حکایت گیلان | مهرداد خدیر_ در مسابقۀ امروز (دوشنبه هشتم آذر 1400) بین دو تیم پرسپولیس و نفتِ مسجد سلیمان، کمک داور بازی یک روحانی است و به همین خاطر خبر این گونه مخابره شده است: «حجتالاسلام محمد علی پورمتقی، کمکداور بازی پرسپولیس- نفت مسجد سلیمان شد. او داوری را از سال 83 شروع کرده و در فصل 96-97 برای نخستین بار وارد چرخۀ داوران لیگ برتری شد.» میتوان حدس زد این اتفاق موافقان و مخالفانی داشته باشد. برای هر گروه 10 دلیل (حدس) آوردهایم.
میتوان حدس زد این اتفاق موافقان و مخالفانی داشته باشد و هر گروه نیز دلایلی اقامه کنند. (نویسنده این متن هیچ شناختی از آقای پورمتقی ندارد و تنها از منظر فعالیت یک روحانی در عرصه ای نامتعارف از نظر آنان این احتمالات آورده میشود).
دلایل احتمالی مخالفان:
1. «بعید نیست نه به صورت طبیعی که با رانت آمده باشد یا اگر ورود قبلی او با رانت نبوده به هر حال با توجه به لباس بوده باشد». چنین نظری را می توان از برخی شنید بی آن الزاما مدعایی برای آن داشته باشند اما به هر حال طرح خواهد شد.
2. فوتبال، یک ورزش و یک بازی است و به امور جسمانی مربوط است. روحانی را به امر جسمانی چه کار؟ در نگاه دینی، ورزش برای برد و باخت یا کسب درآمد نیست. تنها برای سلامت و آمادگی جسمانی و توان رزمی است و چه بسا در مقام مسابقه که در آن پول ردو بدل می شود ازمصادیق لهو و لعب باشد. حضور یک روحانی در این مجموعه با این گزاره منافات دارد.
3. امروز کمک داور است و فردا داور و به زودی رییس کمیته داوران و در آینده رییس فدراسیون فوتبال خواهد شد و فضای فوتبال تغییر میکند.
4. اگر اشتغال روحانیون را در زمرۀ اصناف بدانیم چنان که از تعبیر «صنف روحانیت» هم استفاده میشود از صنف داوری جداست و این کار به معنی تداخل صنفی است.
5. روحانی با لباس خود که قبا و عبا و عمامه و بدن پوشیده است شناخته میشود. لباس داوری اما به این تصور و ذهنیت آسیب وارد میسازد.
6. هر حرفه ای شئون خود را دارد. سیگار کشیدن حرام نیست و از بازیگر سینما هم پذیرفته است اما اگر استاد ممتاز دانشگاه یا یک پزشک را در حال سیگار کشیدن علنی ببینیم قدری نامتعارف است. در این فقره هم شاید کمک داور روحانی از جانب هملباسان خود متهم شود شئون روحانیت را رعایت نکرده است. درست است که سالهاست در این حرفه است اما مقابل دوربین و زیر ذرهبین نبوده است.
7. این استدلال که پیشتر در سینما هم دیده شدند و حال در میدان فوتبال دیده میشوند درست نیست چون در سینما یک روحانی بازی نمیکند بلکه یک بازیگر نقش روحانی را ایفا میکند. همان گونه که بازیگر نقش پادشاه، وزیر یا سرداری را ایفا میکند حال آنکه هیچ یک از آنها نیست. در اینجا اما آقای پورمتقی نقش کمک داور را بازی نمیکند. خودش کمک داور است. فیلم و جواد عزتی نیست که در نقش روحانی ظاهر شده باشد!
8. رهبران و نمادها و فعالان ادیان و مذاهب، در معرض قضاوت و شاید رقابتاند. وقتی رفتاری این گونه از روحانی شیعه سر میزند و تلویزیون رسمی حکومت دینی او را نشان میدهد مشخص نیست که مبلغان ادیان و مذاهب دیگر اعم از درون اسلام و اهل تسنن و بیرون آن چه قضاوتی خواهند داشت.
9. همانگونه که اشتغال روحانیون به سیاست و دغذغۀ قدرت، این نهاد را در معرض عرفی شدن قرار داد، کارهایی از این دست به آن عرفی شدن سرعت میدهد.
10. داور یا کمک داور میتوانند با اشتباه خود سرنوشت یک بازی را تغییر دهند. گلی را بپذیرند که درست نبوده و توپی را گل اعلام کنند که از خط دروازه نگذشته است. در این موارد بازیکن یا تماشاگر به آنان معترض یا متعرض خواهد شد. روحانی مورد نظر خود را در معرض این اتفاق و شعار دسته جمعی تماشاگران در صورت خطای فاحش در داوری هم قرار داده و این شاید به کام هملباسان آنان خوش ننشیند. مراد از هملباس در اینجا معممین اند نه داوران!
دلایل احتمالی موافقان:
1. انسان شئون متفاوت دارد و همۀ ما نقشهای مختلفی را ایفا میکنیم. در خانه پدر و همسر، نزد دیگر ساکنان مجتمع مسکونی یک همسایه، حین رانندگی و از نظر پلیس یک راننده، در چشم مغازهدار یک مشتری، در اداره ارباب رجوع، درشرکت و محل کار خود کارمند یا رییس، در مراجعه به پزشک بیمار، از چشم رانندۀ تاکسی یک مسافر و از نگاه مدیر مدرسۀ فرزندمان ولیّ او و نه هویت خودمان. شیخ محمد علی پورمتقی نیز از این قاعده مستنا نیست و تنها تفاوت این است که یکی از نقشهای او را به تصویر می کشند و بقیه را نه.
2. اگر روحانی بودن را یک شغل بدانیم، اشتغال داوران به مشاغل دیگر در همۀ لیگها اتفاق میافتد چون داوری و کمک داوری نه تمام وقت را پر میکند و نه تماه هزینهها را تأمین. ضمن این که در میان روحانیون مسیحی هم سابقه داشته است.
3. عرفی شدن نهاد روحانیت یکی از دلایل مخالفت ذکر شد اما ممکن است موافقان به آن به دیدۀ مثبت نگاه کنند.
4. حضور یک معمم در میدان مسابقۀ فوتبال و در سطحی مثل بازی امروز به تماس بیشتر با مردم میانجامد. یکی از دلایل فاصلۀ اصولگرایان با نسل جدید و فهم نکردن سبکهای تازۀ زندگی که در قالب طرحهای مختلف مجلس انقلابی از محدودیت اینترنت تا ممنوعیت سگ و گربه خود را نشان میدهد همین است که اغلب آنان نه اهل ورزشگاه رفتن بودهاند نه سینما و رستوران و هر چه در این محیط ها بیشتر حاضر باشند احتمال اصرار بر طرح هایی از این دست کاهش مییابد.
5. فوتبال از مظاهر دنیای مدرن است. جامعه ایران میل به مدرن شدن دارد در حالی که بخشی از کار به دستان دغدغۀ سنت دارند و با مدرنیسم و مدرنیته میانهای ندارند. از این رو حضور یک نماد سنت در عرصۀ مدرن باید استقبال شود.
6. یکی از انتقادات به معممین یا روحانیون این بوده که چرا مثل بقیه مردم کار نمیکنند و به حرفه ای مشغول نیستند؟ در این نگاه صرف تبلیغ دین در گذشته و اشتغالات سیاسی و مذهبی کار نیست. کار آن است که دست هم مشغول باشد و ابزاری در دست او بتوان دید و صاحب حرفه را با آن شناخت: نویسنده با قلم، کشاورز با داس، کارگر با چکش، معلم با گچ، پزشک با گوشی طبی، پاسبان با سلاح، قصاب با ساطور، نقاش با قلم مو، آشپز با کف گیر، رفتگر با جارو و پیشههای دیگر. از اشتغال برخی روحانیون در گذشته به حرفه ها ویشه های مختلف به جای ارتزاق از همین کار به عنوان نقطه مثبت یاد شده کما این که مرحوم آیتالله ابوالحسن طالقانی پدر آقای طالقانی ساعت تعمیر میکرد، مرحوم آیتالله روح الله خاتمی پدر آقای خاتمی به کشت وبرداشت انار مشغول بود و آیتالله باقری کنی (پدر همین آقای علی باقری مذاکره کنندۀ کنونی هستهای در وین) که برادر آیت الله مهدوی کنی بود پیش از انقلاب ابایی نداشت با لباس روحانیت در حجرهای در خیابان پامنار به حسابداری بپردازد. با این نگاه آقای پورمتقی هم شغلی برای امرار معاش دارد و چه کند اگر زیر دوربین رفته است؟
7. اگر هدف روحانیون تبلیغ دینی باشد تبلیغ تنها در بیان نیست. او با رفتار خود نیز تبلیغ میکند. ضمن این که آمادگی جسمانی برای موفقیت در کار تبلیغی و سخنرانی مؤثر است.
8. هیچ یک از قوانین حوزه و دادگاه ویژۀ روحانیت، معممین را از اشتغال به چنین حِرَفی منع نکرده است و آقای شیخ محمد یزدی که برای مراجع تقلید هم خط و نشان میکشید و هشدار میداد «دیگر تکرار نشود» دیگر در این دنیا نیست.
9. این گونه حساسیتها قبلا به ورود به حوزههایی چون ادبیات، فلسفه و سیاست هم وجود داشت و حالا مرتفع شده است. این عرصه نیز چنین است.
10. همانگونه که روحانیون در مسند قضا مینشینند این هم داوری است و از شؤون قضا و تنها یک تغییر لباس در امر قضاوت رخ داده نه بیشتر.
دلایل 10 گانه و احتمالی در موافقت و مخالفت برشمرده شد. فارغ از این که با کدام دسته موافق باشیم و در هر گروه با کدام دلیل، یک نکته اما روشن است. این که فوتبال چه در بازی و چه در داوری، شفاف است و زیر نگاه دیگران و قابل نقد و امر مقدس ندارد.
منبع: عصر ایران