سه شنبه, 13 آذر 1403
سه شنبه, 13 آذر 1403

 اختصاصی حکایت گیلان | مریم صابری _ کودکان یکی از بی دفاع‌ترین گروه‌های انسانی در کره زمین شناخته می‌شوند. از بدو تولد تا سنین نوزادی تا کودکی و نوجوانی در معرض انواع خشونت جسمی و روانی قرار دارند. این خشونت‌ها آسیب‌های جبران ناپذیری در روان آنها بر جای می‌گذارد که سبب می‌شود تا زندگی این کودکان حتی در دوران جوانی و میانسالی هم از حالت عادی خارج شود.

« روز جهانی پیشگیری از کودک آزاری و منع خشونت با کودکان» در حالی سپری می‌شود که این روزها با تصویب طرح جوانی جمعیت در مجلس نگرانی دیگری نیز در این بخش ایجاد شده است.

به نظر می‌آید در این طرح فقط تولد کودک هدف بوده و اینکه این کودک در چه شرایطی باید رشد کند تا بتواند برای ورود به جامعه آماده باشد مورد توجه قرار نگرفته است. قطعاً بی توجهی به وجود امنیت اقتصادی واجتماعی که لازمه رشد است می‌تواند زمینه ساز بروز انواع خشونت علیه کودکان شود. 

 

پرونده‌هایی که قلب ایران را لرزاند

مرور اتفاقات چند سال گذشته به ما نشان می‌دهد که این موضوع بیش از دهه قبل مورد توجه قرار گرفته ست. پرونده‌های کودک آزاری مانند اهورا پسر بچه رشتی، یسنا دختر تاکستانی، آتنا دختر پارس آبادی که به کمک رسانه‌ها، فضای مجازی و فعالین حقوق کودک مطرح و احساسات همه مردم به نوعی درگیر موضوع شد از مصادیق این بحث است.

البته که در این پرونده‌ها با شدیدترین نوع خشونت یعنی آزار جنسی و یا قتل روبرو بودیم اما کودکان با انواع دیگری از خشونت جسمی و روانی هم روبرو هستند که هرچند بسیار کوچک به نظر می‌رسد اما به گواه کارشناسان این حوزه با تاثیرات زیاد خود سبب می‌شود که حتی در دوران جوانی و میانسالی هم اثرات آن باقی بماند.

با سمانه حسنعلی زاده در این مورد به گفتگو پرداختیم. او مسئول دفتر بنیاد کودک رشت است. بنیاد کودک با هدف دستیابی به این آرمان است که هیچ دانش‌آموز با استعدادی به دلیل مشکلات اقتصادی از تحصیل و تلاش باز نماند فعالیت می‌کند.  حسنعلی زاده به حکایت گیلان می‌گوید: خشونت دو بعد وسیع جسمی و روانی دارد که هر کدام مصادیق بسیار زیادی دارند. 

فرصت تربیت برای کودک وجود ندارد

او می‌گوید پدر و مادری که زمان بسیار زیادی در بیرون از منزل سر کار هستند زمینه سازخشونت علیه کودکان می‌شوند.

حسنعلی زاده در این باره توضیح می‌دهد: به عنوان مثال  مادرانی که سرپرست خانوار هستند و مجبورند  زمان بسیار زیادی را برای امرار معاش در بیرون از خانه بگذرانند  در این شرایط کودک  حق بودن با مادر و بازی کردن را از دست می‌دهند. این مادر بعد از چند ساعت سخت،  حوصله بازی کردن و حتی صحبت کردن با بچه را ندارد. طبیعتاً در این اوضاع شرایط مادری کردن وجود ندارد و یا به حداقل‌های خودش می‌رسد چون امرار معاش در اولویت قرار می‌گیرد.

این فعال حوزه کودک یکی از آسیب‌های این شرایط را محرومیت از فرصت تربیت شدن و یادگیری محروم عنوان می‌کند. دو اصلی که به نظر می‌آید در برابر رشد جسمی و به اصطلاح بزرگ شدن رنگ می‌بازد.

مسئول دفتر بنیاد کودک استان رشت با اشاره به دو سال سخت کرونایی گفت: در این دو سال گذشته برای بخش زیادی ازکودکان محروم سخت‌تر نیز گذشته است. کودکان خانواده‌های دچار مشکل عاشق مدرسه بودند. اما وقتی در این شرایط با عنوان مددکاربا این کودکان روبرو می‌شویم کودکان پرخاشگر و یا بسیار گوشه گیر هستند. 

خشونت کلامی آسیب روانی بر جای می‌گذارد

خشونت کلامی یکی دیگر از انواع خشونت است که به نظر می‌رسد انچنان که باید مورد توجه نیست و با جملاتی مثل اینکه « بچه است و یادش می‌ره» فکر می‌کنیم که کودک چیزی را به یاد نمی‌سپارد.

حسنعلی زاده در مورد خشونت کلامی توضیح می‌دهد: خشونت کلامی خودش را در فحش و مقایسه با همسالان یا خواهر و برادر بزرگتر و یا حتی با صدای بسیار بلند صحبت کردند با کودک نشان می‌دهد.

 

او می‌گوید: در بسیاری موارد کودک در شرایطی است که حتی درک نمی‌کند که چرا مقایسه می‌شود و اصلاً چرا سرزنش می‌شنود و وقتی این کودک تحت خشونت کلامی قرار می‌گیرند احساس بی ارزش بودن به کودک دست می‌دهد. او اضافه می‌کند به نظر می‌آید خشونت کلامی به دلیل سبک فرهنگی در استان گیلان  بیشتر از خشونت جسمی رواج دارد.

آموزش قبل از فرزند آوری؛گزینه‌ای که در دسترس نیست

بخش زیادی از این خشونت‌ها علیه کودکان در بستر خانواده رخ می‌دهد و این گزاره یعنی شیوه پدر و مادر بودن بسیاری از افراد جامعه اشتباه است.

این فعال حوزه کودکان توضیح می‌دهد: قطعاً در این مورد در بخش‌های مختلف جامعه باید بستر سازی صورت بگیرد و مرد و زن نیاز به کلاس آموزشی قبل از فرزند آوری دارند. زن و مرد باید مهارت‌های مختلف را بیاموزند تا در اولین گام برای تربیت متوسل به خشونت نشوند.

حسنعلی زاده توضیح می‌دهد: در بسیاری مواقع دیده می‌شود پدر و مادر چون قاطعیت کلامی ندارند مجبورند که به خشونت روی بیاورند. در واقع ارتباط چشمی مهارتی است که بسیاری از پدران و مادران از آن محروم هستند. چون کودک اول به چهره پدر و مادر خود نگاه می‌کند. این روش‌ها باید قبل از اینکه در این مسئولیت مهم قرار بگیرند در کلاس‌های آموزشی گفته شود. امکانات آموزش در این حوزه قطعاً کم است  و آموزش رایگان هم در دسترس همه نیست. اینترنت در دسترس است اما در میان صدها توصیه درست غلط در اینترنت امکان استفاده بهتر تنها برای مادران و پدران با سواد وجود دارد.

او بار دیگر به مشکلاتی که خانواده‌ها  در محلات آسیب پذیر شهر با آن درگیر هستند بر می‌گردد می‌گوید: ان جی اوهای زیادی هستند که می‌توانند در دل این محلات آموزش رایگان  داشته باشند اگر ارگان‌های مختلف با همکاری فقط مکان تشکیل کلاس در اختیارشان قرار بدهند. او به چند نمونه هم اشاره می‌کند که متاسفانه عمر طولانی نداشتند و بعد از مدتی این کلاس‌ها تعطیل شدند.

در سال‌های گذشته هر جا که فعالین حوزه اجتماعی صحبت کرده‌اند همیشه از عدم همکاری ارگان‌های دولتی گله داشت‌اند. آموزش و پرورش، شهرداری و بهزیستی و کمیته امداد و ..

این فعال حوزه کودک هم به عدم همکاری ارگان‌های مرتبط با کودکان وهمینطور خیریه اشاره می‌کند و می‌گوید: در طول چند سالی که در حال فعالیت در این حوزه هستن متاسفانه بارها شاهد بودم که دلسوزانه کار نمی‌کنند و بسیار چوب لای چرخ مؤسسات خصوصی و غیر انتفاعی این حوزه می‌گذراند.

تولد با آینده مبهم

حسنعلی زاده خانواده‌ای را مثال می زند که مادر از ضریب هوشی پایینی برخوردار است به معنی واقعی شرایط نگهداری از بچه در این خانواده برای زن و مرد فراهم نیست اما می‌بینیم که زن برای بار چندم باز هم باردار شده است.در این خانواده علاوه بر اینکه کل فرزندان آینده مبهمی در پیش رو دارند از طرف دیگر فرزندانی که خود هنوز کودک هستند اما باید از نوزاد کوچک‌تر مراقبت کنند. خانه بهداشت هم نه امکانی و نه اجازه دارد که بتواند این دسته از افراد را از فرزند آوری بازدارد.

و البته این نگرانی‌ها خیلی سریع ما را به یاد طرح جوانی جمعیت و تبعات مستقیم این طرح می‌اندازد. و یک سؤال مهم آیا در این طرح به خشونتی که علیه این کودکان اعمال می‌شود فکری شده است؟

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان