حکایت گیلان | سهند ایرانمهر_طبق سنت سیاسی در پارلمان کانادا، نخستوزیر( ترودو) و رهبر اپوزیسیون، سعی میکنند(ارین اوتول) رییس مجلس عوام( آنتونی روتا) را در حالیکه وی وانمود میکند تمایلی به اجلال نزول بر صندلی ریاست ندارد بر کرسی بنشانند.
به لحاظ تبارشناسی فکر میکنم این رسم، نوعی کپی بدون ذکر منبع از مراسم عروسی در ایران قبل از دهه هفتاد است که هنوز نیز در برخی مناطق رایج است. در این سنت و به گاه رقص، یک نفر هماهنگ کننده وسط حلقه تماشاگران بسان عقاب تماشاچیان را رصد میکرد و با در نظر گرفتن معیارهایی چون حالت آیرودینامیک ماتحت، ارتجاعی بودن کمکفنر کمر و ترجیحا داشتن سبیل مدل ۷:۲۵ رایج آن زمان به اضافه شلوار خمرهای که جذابیت رقاص را به اعلا درجه برای نسوان بامنشین برساند، یکی را خفت میکرد. شکار نیز بمحض اطلاع از قصد شوم وی، همچون گرازِ در معرضِ خطر صید شیر، بنای تقلا و اعراض میگذاشت اما نمیگریخت!
اطرافیان فردِ نشان شده نیز هرکدام بخشی از اندام مشارالیه از گردن و دست و پا و شرمگاه را گرفته کشانکشان به قتلگاه میکشاندند. قربانی اما تا لحظه آخر برای نرقصیدن تلاش میکرد و به قول ایرجمیرزا خطاب به خلایق با زبان بدن میسرود:
من از زنهای تهرانی نباشم
از آنهایی که میدانی نباشم!
لیکن در لحظات آخر، نمیدانم هماهنگکننده دست به تنظیمات قربانی میزد یا خود وی دچار شک فلسفی در مقاومت میشد که ناگهان آتش، گلستان میشد و به سبب احساس تکلیف مفرط، لرزشی خفیف از کمر وی به حالت متاستاز به اقصی نقاط وی از اسافل تا اعالی تسری مییافت و طبق روش رقص آن زمان، دستِ رقاص به شکل بال زدن پروانه، پرواز خود را از تهیگاه و گاه عورت به سمت آسمانها آغاز میکرد.
مابقیِ زمان هم صرف تقلای هماهنگ کننده و تماشاگران برای بیرون آوردن همان رقاصی میشد که در آغاز آنگونه جفتکِ اِعراض میپراند. این شیوه البته دیری است از سوی سیاسیون تقلید میشد فلذا عمده آنان پیش از قبول مسئولیت از جیفه سیاست سخنها میگویند و برای عدم قبول مسئولیت تقلاها از خود نشان میدهند تا اینکه لنگوپاچهشان توسط همپالکیهایشان به سمت گود سیاست کشانیده میشود از اینجا به بعد است که مشارالیه احساس تکلیف کرده است و کسی را یارای بیرون کشیدن سیاستپیشه از میدان سیاست وقدرت نیست، حالا در نسخه کانادایی در حد نمایش سمبلیک و قدرت مشروط و در نسخه خاورمیانهایش همچنان همان استمرارِ جنباندن پسین و پروانه هوا کردن و بیرون نیامدن!