می‌گوید:هندوانه نماد خورشید و انار نماد افزایش نسل و باروری شناخته می‌شود. همچنین در گذشته معتقد بودند که اگر هندوانه بخورند می‌توانند سرمای زمستان را تحمل کنند و همچنین در تابستان هم کمتر تشنه می شوند.
بخش بعدی صحبت‌های این پژوهشگر به میزان و تعداد خوراکی‌های شب چله اشاره دارد.
عباسی با بیان اینکه تنوع قومیتی باعث شده تا آداب رسوم زیادی در بین گیلانیان وجود داشته باشد، می‌گوید: گیلانیان معتقد بودند در این شب باید 7 نوع میوه خورده شود و شام هم باید با 7 نوع سبزی درست شود. این در حالی است که قوم گالش‌های گیلان معتقد بودند که در این شب باید 40 نوع خوردنی استفاده شود. در این شب معمولا سبزی پلو با ماهی و یا آشی که در آن 40 نوع سبزی به کار رفته درست می‌کردند.

هدیه برای عروس
هدیه برای نوعروس فامیل هم رسم دیگری است که گیلانیان در این شب انجام می دادند که البته هنوز هم ادامه دارد. خانواده داماد برای نو عروس هدیه مثل پارچه و هندوانه و حبوبات در مجمع(سینی مسی) قرار می‌دادند و خانواده عروس هم در مقابل هدیه‌ای به همراهان داماد می‌دادند.

بازی و فال
بعد از خوراکی بخش جالب شب چره، انجام بازی و گرفتن فال است. فندوق بازی و انگشتر بازی از بازی‌های رایج این شب بود. همچنین نقالی رایج بود و داستان هایی که سینه به سینه منتقل شده بود در این شب روایت می شد.
علاوه برگرفتن فال حافظ که رسم تمام ایرانیان است. به گفته عباسی فال پوست هندوانه، فال سوزن و فال حافط فال آب و فال کوزه و فالگوش و فال گوسفندان در بین گیلانیان رواج داشت که معروف‌ترین آنها فال پوست هندوانه است.
اودر این باره توضیح می‌دهد: در این رسم، روش کار به این شکل است که قبل از قاچ کردند قسمتی از پوست هندوانه را می‌برند و چهار قسمت می‌کنند و در یک دست می‌گیرند و نیت می‌کنند و از جلو به پشت سر می‌‌اندازند . گیلانیان معتقدند که اگر دو قطعه سبز و دو قطعه سفید بیفتد، خیر است، اگر 3 قطعه سبز و یک قطعه سفید بیفتد، خوب است، اگر یک قطعه سبز و 3 قطعه سفید بیفتد، فال باطل است و سرانجام اگر هر قطعه سبز باشد خیلی خوب است .
شاید با گذشت زمان بعضی از باورها و رسوم به نظر عجیب و حتی خنده‌دار به نظر بیاید، اما چیزی که هرگز از رسم نمی‌افتد معاشرت و دید و بازدید با خانواده، دوستان و اقوام است. کسانی که حتی به یک انسان خسته در بلبشوی مشکلات اقتصادی هم‌ برای ادامه زندگی انگیزه می‌بخشند.

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان