شنبه, 21 مهر 1403
شنبه, 21 مهر 1403

حکایت گیلان | هنوز از کابینه جدید خبری موثق نداریم و گوش تیز کرده‌ایم برای گزینه‌های احتمالی از جمله یک وزیر کلیدی کابینه، وزیر نفت. وزیری که در داخل، کار زیاد دارد و باید تعامل با جهان و بازار بین‌المللی را بشناسد.

 گزینه اول: مسعود میرکاظمی؛ مرد جنجال
می‌گویند از همه به وزارت نزدیک‌تر است. امروز حداقل مسعود میرکاظمی به واسطه حاشیه‌های اطرافش نیازی به معرفی چندانی ندارد. نامش در دو پرونده بسیار جنجالی سال‌های اخیر به میان آمده، هرچند سند موثقی برای حرف‌وحدیث‌های پشت سرش تاکنون ارائه نشده‌ است. از سوابق اجرائی او می‌توان به مدیرعاملی فروشگاه اتکا اشاره کرد. وزارت نفت را با رأی اعتمادی بسیار شکننده و اندک در دست گرفت و دوره وزارتش هم کوتاه بود، هرچند از نگاه منتقدان عواقبی طولانی‌مدت برای نفت ایران داشت. در سال ۱۳۹۶ رئیس کمیته طرح و برنامه ستاد انتخاباتی آقای رئیسی بود و قاعدتا به او نزدیک است. میرکاظمی در دوره احمدی‌نژاد ناگهان بدون تجربه نفتی مستقیم به رأس وزارتخانه رفت. «نفتی‌بودن» مسئله‌ای است که صنعت نفت قدیمی ایران به آن حساس است و حتی از کارکنان بدون درجه صنعت هم گاهی برای قضاوت می‌شنوید که «فلانی واقعا نفتی است یا نیست». روی‌کارآمدن میرکاظمی برای وزارت نفت عواقبی داشت. ایشان پس از وزیرشدن تعداد چشمگیری –چند صد نفر- از مدیران باسابقه نفتی ایران را به خانه فرستاد و یک خانه‌تکانی عظیم کرد؛ کاری که تا اندازه‌ای خلاف عرف می‌نمود، چراکه بنا به سنت، کشورهای نفتی عموما به ترکیب کارشناسان و بعضا حتی خود وزیر هم تا سال‌ها دست نمی‌زنند. جنجال‌های میرکاظمی زیاد بود. از جمله متوقف‌کردن طرح سوآپ نفت دریای خزر که هیاهوی زیادی برانگیخت و طرحی یک‌دهه‌ای یک‌شبه متوقف شد که به گفته مخالفان آقای میرکاظمی ضرری چندمیلیارددلاری به ایران وارد کرد. اوپکی‌ها هم دل خوشی از آقای وزیر نداشتند و می‌گفتند اینجا را نمی‌شناسد. میرکاظمی در نهایت بیشتر از آنکه سابقه نفتی داشته باشد سابقه جنجال نفتی دارد.

گزینه دوم: رستم قاسمی؛ دکل گم‌ شد!
در انتخابات ریاست‌جمهوری امسال و پیش از آنکه شورای نگهبان صلاحیتش را احراز کند مدعی شد که به نفع آقای رئیسی کناره‌گیری کرده است؛ اما از حرف‌هایش برمی‌آید که خواهان وزارت نفت است هرچند نیم‌نگاهی هم به شهرداری تهران و ساختمان خیابان بهشت دارد. ماجرای دکل گم‌شده مربوط به دوره وزارت اوست که از سال ۱۳۹۰ پس از عزل میرکاظمی تا سال ۱۳۹۲ ادامه یافت. قاسمی گاهی حرف‌های عجیب هم می‌زند. مثلا به‌تازگی مستقیما به نقش مستشاری ایران در یمن اشاره کرد که تکذیب بلافاصله وزارت خارجه را در پی داشت. اما ایشان باز هم دست برنداشت و توییت کرد که وزارت خارجه سیاست انقلابی را فراموش کرده است. اظهارات عجیب‌تر هم دارد که خارج از موضوع است. به‌هرحال گمانه‌زنی‌ها می‌گوید نظر آقای رئیسی این است که بهتر است ایشان جایی جز وزارت نفت به مردم خدمت کنند که کم‌سروصداتر باشد و حاشیه‌های گذشته را زنده نکند.

 گزینه سوم : سیدرضا فاطمی‌امین؛ از همکاران آستان
سیدرضا فاطمی‌امین هم برای وزارت صمت نامش شنیده می‌شود و هم نفت. مدیری گمنام که در نفت سابقه‌ای که چشمگیر باشد ندارد و همین بختش را برای تصدی کم می‌کند. از همکاران آستان قدس رضوی است و مشاور قائم‌مقام آستان رضوی بوده و نیز مدیرعامل سازمان اقتصادی رضوی. در وزارت صمت حضور داشته است و اگر بنا به وزارت باشد احتمالا به صمت برود. گمانه‌زنی‌ها استفاده از همکاران آستان در دولت را قوی می‌داند.

گزینه چهارم: مهدی دوستی؛ جوان انقلابی
جوانان نزدیک به ستاد ابراهیم رئیسی هم این‌ روزها چشم امید به فهرست احتمالی کابینه و شعارهای جوان‌گرایی دوران تبلیغات بسته‌اند و «مهدی دوستی» هم یکی از این جوانان است؛ در دوران انتخابات، علی نیکزاد مسئول ستادهای مردمی ابراهیم رئیسی هنگام معرفی دوستی گفت: آقای مهدی دوستی از امروز به‌عنوان سخنگوی شورای هماهنگی ستاد آقای رئیسی منصوب شدند و موضع‌گیری و سخنان ایشان گفته ستاد آقای رئیسی است». قبل از آن، دوستی، رئیس ستاد سعید محمد بود. خودش درباره تجربه کاری‌اش می‌گوید: «من بیشتر کار اجرائی کرده‌ام و سوابق من در قرارگاه خاتم‌الانبیا(ص) و پروژه‌های نفت و گاز، پایانه صادراتی ماهشهر و پالایشگاه ستاره خلیج فارس است». دوستی در جلسه معارفه ستادی‌اش باز هم به سعید محمد اشاره کرد و با اعلام اینکه آقای رئیسی پرچمدار جبهه انقلاب هستند گفت: «دکتر محمد از ابتدا با آقای رئیسی هماهنگی داشت و این ارادت از ابتدا وجود داشت». دوستی در سن پایین مدیر پالایشگاه ستاره خلیج‌ فارس شد و میان هواداران او با بیژن زنگنه هم بحثی بالا گرفت که «جوانان انقلابی پالایشگاه داخلی می‌سازند، زنگنه واردات بنزین را شش برابر کرده است». به هر صورت سوابق دوستی در صنعت نفت شناخته شده است و نمی‌توان او را با نفت غریبه شمرد. اما جوان‌ و انقلابی‌بودن و نفتی‌بودن تا چه حد به کار وزارتش بیاید باید نشست و دید.

 گزینه پنجم: هدایت‌الله  خادمی؛ سوژه  ایدئال
«از روسیه ممنونیم که نمی‌گذارد از گرسنگی بمیریم» باور کنید این جمله را آقای خادمی هنگامی که نماینده ایذه بود به زبان آورد، هرچند بعد از آن گفت لحنش کنایی بوده و این حرف بد منتقل شده است. با نفت بیگانه نیست و لهجه جنوبی‌اش را برای نفتی‌ها به رخ می‌کشد. زمانی مدیر شرکت عظیم حفاری شمال بود، حتی تا دو سال اول وزارت زنگنه هم بود، اما بعد سر دعوا گرفت و دعوا را به رسانه‌ها کشاند و برکنار شد و دیگر زنگنه را رها نکرد تا همین امروز. در مجلس عضو کمیسیون انرژی بود و از هرکاری که می‌شد با وزیر نفت وقت بکند دریغ نکرد بی‌هیچ نتیجه‌ای. رسانه‌های نزدیک به او از صبح تا اذان مغرب علیه زنگنه مطلب نوشتند و حالا هم به نظر می‌رسد جوی که احتمال وزارت ایشان را مطرح می‌کند چیزی جز همان رسانه‌های نزدیک نباشد و جای دیگر خبری جدی مطرح نشده است. یک بار هم بحث فیش حقوقی نجومی و خانه ۵۰۰متری‌اش مطرح شد که در جواب گفت اصلا چند ماه است که من حقوق نگرفته‌ام و با ارث پدری زندگی می‌کنم.

برنامه‌ها  و  آینده: «هیچ  نیازی  به  شرکت‌های  خارجی  نداریم»

منبع: شرق

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان