شنبه, 21 مهر 1403
شنبه, 21 مهر 1403

حکایت گیلان | اختلاف میان حسین قدیانی و پایداری‌ها از زمان نامزدی سعید جلیلی و قبل از کاندیدا شدن ابراهیم رئیسی آغاز شد. حسین قدیانی نویسنده سابق کیهان و وطن امروز که سوگلی رسانه های اصولگرا در سالهای پس از جنبش سبز بود، حالا تیغ نقد به روی شاگردان آیت الله مصباح کشیده است و کار این نقد به فحاشی در صفحات مجازی رسیده.

آنها از «لرزیدن تن پدر قدیانی در قبر» گفتند و قدیانی «لعنت به قبر مصباح» فرستاد و برای آنکه بتوانند کار پرونده سازی را به سرانجام برسانند، شعار «مرگ برجمهوری اسلامی» هم سر داد و تعبیری که نیک آهنگ کوثر برای مصباح به کار برده بود را بیان کرد.

شاگردان مصباح یزدی نیز به سردمداری رجانیوز نوک پیکان حمله را به سمت حسین شریعتمداری و صفار هرندی گرفتند و از آنها خواستند با او برخورد کنند. اما پیام های آن دو نفر هم افاقه نکرد تا شریعتمداری ناچار شد برای فرار از حملاتی که به خود او شده بود نامه سرگشاده علیه قدیانی بنویسند.

نقد حسین قدیانی به پایداری این بود که اسلام مصباح «اسلام تکفیری» و اسلام تولید کننده صادق محصولی و محمود احمدی نژاد است. او بعد از سالها به نقدهایی که اصلاح طلبان به مصباح یزدی و پایداری داشتند، رسیده است و معتقد است اسلام پایداری اسلام «منهای جمهوریت» است.

اما طرف دیگر ماجرا، فرصت را غنیمت دانست و از این رهگذر جبهه های جدیدی گشود. آنها ضمن جمع کردن امضاء برای برخورد قضایی با قدیانی به جرم هتاکی به علماء دین، پای بزرگترهای قدیانی را هم به میان کشیدند که تاکنون با سکوت کسانی چون قالیباف و نزدیکانش روبه رو شده است.

کبری آسوپار یکی از نویسندگان روزنامه جوان نیز نامه سرگشاده ای علیه حسین شریعتمداری نوشت و به او یادآور شد که «شما بزرگان به جوانان این جبهه عملاً آموختید که با فحاشی و هتاکی می‌شود بزرگ شد و این مسیری روشن برای شهرت و برای انقلابی بودن است.» به اعتقاد این نویسنده به قدیانی باج داده شده بود تا «نوری زاد» دیگر نشود. اما نکته اصلی که او در این «وجیزه» به حسین شریتعمداری فاش کرده اولا سلسله مراتب روزنامه نگاران در جریان اصولگراست.

او معتقد است حسین قدیانی چون «وصل» بوده اجازه دارد هر چه می خواهد بگوید و «اگر غیر از او کسی بود باید از ایران می گریخت». نکته دوم در مورد صفار هرندی است که به «جلسات مکرر» او با «مدیران مسئول رسانه های اصولگرا» و «دادن دستور از بالا» اشاره کرده است. نکته ای که نشان می دهد سرخط جریان اصولگرایی را صفار هرندی برایشان در این سالها کوک می کرده و از همین رو بسیاری گوش به فرمان او بودند.

رجانیوز پای قالیباف را وسط کشید

در مقابل حرفهای قدیانی اما رجانیوز چندین نامه و مقاله نوشت که در مهمترین آنها بی نام اما با نشان هایی پای قالیباف را به میان کشید. در یکی از این مقاله ها به یادداشت شریعتمداری اشاره می کند که گفته بود «قصد تماس» با قدیانی را داشته «اما خط او مسدود بود». رجانیوز می نویسد «خط شما بسته بود» اما «خط اصلی که فرمانها را صادر می کرد همواره باز است» و در ادامه مشخصات این خط را اینگونه می دهد: «این همان خطی است که عادت کرده بود با تماس و پیامک، کاندیدا بیاورد و ببرد، لیست انتخاباتی ببندد، هر که را خواست احضار کند و هر که را خواست آزاد کند، با هر کجا خواست تماس بگیرد و بدون تشریفات قراردادهایی ببندد که حجم فسادش آن قدر گسترده است که برق از سر بابک زنجانی هم پرانده!»

بعد ادامه می دهد: «خط اصلی خطی است که به دیگران می‌گوید «مصباح با ریش تیغ می‌زند» و خودش هنوز پاسخی برای دلارهای نفتی و پول‌های سرقتی از حاج قاسم نداده است. خطی است که فقط در یک پرونده هفتصد ساختمان در کشور از آن پس گرفته شده و هنوز هم چیزهایی هست که باید پس بدهد.»

رجانیوز در مقاله ای دیگر باز هم کدهایی از آقا بالاسرهای قدیانی داده و متهم کرده است به اینکه برخی نامه نوشتند به رهبری که این بار «از مشارکت بالا در انتخابات» سخن نگوید. به گفته آنها قدیانی «حسن عباسی و سعید قاسمی و صدیقی را می‌زند اما جرات ندارد یک کلمه درباره «استاد»هایی که بالاسری‌هایش به حزب‌الله حقنه کرده‌اند سخن بگوید.»

ماجرای اختلافات آنها تازه آغاز شده است. هنوز مشخص نیست کسی که «پولهای حاج قاسم» را تیغ زد کیست. البته نمی گویند که این پولها متعلق به ملت است. به هرحال آنچه روشن است این است که این بار این جوان سوگلی کیهان را به جای در از پنجره قطار بیرون پرتاب کردند.

منبع: امتداد

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان