به گزارش حکایت گیلان | کیرکگور، فیلسوف مورد علاقه من، در خصوص ازدواج جملهای داشت که بر آمده از فلسفه او بود. کیرکگور میگفت "ازدواج بکنید پشیمانید، ازدواج نکنید پشیمانید، چه ازدواج بکنید چه ازدواج نکنید پشیمانید".
این دیدگاه ریشه در فلسفه او داشت. کیرکگور، بنا به تفسیر کلر کارلایل در کتاب فیلسوف دل، معتقد بود انسان صرفا جسم و ذهن نیست، بلکه موجودی معنوی است که با قدرتی برتر ارتباط دارد. اما او باور داشت این معنوی بودن به صورت آماده به ما داده نشده است، بلکه همه ما با تکلیف "خود شدن" مواجه ایم.این یعنی هر کدام از ما باید شجاعت پذیرفتن نحوه وجود خودمان را داشته باشیم و بدانیم هر حقیقت حقیقتی برای خود ماست و چیزی به نام حقیقت عام وجود ندارد. این البته کاری بسیار دشوار است چون " ترس" بزرگترین دشمن زندگی معنوی است. ما از سر ترس همواره میل به واگذاری مسئولیت خود به دیگران تحت عنوان " مصلحت یا حقیقت عام" داریم. از نگاه کیرکگور مصلحتی عام وجود ندارد. او چون عیسی مسیح معتقد بود ترس دل های ما را در هم می پیچد و ما را از مهرورزی و حقیقت جویی باز میدارد. اما او باز به زبان عیسی مسیح میگفت "نترسید" و زندگی حقیقت جویانه خود را با پذیرش پیامدهای تصمیم هایتان ادامه دهید: شجاعت فروتنانه را امتحان کنید.
توصیه من بنا به این فلسفه آن است که انتخابات را تبدیل به حقیقتی فردی برای خود کنید و شجاعانه پیامد اندیشه و کنش خود را بر عهده بگیرید. زندگی کنید و در بستر زندگی تان و بنا به وجود فردی تان تصمیم بگیرید رای دهید یا رای ندهید.مسئولیت خود بودن و خود شدن خود را به طور فردی بر عهده بگیرید و بی توجه به مفهوم "مصلحت عام" انسان بودگی خود را تجربه کنید چه در آینده بگویید تصمیم تان درست بوده چه بگویید درست نبوده است.
سیاست در معنای کنش ورزی سیاسی یک حقیقت فردی است. قصه شما چه بنا بر رای دادن داشته باشید چه نخواهید رای بدهید حقیقتی است متعلق به خود شما که می تواند جهان مورد علاقه شما را بسازد یا نسازد.
ازاینرو، به هیچ عنوان از کسی نپرسید رای بدهیم یا رای ندهیم.پاسخ این سوال مربوط به درون و نحوه خود بودن شماست.
/ مصطفی مهرآیین- جامعه شناس /