به گزارش حکایت گیلان | واکنش ها و پاسخ ها به این اقدام سید ابراهیم رییسی رییس جمهوری منتخب و غلامحسین محسنی اژه ای رییس قوه قضاییه در پی می آید:
احمد زیدآبادی: سنگ مفت گنجشک مفت!
احمد زیدآبادی در کانال تلگرامی خود نوشت: سالهای سال یکی از اعتراضات امثال من به زمامداران کشور این بوده است که چرا حاضر به شنیدن حرفهای ما نیستند و راهکارهایمان را برای ادارۀ درست جامعه به کلی نادیده میگیرید.
اکنون فردی که در مقام ریاست جمهوری قرار گرفته است، به هر علتی، از من و شمار بسیاری از منتقدان صریحاللهجۀ وضع موجود، درخواست کرده است که اگر انتقاد و پیشنهاد و راهحلی داریم به طور مستقیم در اختیار دفترش قرار دهیم.
در مقابل این درخواست، منطقاً به چهار طریق میشد واکنش نشان داد. نخست اینکه آن را به سکوت برگزار کنیم و بیپاسخ بگذاریم. دوم اینکه بگوییم اصلاً شما را به رسمیت نمیشناسیم و هیچ راهحلی هم برایتان نداریم. سوم اینکه بگوییم نظرات و پیشنهاداتمان در آثار نوشتاری و گفتاریمان مطرح شده است، اگر میخواهید میتوانید به آنها رجوع کنید و چهارم همه اینکه بگوییم، باشد! من پیشنهاداتم را به صورت موجز و مرتب به شما منتقل میکنم و منتظر تأثیر آنها در برنامههایتان میمانم.
با این حساب، اگر من به تکبرم بها میدادم، طریق نخست را برمیگزیدم، اگر خواهان ساقط کردن نظام سیاسی بودم، طریق دوم را انتخاب میکردم، اگر در پی فرستادن طرف به دنبال نخود سیاه برمیآمدم به طریقۀ سوم متوسل میشدم. ولی من ترجیحم این است که پیشنهادات و انتقاداتم مورد توجه قرار گیرد و حتیالمقدور به کار گرفته شود تا بلکه کشورم از این وضعیت اسفبار گامی به جلو بردارد، بنابراین طریق چهارم را منطقیتر یافتم.
هیچ ضمانتی در کار نیست که پیشنهادات امثال من مورد کمترین توجهی قرار گیرد و یا اثری بر جا بگذارد. شاید حتی خوانده هم نشود و اگر هم خوانده شود شاید با ریشخند مواجه شود.
اینها را من بهتر از دیگران میدانم ولی در عین حال، این را هم میدانم که اگر فردا روزی کشور با بحرانی جدی و خطرناک روبرو شد، باید برای آرامش وجدانم پاسخی در چنته داشته باشم. در آن شرایط اگر یکی مانند سید ابراهیم رئیسی به دلیل بروز تهدید علیه کشور، مورد انتقادمان قرار گرفت، برنگردد و بگوید که این وضع تقصیر خود شماست! مگر من نگفتم که هر پیشنهاد اصلاحی دارید در اختیارم بگذارید. چرا نادیده گرفتید؟ چرا گفتید دولت مرا قابل ارائۀ راهحل نمیدانید؟ چرا دفتر مرابه دنبال نخود سیاه فرستادید تا در میان سیاهۀ انبوهی از نوشتهها و گفتههایتان در پی راه حل بگردد؟ من که از شما به صراحت خواستم، چرا زحمت چند ساعت وقتگذاری برای نوشتن چند صفحه را به خود ندادید و اینطور متکبرانه برخورد کردید؟ پس این خود شمایید که سببساز این وضعیت تهدیدآمیز هستید.
بر این اساس، نوشتن چند صفحه پیشنهاد برای من، بهترین پاسخ برای فرداست. حداقل اینکه حکمِ "سنگ مفت گنجشک مفت" را برایم دارد. اگر به آنها عمل شد که چه بهتر از این؟ و اگر نشد فردا روزی میتوانم با وجدانی آسوده بگویم؛ من که هر چه به عقلم میرسید با زبانی آرام و خیرخواهانه به شما پیشنهاد کردم، چرا به کار نگرفتید؟
حال شما را به خدا در مقابل این منطق روشن و شفاف، به برخی از این نقدها در فضای مجازی بنگرید! بعضاً تا حد همکاری با شکنجهگرانم متهم شدهام! گویی به صرف ارائۀ چند انتقاد و پیشنهاد که نمونهای از آنها را در سال 86 نیز در نامهای به رهبر جمهوری اسلامی مطرح کرده بودم، به طور رسمی به مقام مشاور عالی ریاست جمهوری منصوب شدهام! وقتی نزاع سیاسی تا این حدِ شرمآور و زشت و رسوا سقوط میکند، چرا نباید بیش از یک صد سال درجا بزنیم و دور خود بچرخیم و از ملل دیگر عقب نمانیم؟
مهدی نصیری: آقای رییسی! ویرانه تحویل گرفته اید!
مهدی نصیری در کانال تلگرامی خود نوشت: دفتر آقای رییسی از من نیز دعوت کرده تا نظراتم را به رییس جمهور جدید از طریق شماره ای منتقل کنم اما من به دلایلی ترجیح می دهم در همین کانال عمومی مطالبم را با آقای رییسی در میان بگذارم.
بله معتقدم که رییس جمهور جدید ویرانه تحویل گرفته اما عامل این ویرانی تنها دولت آقای روحانی نیست بلکه همه دولتها و دولتمردان و صاحب منصبان گذشته از جمله جناب رییسی و نیز بنده حقیر است که از سال ۶۷ تا ۷۳ مدیر کیهان و از ۷۳ تا ۷۸ مدیر نشریه شخصی صبح بودم. هر که بامش بیش، برفش بیشتر!
ایران امروز آکنده از بحرانها و ابر بحرانهاست که در راس آن اقتصاد از هم پاشیده، فقر فزاینده، آسیب های اجتماعی، فساد مدیریتی و ضعف اخلاقی و بی اعتمادی فراگیر مردمی و یاس از آینده است.
پس از گذشت چهل و دو سال، ارزیابی ها حکایت از عدم توفیق لازم انقلاب و جمهوری اسلامی در عمل به وعده هایی دارد که سال ۵۷ به مردم برای آبادی دین و دنیایشان داده شد.
انتخابات ۱۴۰۰ و افول مشارکت مردم نشانه ای از سرخوردگی جامعه ایران از وضعیتی است که در آن زندگی می کنند و نفس می کشند، و لو آن که کسانی همچنان اصرار داشته باشند قرائتی حماسی از آن ارائه دهند.
چه عواملی منجر به این وضعیت شده است؟
اگر آقای رییسی منکر این ویرانی باشد، سخنم متوجه ایشان نیست اما اگر قبول دارند، من فهرستی از اهم عوامل ویرانی را بر اساس درک و فهم خودم در زیر خواهم گفت، شاید به کار رییس جمهور جدید بیاید:
۱. مدیریت و رهبری کاریزماتیک و مقدس نظام به جای مدیریت در معرض نقد و ارزیابی مستمر و موقت و دوره ای و پاسخگو
۲. فقدان طرح و برنامه برای حکمرانی کارآمد و عقلانی از آغاز انقلاب و در ادامه بی نیازی نظام از کسب تجربه و استفاده از دانش و تجارب متفکران داخلی و خارجی
به عبارت دیگر بی اعتنایی به خرد جمعی ملی و جهانی و نظرات کارشناسی در اغلب سطوح مدیریتی.
۳. میل به تک صدایی و گریز از تنوع و تکثر سیاسی از سالهای آغازین که در انتخابات اخیر به اوج خود رسید.
۴. سیاست خارجیِ جهان گریز و جهان ستیز و عنان در دست میدان و کم اعتنا به دیپلماسی که شاید نقش آن در فلاکت امروز ایران در رتبه اول باشد.
این سیاست گر چه پیوسته مستند به دین و ایدئولوژی می شود اما به نظر نگارنده کمترین نسبت را با الهیات سیاسی عقلانی تشیع ندارد.
ما از درک این نکته عاجز بوده ایم که نه تنها آمریکا و غرب بلکه روسیه و چین هم با ایران ماجراجو و بازی بر هم زن منطقه ای موافق نیستند و هر گاه لازم شود او را متوقف خواهند کرد.
۵. تلقی تک بعدی از اقتدار و منحصر کردن آن به اقتدار نظامی و غفلت از اقتدار اقتصادی، فرهنگی، ملی و دیپلماتیک، و عدم عبرت گیری از تجربه شکست خورده شوروی که با صدور انقلاب مارکسیستی، فاتح نیمی از دنیا و نیز قدرت همتراز نظامی با آمریکا و ناتو بود اما به دلیل عقب ماندگی اقتصادی و سیاسی و فرهنگی فروپاشید.
۶. سیاستهای فرهنگی و تبلیغی دو قطبی ساز و تعامل با مردم بر محور تدین و انقلابی گری بعضا متظاهرانه به جای محوریت انسان ایرانی.
این سیاست از جدی ترین عوامل دین گریزی جامعه و رای نیاوردن اغلبی اصولگرایان بوده است.
اگر جناب رییسی که بحمدالله با نهادهای بالادستی و دو قوه دیگر هماهنگ است، بتواند در اصلاحِ و لو نسبیِ اشکالات بالا توفیقی کسب کند، کاری بس بزرگ و عظیم کرده و ایران را وامدار خود نموده ولی اگر چنین تحلیلی از اوضاع ایران ۱۴۰۰ نداشته باشد و یا امکان اصلاح نباشد، بدون شک بر ویرانی وطن خواهد افزود و تنها این نقطه امید را در دل ایرانیان به قول فرخی یزدی خواهد گذاشت که:
دلم از این خرابی ها بُـوَد خوش، زان که میدانم/ خرابی چون که از حـد بگذرد آبــاد می گــردد!
محسن صنیعی: برای شنیدن صدای منتقدان، بهترین راه، آزاد بودن فضای رسانهای و مطبوعات و فضای مجازی است
محسن صنیعی، مدرس دانشگاه و عضو انجمن مدرسین دانشگاهها در یادداشتی در روزنامه همدلی نوشت:
در اخبار آمده است که از دفتر آقای رئیسی، رئیس جمهور منتخب دولت سیزدهم، با دبیران بعضی احزاب و افراد و برخی از دگراندیشان برای بیان نظرات تماس گرفتهاند. اقدامی نکو که اگر به تمام و کمال به انجام رسد و نتایج به کار گرفته شود، شایسته تقدیر است.
در این خصوص چند نکته باید گفت:
۱- استفاده از نظرات منتقدان و همه جریانات سیاسی کار پسندیدهای است که نباید فقط کار ابتدای راه باشد. شنیدن صدای منتقدان، باید کار همه مدیران در طول تمام دوران مسئولیت باشد.
۲- برای شنیدن صدای منتقدان، بهترین راه، آزاد بودن فضای رسانهای و مطبوعات و فضای مجازی است. نگذارید کسانی این فضا را مسدود یا محدود کنند. شنیدن صدای مردم را فقط به کانالهای خاص اختصاص ندهید.
۳- صدای نقد منتقدان را صدای دشمنی و تضعیف تلقی نکنید. بدانید آنانی که شما را نقد میکنند شهروند همین مملکت ایران هستند.
درد و آلام همه مردم ایران را درک میکنند و اگر نقد میکنند برای کاهش مرارتهای مردم است. آنها هم نشسته در همین کشتی هستند. به قول استاد مصطفی ملکیان، وظیفه روشنفکران دینی تقریر حقیقت و تقلیل مرارت است.
۴- شنیدن صدای منتقدان و اصلاح امور، به نفع شما و دولت شماست. اگر نقدها را شنیدید، راهکارها را بهبود بخشیدید و نارضایتیها را کم کردید، مردم بهبود امور را به حساب منتقدان نمیگذارند، بلکه این مجریان هستند که آن را به حساب بیلان خود مینویسند. اگر امور مردم اصلاح شود، مرارت مردم تقلیل یابد، چه فرقی میکند که به حساب چه کسی نوشته شود.
۵- در شنیدن صدای منتقدان، این نکته را اصل قرار دهید که منتقدان میدانند که بیان نقد میتواند برای آنها هزینه داشته باشد، پس با قبول هزینه، نقد میکنند. بیان نقد منتقدان از روی دلسوزی است.
به قول شریعتی، «من نمیگویم از آن جهت که سخنرانم، من میگویم از آن جهت که نمیتوانم آرام بنشینم». ولی آنان که شما را مداحی میکنند احتمالا به طمع سود، جاه یا مقامی است، یا شاید هم از روی یک اعتقاد است. همیشه نقد به اخلاص نزدیکتر است.
۶- هیچ گاه بدنه کارشناسی دولت را کامل ندانید، در درون جامعه بسیاری از کارشناسان در حوزه اقتصاد، فرهنگ، اجتماع، صنعت و سیاست خارجه، در مطبوعات، رسانهها و دانشگاهها، نظرات کارشناسی خود را مخلصانه در خدمت مدیران برای تصمیمگیری قرار میدهند. از این نظرات، به تمام و کمال استفاده کنید.
۷- هیچگاه دولت خود و سیاستهای دولت خود را مقدس نشمارید و آن را مساوی نظام نشمرید که نقد این سیاستها مساوی شود با تضعیف نظام و مردم از ترس اتهام تضعیف نظام بترسند شما و دولت شما و سیاستهای شما را نقد کنند. دیگران هم نباید تصور کنند که هر نقدی، تضعیف نظام است. اصولا نقد و دیدن نقایص، مرحله اول اصلاح است و نتیجهای جز تقویت امور و تقویت نظام ندارد.
۸- بدانید که جایگاه ریاست جمهوری و قوه مجریه، جایگاه نقد است. هر تصمیم دولت بر زندگی مردم و درآمد خرد مردم تاثیرگذار است، پس بنابراین مردم، کارشناسان و اصحاب رسانه، این تصمیمها را در مطبوعات و رسانهها و فضای مجازی نقد میکنند. رئیس جمهور، مجبور است در هفته چندین سخنرانی داشته باشد، این سخنرانیها نقد میشود. مردم حتی بر انتخاب کلمات در سخنرانیها، حساس هستند. خود را برای نقد آماده کنید و تحمل خود را در مقابل نقدها از دست ندهید. نکند این عدم تحمل سبب شود که نسبت به نقد، تندی به خرج دهید، زبانهای نقد را ببندید و فضای نقد را به طور کلی مسدود سازید.
۹- این نکته را سرلوحه برنامه رسانهای دولت خود قرار دهید که امروز فضای رسانههای جهان نسبت به بیست سال پیش تغییر کرده است، هر کس وعده مسدود کردن فضای مجازی را میدهد و فکر میکند که میتواند افکار عمومی جامعه را مهندسی کند، فکر عبثی در سر گذرانده است. امروز تنها چاره کار، پذیرفتن صدای مردم، اخذ تصمیمات کارشناسی و اقناع افکار عمومی است.
۱۰- یک نصیحت در بدو تشکیل دولت سیزدهم، نفرات صاحبنظر، مدیر و وجیهالمله را به عنوان اعضای کابینه خود انتخاب کنید. به عنوان وزیر امور خارجه، کسی که وجهه بینالمللی قابل قبول داشته باشد، در وزارت علوم، کسی که مورد قبول جامعه دانشگاهیان باشد، در وزارت آموزش و پرورش، کسی که وجهه مقبول نزد فرهنگیان باشد، وزارت فرهنگ و ارشاد، کسی که وجهه قابل قبول نزد هنرمندان و اصحاب رسانه و قلم و وزیر اقتصاد، کسی را که به عنوان شخصیت برجسته اقتصادی و مورد قبول کارشناسان اقتصادی باشد انتخاب کنید و ایضا در دیگر وزارتخانهها.
جلب سرمایه اجتماعی برای هر دولت و حاکمیتی حیاتی است
علی اکبری در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: رییسجمهوری منتخب و رییس قوه قضاییه اخیرا در تماس با برخی نخبگان سیاسی و مدنی از آنان خواستهاند که دیدگاهها و پیشنهادهای خود را برای کارآمدی دولت و قوه قضاییه در دوره پیش رو با سیدابراهیم رییسی و غلامحسین محسنی اژهای در میان بگذارند. اقدامی که ظاهرا با استقبال نسبی مواجه شده و این روزها شاهد خبرهایی در این رابطه بوده و اینجا و آنجا خواندیم و شنیدیم که این یا آن روزنامهنگار، نویسنده، تحلیلگر یا کنشگر سیاسی و مدنی یا به این دلیل که خود مخاطب تماسها بودند یا در واکنش با تماسی که با دیگران برقرار شده بود، دیدگاهشان را در این رابطه توضیح داده و جالب آنکه عمدتا از این اقدام استقبال کرده و اگرچه بعضا انتقادهایی را نیز لابهلای گفتار و نوشتارشان عنوان کردند اما در مجموع نفس موضوع را مثبت ارزیابی کردند.
حال آنکه شخصا چنین دیدگاه و نگاهی را نسبت به تصمیم اخیر آقایان مدنظر دارم و معتقدم اگرچه در نحوه اجرای این ایده شاهد کاستیهایی هستیم و نیز اگرچه هنوز نمیتوان نسبت به میزان تاثیرپذیری آقایان از این نظرات کارشناسی و همچنین عمق اثرگذاری این پیشنهاد بر چگونگی عملکرد قوای تحت مدیریت آقایان با اطمینان اظهارنظر کرد اما بهتر آن است که همگی با نگاهی مبتنی بر خوشبینی و مثبتاندیشی، پذیرای اتفاقات تازه باشیم. به این اعتبار معتقدم که نفس این اقدام مثبت است و درصورتی که آقایان در ادامه راه و همزمان با تشدید فشار کاری و قرار گرفتن در مسیر انبوه مسوولیتها و وظایفی که روسای قوای مجریه و قضاییه مطابق قانون ملزم و موظف به انجامشان هستند، فرصت مطالعه و توجه به این دیدگاهها و پیشنهادها را داشته باشند، این اقدام میتواند بسیار منشأ اثر باشد. کنار بحث توجه روسای قوای مجریه و قضایی به پیشنهادهای نخبگان سیاسی و مدنی و شاید مقدم بر آن و مهمتر، چند و چون عملیاتی شدن و اجرای این پیشنهادها و نظرهاست.
اینکه روسای قوای مجریه و قضاییه در عرصه عمل تا چه میزان موفق به اجرای پیشنهادها خواهند بود و در عین حال اینکه آنان تا چه میزان و چگونه در این مسیر گام برمیدارند، طبیعتا از اهمیتی به مراتب بیش از صرف دریافت پیشنهاد برخوردار است. در این راستا اما به نظر میرسد در شرایطی که جناحها هر کدام که به قدرت رسیدهاند، به نحوی و به دلایلی منجر به تضعیف سرمایه اجتماعی شده و هر روز بیشتر به فاصله میان ملت و حاکمیت افزوده شده، نفس دریافت پیشنهاد نخبگانی از سلایق و دیدگاههای مختلف و متفاوت از جناح حاکم ارزشمند و مهمتر از آن، اثربخش و حائز اهمیت است چراکه جلب سرمایه اجتماعی و بسیج حمایت عمومی و پشتیبانی مردمی برای هر دولت و حاکمیتی حائز اهمیت و بلکه حیاتی است. بر این اساس پیشنهاد شخصی بنده نیز همین احیای سرمایه اجتماعی است. فراموش نکنیم که بخش عمده جامعه ایرانی امروز دچار خسرانهایی اساسی شده و متاسفانه ما در این 3، 4 دهه اخیر، به شیوههای گوناگون زمینهساز خروج بخشهایی از جامعه از گردونه شده و بسیاری را منزوی کردیم و اکنون باید سر عقل بیاییم و با رویکردی معقول و مبتنی بر تدبر و تعامل، به سوی جلب مشارکت مردم در حوزههای مختلف و احیای سرمایه اجتماعی گام برداریم.
نظر محمود صادقی درباره تماس دفتر رئیسی با وی
« پشت پرده دعوت رئیسی و محسنی اژه ای از منتقدان و اصلاح طلبان چیست؟» سوالی بود که در کلاب هاوس خبرگزاری خبرآنلاین بحث و بررسی شد. محمود صادقی، فعال اصلاح طلب در این زمینه گفت: با خود من هم از دفتر آقای رئیسی و اژهای تماس گرفتند و همان نکات را درخواست کردند و قرار شد از طریق یک خط ارتباطاتی نظرات خود را به اطلاع این دوستان برسانیم.
وی افزود: با ارزیابیها انجام شده مقداری از بدبینی اولیه فاصله گرفتم و از این که با توهم توطئه به قضیه نگاه کنم نگرانی ندارم اگرچه ممکن است این کار تبلیغاتی باشد اما دلیلی برای این که نیت بدی پشت پرده باشد پیدا نکردم و بعد از ردوبدل کردن چند پیام، امروز چند پیشنهاد را ارائه دادم.
صادقی گفت: درباره معیارهای انتخاب کابینه نظراتم را مطرح کردم، همچنین پرسیدم ممکن است که بخواهم اطلاعات محرمانه به آقای رییسی برسانم که گفتند برای آن میتوانم مکالمه خاصی انجام بدهم. البته این پیشنهاد که هماهنگی صورت بگیرد تا از این فرصت استفاده شود خوب است.
وی خاطرنشان کرد: در مجموع باید این موضوع را به فال نیک بگیریم، آقای رئیسی قبلا هم در قوه قضاییه با فراکسیونهای مختلف مجلس جلسه گذاشتند، حرفها را شنیدند و حتی برخی پیشنهادات خاص را اجرا کنند. هدف ما این است که اهداف اصلاحطلبانه اجرا بشود حتی اگر به دست کسی که اصولگراست. فکر میکنم باید برخی از شائبهها و نقدها را کنار بگذاریم و از این فرصت استفاده بهینه کنیم.
پیشنهادات محمود صادقی به محسنی اژه ای
محمود صادقی نوشت: پیرو تماس و درخواست دفتر آقای محسنی اژهای رئیس جدید قوه قضاییه، از امروز ارسال پیشنهادهای خود به ایشان را از طریق پیام رسان واتساپ آغاز کردم:
پیشنهاد اول:
قوه قضاییه باید حافظ و امین اموال مردم باشد و حرمت مال مردم را مانند حرمت خون آنان بداند. لذا باید خود از هرگونه دست اندازی به اموال مردم اجتناب کند. بر این مبنا پیشنهاد میکنم:
اولا - عملکرد بیست و پنج ساله حسابهای سپرده قوه قضاییه توسط حسابرسان مستقل و دیوان محاسبات حسابرسی و گزارش آن برای عموم منتشر شود.
ثانیا- سپرده گذاری غیرقانونی با استفاده از وجوه امانی مردم کلا متوقف شود.
پیشنهاد دوم: استقلال کانون وکلای دادگستری
قاضی مستقل و وکیل مستقل دو بال فرشته عدالت قضایی اند.استقلال کانون وکلا را به رسمیت بشناسید و برای همیشه پای قوه قضاییه را از فرایند اعطا و لغو پروانه وکالت بیرون بکشید.
پیشنهاد سوم: حراست از استقلال قاضی
استقلال قاضی را همچون ناموس عدالت قضایی پاس بدارید و از هرگونه تعدی به آن، مخصوصا توسط ضابطان امنیتی، اکیدا جلوگیری کنید.
پیشنهاد چهارم: در مورد دادگاههای انقلاب
اولا- باتوجه به گذشت بیش از۴ دهه از انقلاب، دادگاههای انقلاب فلسفه وجودی خود را از دست داده اند. لذا جا دارد منحل شوند و صلاحیت های آنها حسب مورد به دادگاههای عمومی محول شود.
ثانیا- در وضع موجود نظارت جدی بر رفتار و رویه های دادسرا و دادگاههای انقلاب ضروری است.
رؤسای شعب دادگاه انقلاب را که معروف به برخورد های غیرقضایی هستند ولو با ارتقای درجه به جای دیگر منتقل کنید و قضات خوشنام و مستقل را بکار گیرید.
پیشنهاد پنجم: در مورد رسیدگی به جرایم سیاسی
طبق اصل ۱۶۸ قانون اساسی رسیدگی به جرایم سیاسی و مطبوعاتی باید علنی و با حضور هیات منصفه باشد.
اولا- دستور دهید قانون جرم سیاسی به دقت اجرا شود.
ثانیا- قانون موجود اصلاح و ابهامات و ایردات آن برطرف شود.
طرح اصلاح قانون جرم سیاسی در مجلس دهم ارائه شد. میتوانید با استفاده از آن لایحه اصلاح قانون جرم سیاسی را تدوین کنید.
پیشنهاد ششم: در مورد زندانها
اولا- اداره زندان امری غیرقضایی است. آن را به قوه مجریه واگذار کنید. طرح واگذاری آن در مجلس دهم اعلام وصول شد. می توانید با استفاده از آن لایحه واگذاری اداره زندانها به دولت را تدوین کنید.
ثانیا- در وضع موجود، زندانها و ندامتگاهها نیاز به نظارت جدی و مستقل دارند. طرح تشکیل هیأت هماهنگی و نظارت بر زندانها در مجلس دهم اعلام وصول شد. میتوانید با استفاده از آن لایحه تشکیل هیأت هماهنگی و نظارت بر زندانها را تدوین کنید.
پیشنهاد هفتم: اطلاع رسانی شفاف درباره پروندههای خاص و مهم از قبیل:
۱- ارائهی گزارش دربارهی روند رسیدگی به پرونده اسقاط هواپیمای مسافربری اوکراینی
۲- ارائهی گزارش دربارهی روند رسیدگی به پرونده هلدینگ یاس و تعاون سپاه
۳- ارائهی گزارش دربارهی روند رسیدگی به پروندههای فساد مالی در قوه قضاییه؛ پرونده اکبر طبری، قاضی منصوری و...
محمد مهاجری: واکنشها می تواند راهبرد جدید روسای دو قوه را روشن کند
محمد مهاجری در کانال تلگرامی خود نوشت: «آنگونه که برخی اصحاب سیاست و رسانه خبر دادهاند، از سوی دفتر آقای ابراهیم رئیسی - رئیس جمهور منتخب - با آنها تماس گرفته اند و خواستهاند که اگر نظر ، پیشنهاد، انتقاد و پیامی دارند از طریق یک خط مستقیم منتقل کنند.
گویا آقای محسنی اژهای رئیس جدید قوه قضاییه هم تدبیر مشابهی اندیشیده و تماسهایی با افراد مختلف گرفته شده است.
تا کنون چندتن از افرادی که با آنها تماس گرفته شده، موضوع را رسانهای کرده اند و چنین بر میآید که آنها از این ایده پشتیبانی کردهاند.
اینکه خروجی چنین ارتباطی چه خواهد شد و آیا یک امر تشریفاتی است یا واقعا منشا تاثیر خواهد بود، در آینده مشخص میشود اما به نظر میرسد کاری که صورت گرفته، در داوری اولیه می تواند مثبت باشد.
عجالتا از نتایج آتی و احتمالی اقدام یادشده عبور کرده و به یک نکته پیشینی اشاره میکنم:
اقدام آقایان رئیسی و محسنی اژهای نباید به مذاق بخش پرقدرتی از جناح اصولگرا خوش بیاید. همین دوسه نفری که با آنها تماس گرفته شده از نگاه تندروهای اصولگرا، از مصادیق "اصحاب فتنه"،"غیرخودی"،"جریان استحاله"،"طلحه و زبیر"، "نفوذی" ، "ضدنظام" و ... به شمار میروند و بارها از سوی رسانه های منتسب به این جریان به بدترین وجه مورد حمله و اهانت قرار گرفته اند.
پس قاعدتا رفتار آقایان رئیسی و اژهای نمی تواند دلخواه آنان باشد و باید بزودی منتظر واکنشهای تند این گروه باشیم. پاسخ به این واکنشها می تواند راهبرد جدید روسای دو قوه را روشن کند.
فعلا خوشبینانه ترین فرض آن است که مسئولان ارشد کشور به درستی به این نتیجه رسیده اند که برای داشتن ایران قدرتمند نمیتوان هیچ جناح سیاسی را طرد کرد. مقطع کنونی زمان مناسبی است برای محک زدن این واقعیت که حتی منتقدان تند را باید زیر خیمه نظام نگاه داشت زیرا برخوردهای سلبی و بگیر و ببند و تخطئه، چیزی به سرمایه کشور اضافه نمی کند.
باید منتظر ماند تا نتیجه این رویکرد روشن شود. هم از سوی دو قوه مجریه و قضاییه و هم از سوی چهرههایی که از آنها دعوت شده است. هرچه این چهره ها برخوردشان منطقیتر، منصفانهتر خوشبینانهتر و دلسوزانهتر باشد،ایرانی همدلتر را نشانه می رود.»
کرباسچی: اگر تبلیغاتی نباشد، خوب است
انصاف نیوز نوشت: غلامحسین کرباسچی و جواد امام، دبیران کل دو حزب اصلاح طلب از تماس دفتر ابراهیم رئیسی با آنها خبر دادند و گفتند به بسیاری از احزاب زنگ زدهاند؛ مشابه تماسی که روز گذشته با احمد زیدآبادی گرفته شده است، البته الیاس حضرتی دبیرکل حزب اعتماد ملی گفت فعلاً با او تماسی نگرفتهاند.
روز گذشته احمد زیدآبادی، روزنامهنگار، در کانال تلگرامی خود از تماس دفتر ابراهیم رئیسی با او برای ارائه پیشنهادات و انتقادهایش خبر داد. گویا با دبیرکل اکثر احزاب مطرح هم برای دریافت پیشنهادهای آنها تماس گرفته شده است.
غلامحسین کرباسچی – دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی- ضمن تایید تماس از سوی دفتر ابراهیم رئیسی، دربارهی محتوای این تماس گفت: دیروز با من تماس گرفتند و گفتند اگر پیشنهاد و انتقادی دارید، برای ما ارسال کنید، من هم چند نکته برای آنها فرستادم.
او در ادامه دربارهی ارزیابیاش از این اقدام دفتر ابراهیم رئیسی اذعان کرد: این اقدامات معمولاً در اوایل دورههای ریاستجمهوری انجام میشود و جلساتی هم برگزار میکنند. امیدوار هستیم کار مفید و موثری و متداومی باشد.
کرباسچی افزود: مهم این است که پیشنهادها و انتقاداتهایی که از ما دریافت میکند، به آن ترتیب اثر دهند، یعنی تاثیرگذاری آن اهمیت دارد و اگر حالت تبلیغاتی نداشته باشد، کار مثبت و خوبی است.
جواد امام: فعلاً برای قضاوت زود است
جواد امام -دبیرکل مجمع ایثارگران- هم دربارهی تماس دفتر ابراهیم رئیسی با او گفت: بر اساس چیزهایی که شنیدهام گویا با اکثر احزاب تماس گرفتهاند. در طی این تماس جویای نظرات و پیشنهادهای ما شدند و گفتند اگر نقطه نظر خاصی داشتیم به آنها اطلاع دهیم. البته فعلاً ما چیزی برای آنها ارسال نکردیم، در کل تماس خیلی خاصی نبود.
او دربارهی این اقدام دفتر رئیسی اضافه کرد: اگرچه کار خوبی است اما اینکه انقدر رسانهای شود را درک نمیکنم. ارزیابی مثبت یا منفی آن را باید به آینده موکول کرد و ببینیم آیا از این نظرات استفاده خواهد شد یا خیر. فعلا برای قضات زود است. وقتی نتیجهی این اقدام را دیدیم، بعد میتوانیم راجع به آن صحبت کنیم.
حضرتی: با من تماس نگرفتهاند
الیاس حضرتی – دبیرکل حزب اعتماد ملی – نیز صبح پنجشنبه در پاسخ به پرسش خبرنگار انصاف نیوز مبنی بر اینکه آیا از سوی دفتر ابراهیم رئیسی با او تماس گرفتهاند یا خیر، گفت: نه فعلاً با من تماسی گرفته نشده است.
واعظ آشتیانی: تماس دفتر رئیسی و اژهای با اصلاحطلبان اقدام جدیدی بود که باید آن را تشویق کنیم
یک فعال سیاسی اصولگرا، گفت: اگر دولتی آمده و دارد این اهتمام را به خرج میدهد که از صاحبنظران در عرصههای مختلف نظرخواهی کند دیگر اما و اگر گذاشتن در مقابل چنین کاری یک نوع بیانصافی و کجسلیقگی سیاسی است که بخواهیم از آن ایراد بگیریم.
امیررضا واعظ آشتیانی فعال سیاسی اصولگرا در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در واکنش به تماسهای انجام شده از سوی دفاتر رئیسجمهور منتخب و رئیس جدید قوه قضائیه با برخی از فعالان سیاسی و رسانهای از جناح مقابل و اینکه برخی موضعگیریها در درون جریان اصولگرا نسبت به این اقدام صورت گفته است، گفت: نکتهای که وجود دارد این است که اصلاحطلبها هر زمان که دولت در دست آنها بوده به سمت چنین حرکتهایی نرفتند که مبتکر چنین موضوعی باشند. همچنین آقای رئیسی به عنوان فردی مستقل وارد عرصه انتخابات شده و این مستقل وارد شدن معنی دارد، معنی آن این است که وابستگی گروهی و سیاسی ندارد و میخواهد از ظرفیت همه افراد در جهت نقاط ضعف و قوت کشور در عرصههای مختلف استفاده کند.
وی افزود: اینکه میبینیم دفتر ایشان تماس میگیرد و نقطه نظرات افراد مختلف از جمله اصلاحطلبان را دریافت میکند را باید با دید مثبت نگاه کنیم؛ چراکه به هر جهت یک فردی پیدا شده است در کشور بعد از دوران دفاع مقدس که ما میتوانیم بگوییم تنها دولتی که وارد این عرصه شده که هم مستقل است و هم میخواهد از ظرفیتها استفاده کند. در اینجا دیگر «اما»، «اگر»، «این برای چه کاری است» و «به چه منظوری است» معنا ندارد.
عضو ادوار شورای شهر تهران در ادامه بیان کرد: به اعتقاد من از این اقدام به عنوان یک کار نو میتوانیم آن یاد کنیم چرا که دولتهای ما عادت کردهاند وقتی روی کار میآیند، بخش زیادی از انرژی خود را صرف بدگویی از دولت قبل میکنند؛ مانند دولت یازدهم که خیلی از عملکرد دولت دهم بد گفت اما در دوره دوازدهم خودش به نحوی عمل کرد که روی دولتهای نهم و دهم را سفید کرد. لذا اگر دولتی آمده و دارد این اهتمام را به خرج میدهد که از صاحبنظران در عرصههای مختلف نظرخواهی کند، دیگر اما و اگر گذاشتن در مقابل چنین کاری یک نوع بیانصافی و کجسلیقگی سیاسی است که بخواهیم از آن ایراد بگیریم.
وی ادامه داد: امروز آقای رئیسی به عنوان فردی که خودش را هم انقلابی میداند و هم اینکه ایشان میخواهد نقطه نظرات افراد در حوزههای مختلف را داشته باشد و دلیل هم حتما بر این نمیشود که ایشان همه دیدگاهها را عملی کند؛ خب این افراد در حوزههای مختلف یا حوزه تخصصی خودشان دارای نگاههای خاص خودشان هستند و من فکر میکنم که ایشان به دنبال بهترین نگاه خواهد رفت حالا چه از طیف اصولگرا باشد چه از اصلاحطلب. مهم این است که افراد در گروههای مختلف از نظر مشورتی مورد خطاب قرار میگیرند و این اقدام انشاءالله به یک نتیجه خوب و مثبت منتج شود.
این فعال سیاسی اصولگرا افزود: ما هم به جای اینکه انتقاد کنیم باید تشویق کنیم که چنین فضایی در کشور حاکم شود و این خودش در اعتمادسازی کشور تاثیر بسیار خوبی دارد و حداقلش این است که در بین نخبگان این فضا ایجاد میشود که دولت خودش را عقل کل نمیداند. من به شخصه امیدوارم که این رویه منتج به این باشد که گوش شنوایی نسبت به انتقادات وجود داشته باشد.
واعظ آشتیانی در پایان اظهار داشت: پیشنهاد من به آقای رئیسی و تیم ایشان این است که یک سازوکاری را ایجاد کنند تحت عنوان اینکه پیشنهادات و انتقادات را دریافت کنند که در این ساختار پس از تجزیه و تحلیل، پیشنهادات و انتقادات دریافتی را به سازمانهای مربوطه ابلاغ کنند. در این روش حتی میتوان پیشنهادات مردم را هم دریافت کرد، پیشنهاداتی که شاید بعضاً توسط کارشناسان به آنها به درستی توجه نمیشود؛ انجام چنین حرکتی فضای اعتمادسازی را تلطیف میکند و میتواند آن بخشی از مطالبات مردم را که مطالبهگری در بخش شفافسازی و پاسخگویی است را محقق کند که نتیجه مستقیم آن افزایش میزان اعتماد عمومی خواهد بود.
منبع:جماران