شنبه, 21 مهر 1403
شنبه, 21 مهر 1403

به گزارش حکایت گیلان | در ولایتِ ما دو ارباب به اسامی سرگرد و ماشاءالله خان، صاحبِ نخستین ماشین‌های منطقه بودند. سرگرد صاحب جیپ و ماشاءالله خان صاحب یک دستگاه بیوک بود.

دو مرد یک دنده و لجوج و بیکار نیز که هر کدام نسبت به یکی از دو ارباب سپماتی داشتند، کارشان نزاع دائمی بر سرِ فضائل و مزیت‌ها و دارایی‌های ارباب مورد علاقۀ خود بود. در رأس نزاع آنها اما موضوعِ سرعتِ جیپ سرگرد و بیوک ماشاءالله خان قرار داشت.
مرد اولی با تمام وجود اصرار داشت که جیپ سرگرد سریع‌تر از بیوک ماشاءالله خان حرکت می‌کند و مرد دومی هم با حدّت تمام تأکید می‌کرد که دقیقاً برعکس، این بیوک ماشاءالله خان است که تندتر از جیپ سرگرد می‌تازد!
یک روز که بحث آنها در این باره بالا گرفته بود تا آنجا که دست به گریبان شده و علیه هم فحش‌های آب نکشیده یا آبدار می‌دادند، رهگذری به میانجی برخاست و علت نزاع را جویا شد.
اولی گفت: این نادان مدعی است که بیوک ماشاءالله خان تندتر از جیپ سرگرد است و دومی هم گفت: این سفیه ادعا می‌کند که جیپ سرگرد، بیوک ماشاءالله خان را پشت سر می‌گذارد!
رهگذر خنده‌ای به لب آورد و خطاب به اولی گفت؛ تو می‌گویی ماشین کدامیک تندتر می‌رود؟ او هم با گردنی برافراخته گفت: معلومه، جیپ سرگرد! رهگذر گفت؛ خب باشد. جیپ سرگرد تندتر می‌رود. و بعد خطاب به دومی گفت: به نظر تو کدامیک تندتر می‌رود؟ او هم با چهره‌ای برافروخته پاسخ داد: اینکه مشخصه، بیوک ماشاءالله خان! رهگذر گفت: خب باشد. بیوک ماشاءالله خان تندتر می‌رود! حالا این شد زندگی و کار و تلاش که برای بدبختی خودتان دست و پا کرده‌اید؟


گویند در مثل مناقشه نیست. این دعوای هواداران نظام و حامیان براندازی هم به دعوای آن دو همولایتی من شباهت برده است. از این پس تا چند ماه و شاید چند سال باید شاهد ناسزاهای متقابل آنان در مورد نرخ مشارکت در انتخابات اخیر بود. نزاعی که شاید برای آنها نوعی سرگرمی باشد اما هیچگونه تأثیر عملی ندارد و افزون بر آن، اعصاب ناظران را فرسایش می‌دهد و مشکلات واقعی را به محاق می‌برد!
ما می‌دانیم همۀ آنان که در انتخابات شرکت نکردند قصدشان حمایت از براندازی نبود و همۀ آنان هم که شرکت کردند، هدفشان ابراز رضایت از سیاست‌های مرسوم و وضع موجود نبود. اساساً انتخاباتی با این کیفیت، نمی‌تواند گرایش سیاسی واقعی اقشار و گروه‌های مختلف اجتماعی را کاملاً روشن و از هم تفکیک کند، پس منازعه بر سر آن از این طریق بیهوده است.
بنابراین، برای راحت کردن خیال حامیان براندازی می‌توان به شیوۀ آن رهگذر به آنها گفت؛ اصلاً صددرصد مردم در انتخابات شرکت نکرده‌اند، حال این چه قدرت بیشتری به شما نسبت به قبل از انتخابات می‌دهد؟ و خطاب به هواداران نظام هم می‌توان گفت؛ اصلاً صددرصد مردم در انتخابات شرکت کرده‌اند، این چه مشکلی از مشکلات جاری و پیش روی شما را حل می‌کند؟
واقعیت این است که جامعۀ ایرانی و سرزمین ایران با معضلاتی دست به گریبانند که اگر در بازۀ زمانی مشخصی حل نشوند، از این کشور چیزی باقی نمی‌ماند که برای حکومت بر آن نیاز به این همه ستیز و غوغا باشد!
اصولگرایان تاکنون می‌گفتند "ما می‌توانیم" و بخش قابل توجهی از جامعه هم به آنها گفت؛ گر تو بهتر می‌زنی بستان بزن!
حال مردم از طبقات و اقشار گوناگون منتظر عمل به وعده‌ها هستند. حکومت قانون، استقرار عدالت، رفع تبعیض، رعایت حقوق همۀ صاحبان شناسنامۀ ایرانی، حفظ محیط زیست، تعامل با جهان، گسترش تولید، رفع بیکاری، کنترل تورم، ایجاد رفاه و... از جمله وعده‌هایی است که آقای رئیسی به صراحت خود را متعهد به اجرای آنها کرده است.
ما ایرانی‌ها هم عمدتاً همین‌ها را می‌خواهیم و بر اساس همین موازین، بی‌هیچ کینه و بدخواهی، از دولت آینده مطالبه‌گری خواهیم کرد. این راهی است که شاید به سرانجامی برسد و گرنه نزاع دائمی بر سر میزان مشارکت در انتخابات گرهی از انبوه مشکلات نمی‌گشاید.

/ احمد زیدآبادی / 

منبع: کانال نویسنده

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان