اختصاصی حکایت گیلان | امیر سقا:کارشناسان فرهنگی و ادبی به مناسبت سالروز درگذشت شیون فومنی در لایو اینستاگرام کمیسیون ملی یونسکو-ایران دورهم گرد آمدند. اجرای این برنامه را باران نیکراه به عهده داشت و حامد فومنی رییس بنیاد فرهنگی شیون فومنی، صفرعلی رمضانی محقق و موسیقیدان گیلانی، عبدالمهدی مستکین مدیر گروه فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو ایران و شمس لنگرودی شاعر و محقق شعر فارسی در آن حضور داشتند.
فضای اشعار شیون دلچسب و زنده است
شمس لنگرودی در ابتدا، صحبتهای خود را با خواندن یکی از اشعار شیون فومنی غاز کرد:
وزید صاعقه – از من چه مانـد! – خاکستر
وکندهای که همه چشم سوز و اشک آور
خــزان، کشیــد نخ بخیـه کتابـم را
ورق ورق همـه برگم به باد رفت دگر
گرفت شعله در آغوش قهر خویش مرا
پرندهها همه بـا من شـدنـد خاکستر
پرندههای من آری پرندههای جوان
پـر از غـرور پـریدن پر از سرور سفر
او در ادامه گفت: غزلی نو که خواندم از شیون فومنی بود. به این دلیل میگویم غزل نو چون در آن تعابیر و تصاویر تازه است. ما در این اثر یک زیباشناسایی نو میبینیم. غزل نو قالبی قدیمی ندارد و این نوع شعر از فروغ فرخزاد شروع شد. نادر نادرپور نیز از پیشرویان ای قالب شعری بود. محمد زکایی با تخلص هومن نیز یکی از شاعران بود. حسین منزوی، علی بهمنی و منوچهر نیستانی نیز بعدها در این عرصه قدم نهادند.
او ادامه داد: ما نام این شاعران را کمتر در بررسیها میبینیم. این غزلی که خواندم یک صدم قدرت شیون در اشعار گیلکی است. در این اشعار شریان حیات و زندگی جریان دارد.
وی تاکید کرد: علت توجه گیلکیزبانان بر روی شعر شیون این است که فضای اشعار او دلچسب و زنده است. علاوه بر همه اینها شیون به لحاظ اخلاقی جذاب بود و کسی بود که در رفاقت و در روابط چیزی به انسان میافزود. در رفتار او حافظانگی و سرزندگی به چشم میخورد. باعث افسوس بود که چنین شاعری را از دست دادهایم. حیف است وقتی چنین شاعر و رفیقی را از دست میدهیم. شیون فومنی از شاعران درخشانی است که یاد و نامش همواره گرامی است.
گیلکزبانها با اشعار شیون زندگی میکنند
در ادامه این برنامه حامد فومنی رییس بنیاد فرهنگی شیون فومنی با تشکر از کمیسیون ملی یونسکو-ایران از تدارک این نشست صحبتهای خودش را آغاز کرد: در سال ۱۳۶۶ شبی در منزل اخوان ثالث بودیم، در آن شب استاد اخوان از شیون درباره تخلصش می پرسید و برای ایشان ارجمند و دلنشین بود که شیون در پاسخ گفت: سرشکم همچو آب روشن هستی غم ناشستهرویان با من هستی به دوش ناله دارم بار خاطر، از آن شعر نام شیون هستی.
او در رابطه با ارتباط مردم و شیون فومنی بیان کرد: وقتی با نام شیون روبرو میشوم ارتباط پدر فرزندی از من دور شده و به عنوان یکی از شهروندان گیلانی شیون را درک میکنم. شیون فرزندان معنوی بسیاری در گیلان دارد که آنها بهتر از من او را میشناسند. گیلکزبانها با اشعار شیون زندگی میکنند و در معابر و کوچه و بازار و شالیزارها اشعار او زمزمه میشود و گویی همواره این اشعار زنده هستند. فومنی تاکید کرد: شیون یعنی مردم و در آینه مردم، اشعار او شکل خاص به خود میگیرد. قدیمیترین اثر مکتوب ما در شعر گیلکی به قرن هشتم بازمیگردد و در دوره مشروطه شعر گیلکی جان میگیرد.
او همچنان یادآور شد که ساخت فیلم مستند شیون را حدود یک سال و به بخشهای پایانی نزدیک شدهایم.
شیون به شعر و ادب پارسی عشق میورزید
عبدالمهدی مستکین مدیر گروه فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو- ایران نیز در ادامه این برنامه گفت: واژه شیون غریب و لطیف است. حافظ میگوید: عالم از ناله عشاق مبادا خالی و به ظن من استاد فومنی در تخلص خود به این کلام حافظ اقتباس کرده است. گراهام فولر از اندیشمندان آمریکایی کتابی در خصوص ژئوپولتیک ایران دارد که در آن نوشته ایرانیان بهسان قالیهاشان هستند. وقتی از نزدیک به این قالی مینگرید مفتون میشوید و حیرت میکنید و هر آینه از دور به آن مینگرید از خود بیخود میشوید و ایرانیان چون قالی درهم تنیده هستند.
او ادامه داد: افتخار میکنم چنین شایستگانی در ایران داریم. شیون به شعر و ادب پارسی عشق میورزید و گیلهخوانی را در صدر قرار داده بود. واژههای استفاده شده از سوی شیون فومنی شاهکار است. قافله شعر و ادب ما سر بازایستادن ندارد. از گیلان و مازندران تا سیستان و کرمان و… مملو از شگفتانگیزی است.
در پایان این برنامه نیز صفرعلی رمضانی موسیقیدان گیلانی به اجرای موسیقی با ترانهای از شیون فومنی پرداخت و گفت: از عزیزان گلهمند هستم که در برنامههای فرهنگی از شیون نامی نمیبرند و صراحتا میخواهم به این چهره فراگیلانی بیشتر بپردازند. رمضانی در ادامه یاد و خاطر استاد فریدون پوررضا خواننده و موسیقیدان گیلک در زمینه موسیقی فولکلوریک گیلکی را نیز گرامی داشت.