پنجشنبه, 15 آذر 1403
پنجشنبه, 15 آذر 1403

حکایت گیلان | حمیدرضا جلایی پور_ پریروز، دوشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰، رئیس جدید دانشگاه تهران، جناب آقای دکتر سیدمحمد مقیمی، به دانشکدهٔ علوم اجتماعی دانشگاه تهران آمدند تا با اساتید و کارکنان دیدار کنند.

از فحوای کلامشان چنین بر‌می‌آمد که ظاهرا تصمیم گرفته‌اند رئیس دانشکدهٔ علوم اجتماعی دانشگاه تهران را تغییر بدهند (که امیدواریم چنین نکنند و رویه‌های معقول گذشته را به هم نزنند).

دورهٔ ریاست فعلی و شایستهٔ دانشکدهٔ علوم اجتماعی، آقای دکتر سیدمهدی اعتمادی‌فر، که با رای اعضای هیات علمی دانشکده انتخاب شده‌اند تنها سه ماه پیش آغاز شده‌است و طبق رویهٔ دهه‌های اخیر دورهٔ هر ریاست سه سال است. چرا پیش از پایان دوره باید تصمیم به تغییر رئیس دانشکده گرفت؟

ظاهرا رئیس جدید دانشگاه تهران بنا دارند ضمن مشورت با کارکنان، روسای جدید دانشکده‌ها را راسا انتخاب کنند. این در حالی است که در دو دههٔ گذشته (به استثنای اخلال‌هایی در دورهٔ ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد) در گامی مثبت انتخاب ریاست دانشکده‌ها به اعضای هیات علمی هر دانشکده واگذار شده و به شیوه‌ای دموکراتیک صورت می‌گرفته است. چرا رئیس جدید دانشگاه تهران می‌خواهد این رویهٔ دموکراتیک را تعطیل کند؟ آیا وزارت علوم به رای و تشخیص اکثریت اعضای هیات‌های علمی دانشکده‌ها و دانشگاه‌های کشور بی‌اعتماد است؟ آیا رویهٔ نگران‌کننده، غیردموکراتیک و شایسته‌ستیزی که در دانشکدهٔ ما طی می‌شود را می‌خواهد در سایر دانشکده‌ها و دانشگاه‌های کشور ادامه دهد؟

روسای بسیاری از دانشگاه‌های کشور اکنون از میان اساتید بسیج دانشگاه یا به پیشنهاد بسیج منصوب می‌شوند و بعضا بر خلاف رویهٔ سابق نه استاد تمام‌اند و نه در میان اساتید آن دانشگاه وجههٔ علمی و وجاهت و حمایت کافی دارند. چرا وزارت علوم در دورهٔ جدید با این انتصاب‌های غیرشایسته‌سالارانه کیفیت مدیریت دانشگاه‌های کشور را می‌کاهد؟

بروکراسی اداری و مدیریت دانشگاه‌های کشور تا کنون دو بار در سال‌های بعدی از انقلاب و دورهٔ‌ احمدی‌نژاد به شدت آسیب دیده‌اند. چرا دولت آقای رئیسی با انتصاب‌های غیرشایسته‌سالارانهٔ کنونی زمینهٔ نارضایتی دانشگاهیان کشور و موج سوم صدمه به بروکراسی را تمهید می‌کند؟

مدیریت‌های جدید دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌های کشور و وزارت علوم در همین ماه‌های آغازین در مسیر استخدام اعضای هیات علمی توانا کارشکنی کرده‌اند، رویهٔ ستاره‌دار کردن دانشجویان را دوباره آغاز کرده‌اند، تعدادی از اساتید جوان و فاضل را اخراج کرده‌اند و پذیرش دانشجویان سهمیه‌ای و استخدام اعضای ضعیف برای هیات‌های علمی را تمهید می‌کنند. آیا تداوم این مسیر منجر به کاهش اعتبار و کیفیت دانشگاه‌های کشور و تقویت مهاجرت نخبگان علمی نمی‌شود؟ آیا قرار است دانشگاه‌ها به دبیرستان تقلیل پیدا کنند؟ با رویه‌های عاقلانه‌تر گذشته چنین نکنید.

استقلال بروکراسی، به ویژه در نهادهای عمومیِ مرتبط با علم و فناوری و خط‌مشی‌گذاری کارشناسانه (از جمله دانشگاه‌ها)، از لوازم افزایش کیفیت حکمرانی و ظرفیت حل مساله‌ای آن است. چرا دولت آقای رئیسی با رویهٔ کنونی ظرفیت و استقلال بروکراسی و کیفیت مدیریت دانشگاه‌ها را می‌کاهد؟

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان