اختصاصی حکایت گیلان | محمدهادی مرادی
آغاز سریالسازی در نمایشخانگی از سال 1389 در ایران شکل گرفت و تا کنون ادامه داشتهاست. در ابتدای این امر، سریالسازی در قالب نمایشخانگی و خارج از چارچوب صداوسیما، رویه تند و سریعی نداشت. اما در چند سال اخیر باتوجه به اینکه شبکه نمایشخانگی، ممیزیهای کمتر و فضای بازتری از تلویزیون دارد و جایگاهی پولسازتر برای بازیگران، کارگردانان و تهیهکنندگان فراهم کردهاست؛ موجب سرازیری سیل عظیمی از تولیدکنندگان این آثار در چنین پلتفرومهایی شدهاست.
بررسی موردی تمام سریالهای تولید شده در شبکههای نمایشخانگی که با بیشترین سرعت و کمترین کیفیت آماده و روانه پخش میشوند از حوصله این نوشته خارج است؛ شبکههای نمایشخانگی اگر به سرعت رویکردشان را به تولید عوض نکنند و همچنان به آثار بیکیفیت خود ادامه دهند، متوجه خواهندشد که با انبوهی از زیانها و ریخت و پاشهای میلیاردی انباشتهشده در دست سرمایهگذاران مواجه اند. _البته اگر سرمایهگذاری و سودآوری اصولی برای این پلتفرمها اهمیت داشته باشد_ حال با کنار گذاشتن بحث سرمایهگذاری و هزینههای ساخت اثر، وارد داستان میشویم. داستانهایی فکرنشده و پر از حفره در فیلمنامه و گاهاً بازیها و کارگردانیهای ضعیف بازیگران و کارگردانان با سابقه سینما و تلویزیون.
در چنین دورهای از شبکه نمایشخانگی که توجه به مارکت حرف اول و آخر را میزند و پلتفرمهای حاضر برای از دست ندادن بازار خود، آثار را بدون درنظر گرفتن کیفیت آن و با فاصله کوتاه از تولید و یا همزمان با تولید به پخش میرسانند؛ سریال «خاتون» به تهیهکنندگی علی اسدزاده پس از نزدیک به یک سال از شروع فیلمبرداری از پلتفرم نماوا به پخش رسید.
«خاتون» به نویسندگی و کارگردانی تینا پاکروان و با مجموعهای از بازیگران صاحبنامی همچون: نگار جواهریان، اشکان خطیبی، پژمان بازغی، شبنم مقدمی، مهران مدیری، بابک حمیدیان، ستاره پسیانی، غزل شاکری، سروش صحت، مهران غفوریان، فرخ نعمتی و... سریالی درام، تاریخی و عاشقانه بر اساس یک داستان واقعی میباشد. «خاتون» اولین سریال تینا پاکروان برای شبکه نمایشخانگی است. به گفته او این سریال در فضایی تاریخی و در ۳ فصل روایت میشود و داستان خانوادهای را در بستر تاریخ روایت میکند. داستانی که از ابتدای شهریور سال ۱۳۲۰ و در دوران جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین شروع شده و سرنوشت تحولات یک خانواده و یک سرزمین را به نمایش میگذارد.
کاراکتر «خاتون» با بازی نگار جواهریان مهمترین کاراکتر این سریال است. بازی زیبا و روان جواهریان در همان قسمت اول باعث برقراری ارتباط درست مخاطبین با این شخصیت شدهاست.
و زوج مکمل او، اشکان خطیبی بازی متفاوتی از خود در نقش «شیرزاد ملک»، یک نظامی سختگیر، نشان دادهاست. ترکیب این دو بازیگر، مخاطب رو به یاد سریال خاطرهانگیز «این راهش نیست» در اوایل دهه 80 میاندازد.
بازی شبنم مقدمی در نقش «فخرالنسا»، مادر شیرزاد ملک، با گریم فانتزی مخصوص خودش، متفاوت اما کمی تو ذوق میزند. شاید اگر یک بازیگر مسنتر و نزدیک به سن کاراکتر بود، انتخاب بهتری میبود.
در کنار بازیگران سرشناس این سریال، گروهی از بازیگران گیلانی نیز حضور دارند که در کنار لوکیشن فیلم که در رشت است، توانستهاند به باورپذیر کردن فضای سریال بسیار کمک کنند. البته دوربین به تنهایی در ایجاد شخصیت برای شهر رشت ناکام ماندهاست و نتوانستهاست رشت را در ذهن مخاطب بنشاند و ما صرفا از آمدن اسم رشت و لهجه بازیگران گیلانی به آن پی میبریم. اما دوربین هومن بهمنش قابهای زندهای همچون سکانس تصنیف خوانی غزل شاکری در نقش «فهیمه اکبر»، خواننده، نویسنده، گیلانشناس و فعال اجتماعی، بههمراه پیانو نوازی اشکان خطیبی ثبت کردهاست. حرکت دوربین در وسط جمعیت و چرخش آن، حس حضور در دل آن مجلس را برای مخاطب القا میکند.
در قسمت اول «خاتون» در تکتک سکانسها شاهد رنگآمیزی و طراحی صحنه وسواسگونه و باورپذیر هستیم که مخاطب را همراه خودش به دل داستان میکشد. پاکروان کارگردانی و طراحی صحنه و لباس را کاملا دقیق و باورپذیر در دل طبیعت بکر و سرسبز گیلان انجام دادهاست.
بخش عمدهی این فضای جذاب ایجاد شده در سریال، بیشک مدیون موسیقی خارقالعاده و گوشنواز کیهان کلهر است که به بهترین شکل ممکن همسو با قابهای چشمنواز و محیط زیبا سریال است. و تیتراژ پایانی سریال که با صدای جاودانه استاد غلامحسین بنان سروده شده؛ برداشتی آزاد از تصنیف رویایِ هستی اثر شادروان حسینعلی ملاح و ترانه شادروان اسماعیل نوابصفا، که حال و هوای خاصی را برای مخاطب پدید میآورد.
خیلی زود است که دربارهی فیلمنامه و شخصیتپردازی و کارگردانی سریال نظر داد ولی آنچه حائز اهمیت است این است که «خاتون» در افتتاحیه خود تا حد قابل قبولی موفق ظاهر شدهاست و فیلمنامه قصهگو و منسجمی دارد و با پایانبندی قسمت اول تعلیق خوبی ایجاد کرد تا مخاطب را برای ادامهی سریال ترغیب کند. در کل «خاتون» نشان داد که برای بینندگانش احترام قائل است.
باید در ادامه به تماشای این سریال بنشینیم و ببینیم آیا «خاتون» میتواند سوگولی شبکه نمایشخانگی _ و صداوسیما_ در میان آثار سخیف تازه تولید شده لقب بگیرد یا خیر...؟