شنبه, 01 اردیبهشت 1403
شنبه, 01 اردیبهشت 1403

حکایت گیلان | چند سال اخیر تقابلی شکل گرفته بین شبکه نمایش خانگی و صداوسیما بر سر سریال سازی که اولی ها با روایتی نسبتا متفاوت در مقابل محدودیت های همیشگی دستگاه عریض و طویل دومی ما را با شخصیت هایی مواجه می کند که نوعی فرهنگ عمومی جدیدی را به ما تزریق کند. اما در اکثر این سریال سازی هاکه هر از چندگاهی شاهد شنیدن شائباتی از پشت پرده مافیایی و رانت خواری آن ها هستیم نوعی از بی مبالاتی و جدا از واقعیت های جامعه را شاهد هستیم.

شخصیت های این سریال ها همه در خانه های بزرگ ساکن هستند که میلیون ها نفر از ایرانی ها هرگز مشاهده نکردند. در شاخص ترین از سریال های خارجی با انبوهی از گران قیمت ترین بازیگران هم چنین بریز و بپاشی برای توجه دیده نمی شود. این شخصیت ها نه با گرانی سرو کار دارند و نه با مشکلات مالی! شخصیت های فقیر اگر هم وجود دارند عده ای افراد عقده ای هستند که در خدمت دستگاه سرمایه خودشان را به آب و تاب می زنند. بزرگترین دغدغه آدم پولدارهای ما عقده های کودکی است که مثلا مستخدم خانه اعیانی هنوز آن را به رخ می کشد و برای همین کشتن و پول خوردن وی توجیه می شود و هیچ توجهی به این همه خوبی آن ها نمی کند! (نهایت برداشت آزاد از نمایشنامه مکبث در ایران می شود همین سطحی نگری!)
در اینجا هومن سیدی می خواهد با قورباغه رئیس جمهور شود! (احتمالا شورای نگهبان را می خواهد مسخ کند! )مهدویان قرارداد نفتی یک هلدینگ خصوصی با نروژی ها می بندد، وزارت نفت و تحریم ها و نقش دولت در اقتصاد نفتی هم کشک است. حسن فتحی مافیای سیسیل را به درون عصر پهلوی دوم می آورد. مهران مدیری هم هیولایی می سازد که در واقع انگار رئیس جمهور کشور است و برادران امنیتی در مقابل آن ها درمانده اند.
کارگردانان این سریال ها همه فیلم و سریال ها و نمایشنامه های خوب دنیا را دیده اند و در نهایت به این نتیجه می رسند که قسمت هایی از آن را در دنیای ایران شکل دهند. جمع این ها مضحکه ای می شود فارغ از دنیای عینی و واقعی مردم ایران! این مردم هنوز با پدر سالار و شب دهم بیشتر انس می گیرند تا این سریال هایی که خودروهای لوکس با چندین بادیگارد در جاده های شمال ویراژ می دهند. انگار نه انگار ما از ایرانی صحبت می کنیم درگیر هزاران مشکل بزرگ و کوچک که یک صدم آن ها را در این سریال ها نمی بینیم. حالا این وسط بخواهند در مورد ترنس ها یا مشکلات اقلیت ها هم چیزی بگویند زبان الکنی را به کار می برند و یا در ادامه بر اثر فشارها آن شخصیت ها را هم حذف می کنند ! با همه این ها حالا چرا باید ما در این دو گانه شبکه نمایش خانگی و صداوسیما یک طرف را بگیریم. آزادی بیان درست، جذابیت تماشای نوید محمدزاده و جواد عزتی هم درست ولی خود این سریال سازها در تقابل این رقابت طرف مردم هستند؟

/ سامان بدر /

همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان