حکایت گیلان | رضا حقجو _ ایران سرزمین خشک و کم آبی است، و جزء آن بخش عظیم کم آب جهانی است، که از صحرای افریقا گرفته تا صحاری چین ممتد است، و به دلیل همین خصوصیت در طول تاریخ اهمیت توجه به سیطره بر منابع آب و مدیریت کنترل و توزیع منابع آبی در آن منجر به ایجاد نظام و دولتهای متمرکز و استبدادی در صحنه سیاسی ایران شده است. به طوری که بسیاری از محققان که به ریشهیابی عوامل و تکوین و بازتولید استبداد در ایران قبل از انقلاب پرداختهاند به خشکی و کم آبی این سرزمین به عنوان یکی از عوامل اصلی ظهور استبداد اشاره کردهاند. جامعه شناس آلمانی "ویتفوگل" در کتاب خود به نام "استبداد شرقی" علت ظهور استبداد در کشورهای شرقی از چین تا ایران را خشکی و کم آبی سرزمین و ضرورت وجود یک مدیریت متمرکز برای دستیابی به منابع آب وتوزیع آن میداند.
اگر بخواهیم تصویری از خشکی و کم آبی ایران داشته باشیم، کافی است به این نکته توجه کنیم که از مجموع ۳۲ هزار قناتی که ایرانیان با دانش بومی خود در جهت مقابله با کم آبی حفر نمودهاند، فقط دارای ظرفیتی به میزان ۲۰۰۰ متر مکعب در ثانیه آبدهی میباشند. در صورتیکه رودخانه ولگا به تنهایی ۲۶۰۰۰ هزار متر مکعب در ثانیه و رودخانه دانوب ۱۳۰۰۰ متر مکعب در ثانیه آبدهی دارند. لذا در طبیعت خشک و کم آب ایران نقش دولت در تنظیم، کنترل و حفاظت از منابع آبی و اجرای عدالت توزیعی منابع آب در دورهی پیشامدرن و همچنین دوران مدرن و ظهور دولت ملی از اهمیت بسزائی برخوردار میباشد.
پس از انقلاب اسلامی به دلیل نگاه مرکزگرایانه ( مرکز - پیرامون ) با محوریت توسعهی تهران و ایران مرکزی به بهای فراموشی سایر استانهای کشور و همچنین گرایشات ناسیونالیسم منطقهای و نگاه جزیرهای و بخشی دولت های پس از جنگ در روند توسعهی کشور، اقدام به اجرای طرحهای نسنجیده توسعهای مانند سد سازیهای بی رویه، پروژههای انتقال آب و احداث صنایع آب بر از قبیل طرحهای فولادی (۱۵ کارخانه ) و کاشی وسرامیک (۴۲ کارخانه ) در مناطق کویری به جای مناطق ساحلی ایران گردید، و بدون توجه به اثرات منفی زیست محیطی و چشم پوشی بر روی واقعیتهای تاریخی و اجتماعی و دخالت غیر علمی در اکو سیستم طبیعی منابع آبی زیرزمینی و سطحی کشور با برداشت و مصرف بیش از حد و غارت گرایانه دچار خسارت جبران ناپذیری گردیدند.
عمومأ این سیاستهای آبی در وزارت نیرو تدوین، سازماندهی و اجرا میگردد. اجرای این سیاستها به گونهای است که منابع آبی کشور در ازای تخریب محیط زیست و به خطر افتادن زیست انسانی مناطق جنوب و جنوب غربی کشور به دلیل وجود ساختار مافیایی طرحهای انتقال آب و بافت پیچیدهای که حول محور آب در ایران تشکیل شده در خدمت مناطق مرکزی و استانهای کویری کشور قرار دارد.
این ساختار قدرتمند مدیریت منابع آبی در وزارت نیرو که در پیوند با سرمایه، رانت و منافع اقتصادی است. بنا به اظهار کمیل سوهانی سازنده فیلم "مادر کشی" که در بارهی بحران آب در ایران ساخته شده، از ابتدای تشکیل وزارت نیرو خود را متشکل، باز تولید و سازماندهی نموده است. این ساختار قدرتمند حکمرانی آبی به دلیل وجود نیروهای سیاسی مناطق کویری در ساختار قدرت و با پشتیبانی سیاسی و اقتصادی آنها توانستهاند در تمام دولتهای پس از جنگ سیاستهای آبی مورد نظر خود را به ضرر بقیه مناطق کشور بخصوص خوزستان و به نفع مناطق کویری تحمیل کنند و به نوعی سیستم استبداد آبی باستان را که حول محور منابع آبی کشور و کنترل آنها در گذشته شکل گرفته بود، در قالب این ساختار قدرتمند آبی در وزارت نیرو باز تولید نمایند. و در کنار سیطرهی سیاسی خود در ساختار قدرت از منظر اقتصادی هم با شکل گیری انباشت سرمایه از طریق پمپاژ منابع از مناطق پیرامونی همچون خوزستان به سمت مناطق خود بر سایر مناطق ایران به خصوص مناطق جنوب و جنوب غربی ایران دست بالا را داشته باشند. بطوریکه این ساختار قدرتمند آبی توانسته با اجرای سیاستهای آبی مورد نظر خویش استان پر آبی همانند خوزستان را با وجود جاری شدن پنج رودخانه و ۳۰ درصد آبهای سطحی جاری ایران در آن به استانی تشنه و خشک تبدیل نمایند.
خواندن اظهارات سازنده فیلم مادر کشی در ماهنامه چشم انداز ایران ( ش ۱۰۰ ) در خصوص وجود ساختار قدرتمند تشکیلات طرحهای انتقال آب، هر ایرانی علاقمند به حفظ وحدت ملی و همبستگی اجتماعی جامعه را به فکر فرو میبرد. :
« من همیشه گفتهام که سیستم آبرسانی و ساختار حاکم بر آن خیلی فراتر از یک سیستم معمولی است، که تنها رساندن آب به اقصی نقاط کشور را به عهده داشته باشد. بلکه این ساختار به تنهایی یک حکومت را تشکیل داده است، یعنی در تمام ارگانهای کشور هم آدم دارند و از دستگاه قضایی گرفته تا نیروی نظامی و رسانهها افرادی هستند که کارها را مطابق این ساختار پیش میبرند.
این مجموعه مختص امروز و دیروز نیست، بلکه از ابتدای تاسیس وزارتخانه این دم و دستگاه شکل گرفته و با گذشت زمان به قدرتمندی امروزین خود رسیده است. این ساختار طرز فکر خاص و مخصوص به خود را دارد و هر دولتی هم سر کار باشد، این عقبه فکری به همان رویه تکنوکرات وار خودش عمل کرده است. »
با توجه به هشدار کارشناسان و گزارش مرکز مطالعات استراتژیک مجلس در خصوص تلقی بحران آب به عنوان یکی از ابر چالشهای مبتلابه جامعه ایران در زمان حال و آینده و تبدیل آن به یک مقولهی تهدید کننده امنیت ملی و همبستگی اجتماعی ایرانیان، ضروریست که جهت جلوگیری از تبدیل بحران آب به عاملی جهت به خطر انداختن امنیت ملی و تضعیف همبستگی اجتماعی ،مدیریت توزیع منابع آبی کشور باید ضمن بازنگری و تجدید در سیاستهای آبی خود با رعایت عدالت توزیعی و دست کشیدن از ناسیونالیسم منطقهای طرحهای انتقال آب به فلات مرکزی را که با هدف غیر آب شرب صورت می پذیرد، متوقف کنند.
هیچ منطقه و استانی این حق را ندارد که به صرف حضور در ساختار قدرت و مراکز تصمیمگیری سیاسی خودش را نسبت به سایر مناطق ایرانیتر و ذیحقتر بداند. خروجی ادامه سیاستهای تبعیضآمیز طرحهای انتقال آب و چپاول حقآبهی مناطق پیرامونی از سرشاخههای کارون و دز و عدم رعایت عدالت توزیعی منابع آب در آینده باعث سیل مهاجرت، گسترش حاشیه نشینی در شهرها و نهایتأ تنش و درگیری بین مناطق کشور و شورشهای اجتماعی شدیدتر از آنچه که در روزهای اخیر در استان خوزستان شاهد آن هستیم، خواهد شد
بیاد داشته باشیم تنشها و بحرانهای آبی در جامعهای که از بحرانهای گوناگون اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رنج میبرد و در شرایط حرکتهای جنبشی قرار دارد، در صورتیکه به صورت علمی، عادلانه و با مشارکت مردم مدیریت نگردد، میتواند بستر ساز رشد رادیکالیسم افراطی در جنبشهای اجتماعی باشد.
----------------------
*دسپوتیسم یا خدایگان سالاری از واژه ی دسپوتس که در زبان یونانی به معنای ارباب و خداوندگار است گرفته شده مراد از آن اقتداری است که هیچ حد قانونی و سنتی ندارد و خود سرانه به کار برده می شود.
منبع: ایران فردا