به گزارش حکایت گیلان | مسائلی که در افغانستان در جریان است نشان از این دارد که این کشور آبستن تحولات جدیدی است. خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان بر قدرت گرفتن و میزان نفوذ طالبان افزوده و وضعیت مبهمی را پدید آورده است. طالبان سعی دارد دوباره به قدرت بازگردد و از سوی دیگر سایه حضور داعش بر سر کشور و ملت افغانستان سایه افکنده. در چند ماه اخیر نیز شاهد افزایش چشمگیر عملیاتهای انتحاری بودهایم که شیعیان هزاره قربانیان اصلی این اقدامات بودهاند.
افزایش تنش میان طالبان و نیروهای امنیتی باعث شده که در روزهای اخیر در چندین ولایت مردم با تشکیل نیروهای خیزش مردمی در کنار نیروهای امنیتی افغان در مقابل پیشروی طالبان بایستند. در درگیریهای اخیر تعداد زیادی از اعضای طالبان و نیروهای دولتی کشته و زخمی شدند. طالبان بیشتر بر مناطق روستانشین، عشایری و شهرهای کوچک مسلط شده و امروز بیش از نیمی از خاک افغانستان را به اشغال خود درآورده است. طی اتفاقات روزهای اخیر برخی مقامهای محلی هرات گفتهاند حمله گروه طالبان در مرز مشترک با ایران را دفع کردهاند.
عدهای بر این باورند که دولت افغانستان بدون حمایت و پشتیبانی آمریکاییها توان مقابله با طالبان را ندارد، چرا که این گروه میتواند کمتر از چند ماه تمام خاک افغانستان را به تصرف دوباره خود درآورد و به این ترتیب و با سقوط دولت مرکزی حکومت و دولت مورد نظر خود را در این کشور ایجاد کند.
مذاکرهی آمریکاییها با طالبان، بعد از توافق نقطه عطف سیاستهای آمریکا در افغانستان محسوب میشود. مذاکره مستقیم آمریکا با طالبان موجب شد ارتقا موقعیت طالبان و حس پیروزی را القاء کند و آنها را در موضع برتر قرار دهد؛ در مقابل با قرار ندادن دولت افغانستان به عنوان یک ضلع دیگر در این مذاکرات عملا خواست طالبان برای عدم پذیرش دولت افغانستان را پذیرفت و خود را بر این موضوع متعهد دانست.
این عامل موجب شد موقعیت دولت افغانستان تضعیف شود. در واقع این اقدام باعث عدم توازن در محیط داخلی این کشور شد و عملا هر گونه عمل منتهی به صلح دفع شد؛ بدین معنا که یک طرف ماجرا حس پیروزی در عرصه داخلی افغانستان پیدا کرد و طرف دیگر(دولت) اعتبارش پائین آمد.
اکنون یک سال از مذاکرات دوحه می گذرد و هیچ پیشرفتی صورت نگرفته است؛ حتی طالبان با نشست استانبول مخالفت کرد و احتمالا نباید توقع هیچ صلحی را نیز از مذاکرات افغانستان داشته باشیم.
و اما نکته دیگر که تا امروز هیچ نشان بارزی از آن دریافت نشد این است که طالبان آمادگی ورود به روند سیاسی را داشته باشد منظور از این آمادگی ورود از طریق راه حلهای مسالمت آمیز به سیاست است. آنچه که به نظر میرسد این است که طالبان به دنبال کسب قدرت است و در واقع میخواهد همه گروهها را بر مبنای اندیشههای خود در قدرت شریک بداند.
آن سو، تصمیم بایدن به خواست جمهوریخواهان در خروج همه نیروها از افغانستان نشان از این دارد که تصمیم در مورد افغانستان دو حزبی، و تصمیمی کاملا سیاسی بوده است. در همان مقطع بخشی از نیروهای نظامی و امنیتی نظرات متفاوتی داشتند اما بر اساس تصمیم سیاسی نیروها از افغانستان خارج شدند؛ تصیمیم که برای خروج کامل بدون توجه به مسایل داخل افغانستان و بدون کسب تعهد از طالبان برای روند صلح صورت گرفته است. در واقع آمریکاییها در چارچوب توافق دوحه عمل کردند و هیچ فشاری را به طالبان برای اینکه خودشان را به روند صلح متعهد بدانند انجام ندادند. به این معنا که آمریکا نمیتواند مجددا به صورت جدی، به مسئله افغانستان از منظر نظامی ورود کند.
در توافق دوحه، آمریکا تمام مولفههایی که می توانست امنیت ملی خود را از ناحیه افغانستان و گروه طالبان با تهدید مواجه کند در نظر گرفت و در این قالب طالبان را متعهد ساخت تا از بروز هرگونه تهدید جلوگیری کند.. هنگامی که مسأله افغانستان از تهدید امنیت ملی آمریکا خارج شود در نگاه آمریکاییها آنچه باقی می ماند یک مناظره داخلی بر سر کسب قدرت است و هیچ اهمیت استراتژیکی برای آمریکا نخواهد داشت و مفهومش این است که مسایل داخلی افغانستان تا زمانی که منشاء تهدید امنیتی برای آمریکا نباشد یک مسئله داخلی بر سر کسب قدرت در آن کشور است.
با وجودی که طالبان همچنان تمرکز خود را بر انجام اقدامات نظامی گذاشته است، اما برای دوران پس از سقوط دولت فعلی این کشور و تشکیل دولت مورد نظر خود برنامه احتمالی متفاوتتری نسبت به گذشته خواهد داشت. طالبان با وجودی که هنوز نشانههای مشخصی برای اقدامات سیاسی همه جانبه در آینده افغانستان از خود بروز نداده اما قطعا تمایل دارد در آینده با تشکیل دولتی موقت، قانون اساسی را تغییر داده و ساختار سیاسی افغانستان را بر اساس فرهنگ و اعتقادات خود باز ایجاد کند اما آنچه که به احتمال زیاد به آن تن خواهند داد یک روند به ظاهر مدرنتر از اعمال حاکمیت خواهد بود.
این گروه پس از توافق دوحه به این نتیجه رسید که تنها از طریق قهرآمیز میتواند به قدرت بازگردد؛ لذا استراتژی خود را بر اولویت اقدامات نظامی و سپس به شکلی بسیار محدود اقدمات سیاسی به صورت همزمان متمرکز کرده است.
از ترامپ تا سیاستهای بایدن و پاکستان
با آمدن ترامپ سیاستهای آمریکا نسبت به افغانستان تغییر کرد. آمریکا برای کم کردن هزینههای خود با هدف حمایت از افغانستان زمینه گفتوگوی دولت و طالبان را فراهم و توازنی را میان آنان ایجاد کند. با روی کار آمدن بایدن سیاستهای ترامپ کنار گذاشته شد. طالبان به این نتیجه رسید که سیاست جدید آمریکا تامین کننده اهدافشان نیست و شروع به پیشروی در افغانستان کردند.
در این شرایط اشرف غنی و عبدالله عبدالله به آمریکا رفته و تلاش دارند تا با تهییج افکار عمومی در داخل افغانستان و تحریک نیروهای مردمی از یکهتازی طالبان جلوگیری کنند. جو بایدن در دفتر خود در کاخ سفید، کنار محمد اشرف غنی و عبدالله عبدالله نشست و آنها را دو دوست قدیمی خود خواند و تاکید کرد به رغم خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، همکاری بین واشنگتن و کابل پایان نمییابد. افغانها باید در مورد آینده خود و آنچه که میخواهند تصمیم بگیرند.
بر همین اساس نانسی پلوسی، رئیس دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا با استقبال از محمد اشرف غنی و عبدالله عبدالله ابراز امیدواری کرد که در مورد کمکهای انسانی، به ویژه در خصوص زنان و دختران، مذاکرات بیشتری انجام شود.
در سوی دیگر، پاکستان به عنوان تأثیرگذارترین بازیگر عرصه افغانستان تمایل دارد حکومت طالبان بر سر کار بیاید. خروج آمریکا از افغانستان خلأیی را ایجاد میکند که به نظر میرسد پاکستان ابزار لازم برای پر کردن این خلا باشد اما هنوز معلوم نیست آیا از لحاظ اقتصادی این ظرفیت را دارد؟ اما با توجه به وضعیت اقتصادی پاکستان به نظر میرسد چنین ظرفیتی را ندارد.
در مسأله هند نیز، این گروه موضوع افغانستان را عقبه خود میدانند تا در صورت درگیری هند با پاکستان، افغانستان به عنوان متحد هند علیه پاکستان وارد عمل نشود، اما در صورتی که طالبان در افغانستان بر سر کار نباشد، پاکستان با یک تهدید جدی روبرو خواهد بود. در نتیجه، پاکستان در این روند موافق با سیاست آمریکا و روی کار آمدن طالبان است.
در پس آن، این روزها تنش لفظی میان کابل و اسلام آباد شدت گرفته است. امرالله صالح، معاون رئیس جمهوری افغانستان در صفحه مجازی خود نوشت، «اسلام آباد به عنوان میزبان طالبان از روز زایش تا امروز میتواند نقش قابل لمس در صلح بازی کند و بدینسان به دوست قابل باور ملت افغانستان تبدیل گردد».
مذاکره ایران و طالبان
و اما موضع جمهوری اسلامی ایران با تغییر رویکرد آمریکا در باب سیاست افغانستان، گفت و گو با طالبان را مدنظر قرار داد و سعی کرد با تجدید نظر در روابط، احتمال آسیب از سوی طالبان را به حداقل برساند.
تغییر رویکرد ایران نسبت به طالبان را در سفر هیات سیاسی طالبان به تهران و گفتوگوهای محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان شاهد بودیم. اما در پی ملاقات چندی پیش ظریف در مصاحبهای با شبکه خبری «طلوعنیوز» افغانستان و در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه تعاریف ایران از طالبان چیست؟ گفت، «بر اساس قوانین هنوز ایران طالبان را از گروه تروریستی خارج نکرده است و در نتیجهی مذاکرات امنیت ملی ایران مد نظر است».
چند روز گذشته خطیبزاده سخنگوی وزارت امور خارجه گفت، جمهوری اسلامی ایران در سطوح عالی امنیتی و سیاسی موضوع افغانستان را با جدیت از نزدیک و با نگرانی پیگیری میکند و با طرفهای مختلف در افغانستان در حال گفتوگو و رایزنی است.
با بالا گرفتن درگیریها در افغانستان واکنشها در شبکههای اجتماعی گسترده است، و تا همین لحظه پیگیری موضوع افغانستان نزد رسانهها، کاربران داخل و خارج به سرعت دنبال میشود، در این باب چند نظر را میخوانید.
چند روز اخیر بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی عکسها و نوارهای ویدیویی از آتش گرفتن بازارهای ولسوالیهای افغانستان و به شلاق کوبیدن پیرمردی را منتشر کرده و نوشتهاند: «تغییری در رفتار طالبان نیامده و طالبان را تطهیر نکنید».
یادداشتی در روزنامه کیهان
روزنامه کیهان یادداشت روز خود را به پیشروی طالبان در افغانستان اختصاص داد و در بخشی از آن نوشت: در این پیشرویها خبری از جنایتهای هولناک، شبیه جنایات داعش در عراق نیست. و در جایی اظهار کرد، بسیاری از اعضای گروه طالبان چهبسا، قربانیان جنگ و جوانانی هستند که خانواده خود را در ناآرامیها از دست دادهاند و به دلیل فقر و برای گذران زندگی یا حتی انتقام و یا داشتن یک نوع احساس تکلیف به این گروه پیوستهاند.
سارا معصومی روزنامه نگار حوزه بین الملل نیز در حساب توئیتزری خود نوشت: «به رغم آنکه روزنامه کیهان میگوید طالبان تغییر کردهاند، همزمان با تلاش این گروه برای محاصره شهر کندز (قندوز) نزدیک به پنج هزار خانوار از این شهر فرار کردهاند».
از سوی دیگر برنامه جهان آرای شبکه افق که نظرات مشابهی چون کیهان دارد نیز یا اظهارات حسام رضوی، از مدیران خبرگزاری تسنیم جنجالی شد. وی در این برنامه گفته بود، «این برداشت نباید صورت بگیرد که در افغانستان شیعهکشی میشود. همین الان من به عنوان هشدار میگویم که جنگی بین شیعه و طالبان در افغانستان وجود ندارد. نه الان و نه در گذشته. یعنی هرچه بوده، در میدان نبرد اتفاق افتاده است.
جنگ بین شیعه و سنی در افغانستان حربهی جدید آمریکا برای وارد کردن ایران در زمین بازی آمریکا است، که نتیجهاش هم طبعاً به نفع آمریکا رقم خواهد خورد!»
سیدمصطفی تاجزاده فعال سیاسی اصلاح طلب نیز نوشت: «وحشت از بازگشت ارتجاع جوانان و حتی زنان تحصیلکرده افغانستان را به مقابله مردمی و سازمانیافته با طالبان برانگیخته است. جای آن دارد که دولت و ملت ایران در کنار آن مردم شریف و بیپناه بایستند و از مبارزه آنها به روشهای قابل قبول در عرف و حقوق بینالملل حمایت کنند».
حسن رحیمپور ازغدی هم در توئیتی اظهار کرد: «آمریکا و انگلیس از افغانستان و عراق (و سوریه) نخواهند رفت. با گاز و ترمز بازی میکنند؛ فتنهافکنی، ترور و تهدید میکنند؛ اما نخواهند رفت، مگر پس از پرداخت هزینههای سنگینتر به دست ملتهای تحت اشغال».
سیدعطا الله مهاجرانی نیز با اشاره به خروج آمریکا از افغانستان نوشت: «واقعیت آمریکا همین است! البته بعد از اشغال افغانستان و دو دهه جنگ علیه طالبان، شاهد توانایى استراتژى آمریکا در افغانستان بودیم. دوران اعمال اراده آمریکا در خاورمیانه تمام شده است».
منبع:جماران
حجت عبدالملکی آینه عبرت است تا مدیرانی را که حرفهای بی مبنا و منطق می زنند، منصوب نکنید| هزینه سخنان و وعده های بزرگ باید افزایش یابد
به برادران قرارگاه خاتم برنخورد! | مردم از این وضع هم خسته اند، هم غمگین و هم خشمگین