حکایت گیلان | مشکل کمآبی از یک سو بر مردم اصفهان و دیگر شهرها فشار میآورد و اظهارنظرهای غیرکارشناسی برخی شخصیتها از سوی دیگر بهعنوان عاملی برای تشدید فشار روانی بر مردم نقشآفرینی میکند؛ اظهارنظرهایی که نهتنها مبنای علمی ندارد، بلکه گویی نیت پشت آنها سیاسیکردن یک قضیه مدیریتی است. برای مثال، جمعه همین هفته احمد علمالهدی در خطبههای نماز جمعه گفت: «امروز در همه استانها مشکل آب داریم و این مسئله فقط مربوط به چند استان اصفهان، چهارمحالوبختیاری و یزد نیست و این مشکل بخش عمدهاش مربوط به کاهش نزولات آسمانی در کشور است. البته فقط کشور ما گرفتار این مشکل نیست، بلکه این یک مسئله اقلیمی جهانی است و دیگر کشورها نیز گرفتار آن شدهاند. وقتی نزولات آسمانی کم است، مشکل با تجمع درست نمیشود. در مقابل خدا تجمع فایده ندارد، بلکه تجمع باید در نماز باران انجام شود». متعاقب این سخنان علمالهدی، عبدالله گنجی، مدیرمسئول روزنامه «جوان» نیز بر موضع علمالهدی تأکید کرد و نوشت: «یک وقت وزیر نیرو میگوید مردم بروید برای باران دعا کنید، حتما بیربط است؛ چون او وظیفه اجرائی برای آب دارد، اما وقتی یک پیشنماز، یک عالم دین، یک مرجع تقلید میگوید به سخره نگیریم. دعا در زندگی توحیدی محل اعتناست. بزرگان همعصر ما و سلف که غبطه آنان را میخوریم از دعا به جایی که هستند، رسیدند».چندی پیش هم حسین میرزایی، نماینده اصفهان در مجلس گفته بود: «به نظر میرسد راهحل کوتاهمدت رفع معضل آب زایندهرود، توسل به معصومین بهویژه امام موسی بنجعفر(ع) و نماز باران است و لازم است بزرگان این شهر مانند آیتالله مهدوی مانند سالهای پیش نماز باران بخوانند». متعاقب این سخنان، جمعی از کشاورزان اصفهانی با تحصن روبهروی دفتر این نماینده مجلس گفتند ما تا آمدن باران به تحصنمان در این دفتر ادامه میدهیم. تجمعکنندگان با انتقاد از این نماینده که خود در دفترش حضور نداشت، میگفتند «ما صبر میکنیم تا آقای نماینده بیاید و با او نماز باران بخوانیم».
کاظم صدیقی، امامجمعه موقت تهران نیز آبان امسال با طرح سخنانی مشابه گفته بود: «اگر اهل کشورها، استانها و شهرها بال تقوا و ایمان را میداشتند و خودمحافظتی در برابر نفس اماره ایجاد میکردند، در وظایف شرعی و مسئولیتهای سیاسی و اجتماعی خدا را در نظر میگرفتند، مبتلا به مشکلات معیشتی و کمآبی نمیشدند». این سخنان صدیقی هم واکنشهای زیادی را به همراه داشت؛ به نحوی که بسیاری از شخصیتها و رسانهها اظهار چنین سخنانی را مقصر جلوهدادن مردم در بهوجودآمدن مشکلات مدیریتی دانستند.
چنین واکنشهایی با واکنشهای متعددی در فضای مجازی روبهرو شد؛ از جمله اینکه گرچه دعا در نگاه توحیدی حتما دارای منزلت است، اما زمانی که مشکلات موجود در حوزه آب کاملا به شیوه مدیریت آبی کشور برمیگردد، بیش از درخواست از مردم برای دعا میتوان از مسئولان درخواست کرد تا در نحوه مدیریت آب کشور تجدیدنظر کنند و اصل اعتراض به چنین موضعگیریهایی نه از سر رد اهمیت دعا بلکه به دلیل عدم پذیرش مسئولیت عینی از سوی مسئولان و اندیشیدن راهحلی علمی و مدیریتی است. البته این موضوع تنها اظهارنظر سیاستزده اصولگرایان در مواجهه با مسئله آب نیست؛ چندی پیش علیاکبر رائفیپور، یکی از سخنرانهای پرحاشیه اصولگرا، مدعی شده بود ایران دیگر با بحران خشکسالی مواجه نخواهد بود و دوره 30ساله خشکسالی در کشور تمام شده است. او علاوه بر این ادعا که در یک سخنرانی مطرح کرد، در توییتی هم نوشته بود: «بیش از دو سال است فریاد میزنم ما وارد دوره ترسالی 30ساله شده و بارندگی و سیل خواهیم داشت، اما دولتیها چون دنبال علمکردن گفتمان خودکفایی کشاورزی مزخرف بودند، در رسانهها جا انداختند: آب هست، ولی کم است. تا راه برای واردات غذا باز شود. واقعیت این است: آب هست اما ول است».
این ادعاهای عجیب در حالی است که همین اخیرا احد وظیفه، رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی، گفته بود: «امسال استثنائی است؛ چراکه در برخی استانها بهخصوص در جنوب و جنوب شرق بارندگیها بهشدت کمتر از نرمال هستند. مثلا در هرمزگان که تا الان باید به شکل نرمال ۱۴۱ میلیمتر باران میباریده، فقط ۲۰ میلیمتر باران باریده است یا در سیستانوبلوچستان بارشها نسبت به نرمال ۸۲ درصد کاهش پیدا کرده؛ این اعداد وحشتناک است. در برخی استانها بارندگی فوقالعاده کمتر از نرمال است و در ۵۰ سال گذشته این میزان کمبارشی در آن مناطق بیسابقه بوده است. در کل کشور هم با یکی از سالهای استثنائی از نظر کمبارشی درگیر هستیم، اما برخلاف امیدی که نسبت به شروع بارشها وجود دارد، مقصر اصلی بیآبی ایران انسانها و نه مسائل طبیعی مثل بارش باران و افزایش دما هستند. نسبت به عوامل انسانی اصلی ورشکستگی آبی سالهاست که کارشناسان هشدار دادهاند، اما حالا در اوج بحران به نظر میرسد این موارد هم بیشتر دیده میشوند».
البته موضعگیری برخی اصولگرایان در مواجهه با مشکلات در دورههای مختلف یکسان نبوده است. برای مثال به یاد داریم که علمالهدی در دولت روحانی درباره قطعی برق میگفت: «این مردم آسیبپذیر و مستضعف آیا نباید از آب و برق و گاز بهره بگیرند؟ این بیصاحبی بازار تا چه زمانی باید تداوم پیدا کند؟ امروز معیار این است که این کالا با دلار چه میزان فروش میرود. روح امام از این وضعیت آزرده است؛ مسئولان باید فکری کنند. این نابسامانی اقتصادی روح امام را آزرده کرده و مسئولان احساس مسئولیت نمیکنند».با این قیاس میتوان گفت در اینجا سخن مذکور فردی مانند مدیرمسئول روزنامه «جوان» دارای ایراد است؛ زیرا اگر علمالهدی بهعنوان یک شخصیت دینی در هر دورهای صرفا به توصیههای دینی اکتفا میکرد، میشد سخن کنونی او را نیز یک توصیه دینی فرض کرد، اما از اویی که در زمان روحانی مشکلات را ناشی از سوءمدیریتها میدانست، انتظار میرود از ریشه اصلی مشکل آب در کشور که همان مدیریت نادرست باشد نیز سخن بگوید.صدیقی هم وضعیتی مشابه علمالهدی دارد و او که حالا مشکل بیآبی کشور را ناشی از بیتقوایی مردم میداند، در دولت روحانی درباره مشکلات اقتصادی میگفت: «این بیکاری و این سرگردانی و این فشار معیشتی، حاصل نادانی بعضی از افرادی است که در اقتصاد باید مراقبت میکردند و چشمشان را به دشمن نمیدوختند و از امکانات داخلی استفاده میکردند».به هر رو، مواضع متفاوت برخی اصولگرایان در قبال مشکلات موجود در دولت رئیسی و روحانی، نشاندهنده آن است که آنها بیتمایل به سیاسیکردن همه مسائل نیستند، اما به نظر میرسد سیاسیکردن مشکلات مرتبط با آب که حل آنها کاملا روشهایی علمی را میطلبد، مورد پذیرش جامعه نباشد.
منبع: شرق