شنبه, 27 بهمن 1403
شنبه, 27 بهمن 1403
گزارش حکایت گیلان از خشنونت علنی علیه طبیعت و محافظان طبیعت گیلان؛

چرا واکنش افکارعمومی به حیوان آزاری بیشتر از تخریب محیط زیست است؟

۱۴۰۰/۰۶/۲۲ ۰۹:۳۷ چاپ

اختصاصی حکایت گیلان | مریم صابری_ در هفته اول شهریور فضای خبری گیلان تحت تاثیر آتش سوزی نیزارهای تالاب انزلی قرار داشت. گیلانیان چند روز تا خاموش شدن این آتش در کنار نگرانی‌های مربوط به کرونا و واکسیناسیون خبرهای مربوط به تالاب و بالگرد آب پاش و هواپپمای آتش نشان را دنبال می کردند.

این آتش‌سوزی که سبب از بین رفتن 12 هکتار از این تالاب ارزشمند بین المللی شد عمدی و با هدف تصرف زمین انجام شده بود و با ورود دادستان به این ماجرا متهمین نیزبازداشت شدند.

چند روزبعد در غروب جمعه ۱۹ شهریور ۱۴۰۰ خبر رسید که اسماعیل ضرابی از محیط بانان اداره حفاظت محیط زیست شهرستان مزری بندر آستارا، در حین انجام مأموریت مورد ضرب و شتم قرار گرفت. گفته شده که این محیط بان با همکاران خود حین انجام گشت زنی و انجام مسئولیت در سطح شهرستان بود که با تخریب و تصرف پناهگاه حیات وحش لوندویل در محدوده منطقه دفن زباله مواجه می‌شوند. محیط بانان پس از مشاهده این صحنه، به خاطیان که سه نفر بودند، تذکر می‌دهند که آنان به سمت مأموران حمله ور می‌شوند. این محیط بان به بیمارستان دکتر شریعتی آستارا منتقل می‌شود و زیر تیغ جراحی می‌رود.

20 شهریورهم رئیس اداره منابع طبیعی فومن، از درگیری قاچاقچیان جنگل با نیروهای جنگلبان خبر داد. گفته شده متهمین با نیروهای حفاظتی درگیر شدند و آن‌ها را مورد ضرب و شتم قرار دادند. او توضیح داده که با وجود اخطار از سوی مامورین، متهمین با عوامل حفاظتی درگیر و آن‌ها را مورد ضرب و شتم قرار دادند. به گفته رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری فومن، متهمین از قاچاقچیان سابقه دار بودند که سریع شناسایی شدند.
این سه خبر در فاصله دو هفته نشان از درگیری و التهاب در حوزه منابع طبیعی و محیط زیست استان می‌دهد. آیا این دست درازی و خشنونت علنی نسبت به طبیعت و یا محافظان طبیعت که به طور کرات طی هفته‌ها و ماهای گذشته در گیلان و کشور تکرار شده است نشاندهنده‌ی شرایط ویژه در کشور است؟
آنچه که مشخص است این سه تصویر نمی‌تواند تمام آنچه باشد که در گیلان در حال رخ دادن است و این پهنه سبز هر روز در قسمت‌های مختلف از دریا و رودخانه تا جنگل و تالاب با مشکلاتی از این دست روبرو است و بازتاب آن در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی به میزان خشونت خبرها بستگی دارد.


رابطه مستقیم مشکلات اقتصادی و ضربه به محیط زیست

اتفاقات برشمرده سبب شد تا به سراغ نسیم طواف زاده فعال محیط زیست و مدیر عامل موسسه محیط زیستی سبزکاران برویم. طواف زاده در گفتگو با حکایت گیلان به فقر اقتصادی جامعه اشاره می‌کند و می‌گوید: «شرایط اقتصادی باعث شده تا صنایع کم جان استان زمین‌گیر شوند و یا دست به تعدیل نیرو بزنند و این یعنی بسیاری ترجیح می‌دهند به سمت شکار و یا قطع درخت بروند.»
طبیعتا بخشی از راه حل این مشکلات تصمیمات یکپارچه سازمانی و داشتن نیروی کافی و البته مجهز است. خلا وجود این موراد به خصوص در عرصه جنگلی می‌تواند اذهان را سمت قدرت گرفتن قاچاق چیان هم ببرد.

نفوذ سردسته‌های قاچاق چوب در گیلان

طواف زاده معتقد است؛ نفوذ سردسته‌های قاچاق چوب در گیلان هم می‌تواند یکی دیگر از دلایل باشد. در سال‌های قبل برنامه‌های حفاظتی از جنگل فشرده‌تر و بیشتر بود اما در حال حاضر به دلیل تغییراتی که رخ داده است یا قاچاق چیان قوی‌تری وارد میدان شده‌اند و یا در مقابل این افراد ضعیف عمل شده است. که قوی‌تر دیده می‌شوند.
او البته تاکید می‌کند که «حوادثی از این دست در کل کشور دیده می‌شود اما آنچه در مقایسه به دست می‌آید نشان می‌دهد که گیلان در زمینه حمایت و تجهیز نیروهای حفاظتی ضعیف عمل کرده است؛ مصادیق هم کم نیست از بیمه گرفته تا جلیقه ضد گلوله و...»
به نظر این فعال محیط زیست، بومی نبودن مدیران حوزه محیط زیست و منابع طبیعی به دلیل ضعف در برقراری ارتباطات تاثیرات مخرب خود را بارها نشان داده است.

ضعف قانون یا ضعف در اجرای قانون

قطعا یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار در این مسئله قانون است. آیا در اینجا هم با این گزاره که «قوانین خوبی داریم ولی در اجرا ضعیف هستیم» روبروییم؟
برخی از فعالان این حوزه به دنبال قوانین سفت و سخت‌تری هستند و برخی می‌گویند اگر همین موراد درست رعایت شود بسیاری از مشکلات حل می‌شود.
طواف زاده معتقد است در برخوردهای قانونی «متاسفانه راه گریز داریم». او می گوید: در این گونه موارد باید دادستان آشنا به موضوع وارد کار شود. او ادامه می‌دهد:
در موارد بسیاری در تخلفات مربوط به محیط زیست و منابع طبیعی رای قطعی صادر نمی‌شود بعد از چند بار رفت و برگشت،متخلفان موفق به اخذ آرای تخفیف در مجازات می‌شوند.
مدیر عامل موسسه محیط زیستی سبزکاران معتقد است با چنین شرایطی، قوانین بازدارندگی لازم را پیدا نمی کند. مگر آنگه فشار اجتماعی وارد شود که عملا در بسیاری از پرونده‌ها هم حضور و واکنش افکار عمومی وجود ندارد.

واکنش افکار عمومی از آزار سگ و گربه تا تخریب طبیعت
طواف زاده با مثالی توضیح می‌دهد: اگر فیلم آزار سگ و یا گربه‌ای رسانه‌ای شود ممکن است 50 هزار منفر به آن واکنش نشان ‌دهند اما در مسئله‌ای مانند آتش‌سوزی یا خشک شدن تالاب انزلی در نهایت ممکن است این اعتراض‌ها به یک حلقه محدود 50 نفری ختم شود.
این فعال محیط زیست در مورد چرایی این شرایط توضیح می‌دهد: بخشی به جامعه مدنی یعنی فعالان محیط زیست و فعالان رسانه‌ای برمی‌گردد که به اندازه کافی این آسیب‌ها را تشریح نکرده‌ایم که مثلا اگر تالاب انزلی با این سرعت تخریب شود در آینده نه چندان دور چه تاثیرات مخربی روی زندگی روزمره تک تک شهروندان برجای می‌گذارد.

«حال‌» مردم خراب است
مدیر عامل موسسه محیط زیستی سبزکاران به دلیل دیگری هم اشاره می‌کند و آن اینکه «شرایط فعلی کشور، شمار زیادی از مردم را به آدم‌های کوتاه مدت و لحظه‌ای تبدیل کرده است؛ یعنی برای درصد زیادی از شهروندان چیزی به نام آینده اهمیت زیادی ندارد.»

کنار هم قرار دادن دلایل و نگاهی دوباره به شرایط اقتصادی و اجتماعی ما را به این نتیجه می رساند که حال محیط زیست و نگاه مردم به این بخش نمی تواند منفک از این شرایط باشد چون شرایط موجود زندگی «حال‌شان» را خراب کرده است همچنان «آینده» ارزشی نخواهد داشت.

همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان