به گزارش حکایت گیلان |مریم صابری: اخبار هر روزه گیلان با محیط زیست گره خورده است عجیب هم نیست وقتی بخش وسیعی از مساحت چهارده هزار کیلومتر مربعیاش را جنگل،تالاب،رودخانه و ساحل تشکیل میدهد و بقیه خاک و آبش هم متاثر از این عناصر حیاتی است.
این روزها تمام خبرهای ایران درباره سیزدهمین دورهی انتخابات ریاستجمهوری و ششمین دوره شوراهای شهر و روستا است. هرچند نسبت به قبل شعارها و وعدهها درباره محیط زیست بین کاندیداهای ریاست جمهوری و شوراها بیشتر شده است اما در عمل محیط زیست برای عدهی کثیری موضوعی فانتزی است. در حالی که انتظار میرود کاندیداهای هر دو انتخابات اهداف و برنامههای خود را برای حفظ محیط زیست ایران و زیست بوم شکنندهی ایران به طور دقیق روشن کنند.
با این مقدمه نگاهی به وضعیت محیط زیست این روزهای گیلان میاندازیم که یکی از کم نظیرترین زیست بومهای ایران را در دل خود جای داده است.
جنگل در استراحت نیست، قاچاقچیان بیدارند
ابتدا به سراغ جنگلهای هیرکانی برویم که همچنان در حال گذراندن طرح تنفس هستند. طرحی که قرار است کمک کند تا جنگل نفسی تازه کند و جانی دوباره بگیرد . ولی مخالفتهای برخی از فعالان محیط زیست و چهرههای دانشگاهی نشان میدهد خبری از دَم مسیحایی نیست. چون عملا طرحی در حال اجرا نیست یا هر چه هست نامش به رها کردن بیشتر میخورد تا یک طرح حمایتی. آنها معتقدند که نظام نظارتی جنگل فروپاشیده و قاچاق چوب به روال خود باقی است؛ جادههای دسترسی از بین رفته و خبری از طرحهای مدیریتی کاشت و نگهداری نیست.
جنگلی که به گفته مدیران دادگستری گیلان سالانه 7هکتار از آنها تخریب میشود و این یعنی 450 نیروی حفاظتی و قروقبان اداره کل منابع طبیعی در گیلان که مسئولیت نظارت بر جنگلهای استان را بر دوش میکشند توان مقابله با قاچاقچیان چوب را ندارند.
در شهرستانهای شفت، سیاهکل، رودبار و تالش بیشترین درگیری بین نیروهای منابع طبیعی و قاچاقچیان چوب وجود دارد .
سرهنگ محمد قربانی لرد فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی گیلان در آبان 1399 خبر داده بود قاچاقچیان نه تنها با نیسان و خاور، بلکه با سواری نیز اقدام به حمل چوب آلات جنگلی می کنند و لذا کشف محموله ها را برای یگان های حفاظتی دشوار کرده است.
آماری که این مقام در آبان اعلام کرده بود نشان میداد ۱۳۳۲ قاچاقچی دستگیر شده است که افزایش ۱۰۶ درصدی در نشان میدهد . مطمئنا بخشی از این 1332 تن دستگیر شده نه قاچاقچی سابقهدار که مردم عادی هستند که تحریم و کرونا وضعیت زندگی را برایشان سختتر کرده است و چاره کار را در دست جنگلِ بخشنده دیدند.
یکی از خبرهای خوب این حوزه استارت پروژه احیای مشارکتی جنگل با نام «بانی جنگل» بود. یک پروژه 10 ساله با هدف تغییر نگاه و نگرش نسبت به کاشت و داشت و نگهداری از درختان و حفظ مشارکت مردمی که در پنج فاز در پنج ناحیه رویشی ایران اجرا خواهد شد. مجری این طرح موسسه «سبزکاران بالان» است. آنها میخواهند در مرحله نخست، یکی از نقاط مهم جنگلهای هیرکانی در روستای لیشَک سیاهکل را احیا کنند.
تالابی با هزاران مشکل به اضافه صدور سند مالکیت جدید
در قسمت تالابها نیز متاسفانه خبرهای خوبی به گوش نمیرسد. گیلان دارای ۳۱ هزار هکتار پهنه تالابی است که ۲۴ هزار هکتار آن یعنی تالاب انزلی، امیرکلایه و بوجاق تحت عنوان کنوانسیون رامسر به ثبت رسیده است.
سنبل آبی به عنوان یکی از بزرگترین گونههای مهاجم دنیا یکی از جدیترین خطرهای این پهنههای آبی است. اوج کلونیهای سنبل آبی در غربیترین ضلع تالاب در منطقه سنگاچین به شدت به این گیاه آلوده است .
در مورد تاثیر منفی سنبل آبی همین بس که بدانیم وقتی وارد اکوسیستم آبی میشود ظرف مدت دو هفته میتواند جمعیت خود را به میزان دو برابر افزایش داده و یک بوته گل با ۲۰ گل میتواند سه هزار دانه تولید کند و هر دانه آن میتواند بین پنج تا ۲۷ سال زنده بماند.
اولین رویایی مهم مدافعان حفظ محیط زیست و سنبل آبی 4 مرداد 95 در تالاب عینک رشت بزرگترین تالاب شهری کشور بود. بعد از آن چند نقطه در تالابهای استان پاکسازی شدند اما همچنان این مهمان ناخوانده لنگر انداخته و خیال عقبنشینی ندارد.
این نگرانی در مورد تالاب انزلی بیشتر است و این امر نه فقط از لحاط محیط زیستی که از نظر تاثیری که بر زندگی جامعه محلی خود دارد به بعد اقتصادی و اجتماعی هم مرتبط است.
علاوه بر سنبل آبی این تالاب با مشکلات زیادی مانند پَسروی آب دریای کاسپین، کم شدن عمق کم و ورود حجم زیاد رسوبات و فاضلاب روبرو است. در سال 98 با مخالفتهای فعالان محیط زیست و ورود قوه قضاییه طرح بایوجیمی متوقف شد. و حالا خبر میرسد سند تالاب به نام مجموعه وزارت نیرو زده شده است.
این در حالی است به استناد قانون حفظ و احیا و مدیریت تالابهای کشور که در سال ۹۶ تصویب شده مدیریت تالابها و صیانت آنها نیز بر عهده سازمان حفاظت محیط زیست است و وزارت نیرو در ارتباط با تالابها حق مالکیت ندارد. این صدور سند با واکنش منفی فعالان محیط زیست روبرو شد. رییس سازمان جنگلهای کشور از مخالفت با این واگذاری خبر داد و محیط زیستیها هم یادآور شدند مالکیت تالابها با منابع طبیعی است و حفاظت آنها در حیطه مسؤولیتهای محیط زیست است.
پول هست ولی اراده نیست
وضعیت دفنگاههای زبالههای استان هم در همان مسیر چند دهه گذشتهی وعده و وعید در حال حرکت است. سروان همچنان چرکیترین زخم استان است. لوندویل آستارا، قروق تالش، تموشل لاهیجان و رودسر نیز به عنوان چند نقطه کانونی زباله بعد از سراوان همچنان با همان روش غیر استاندارد هر روز میزبان صدها تُن زباله هستند.
یکی از جوابهای همیشگی مدیران شهرداریهای درگیر زباله به خبرنگاران در مورد چرایی حرکت کُند پروژهها، کمبود اعتبارات بود. اما در سال 99 خبر اهمال شهرداری رشت، لاهیجان و تالش در جذب اعتبار در نوع خود جالب و عجیب بود. معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری گیلان در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۳۹۹ به شهرداران رشت، لاهیجان و تالش اعلام میکند هر چه زودتر مستندات خود را جهت تخصیص اعتبارات ارائه دهند. تصویر این نامه هم رسانهای و روشن شد اعتبارات از سال ۱۳۹۸ ابلاغ شده اما تاکنون هیچ اقدام موثری برای دریافت این اعتبارات انجام نشده است. ظاهرا اینبار پول بود ولی ارادهای برای جذب وجود نداشت.
از آستارا هم خبر رسیده چهار هکتار از محل دفن زباله در داداش آباد این شهرستان به گفته عباس صابر فرماندار این شهر با اعتباری بالغ بر ۱۰ میلیارد ریال ساماندهی شده است و اجرای این طرح برای مدیریت صحیح پسماند و کنترل شیرابههای آن ادامه خواهد داشت. اما دفنگاههای زباله در استان گیلان تنها فعلی که زیاد شنیدند همین فعل «ادامه خواهد داشت» است!
16 سال انتظار برای ساخت کارخانه زباله سوز
کارخانه کمپوست و کارخانه زباله سوز دو راهکار دیگر مدیریت پسماند استان هم چندان وضعیت روشنی ندارند. قرار بود با ساخت دو کارخانه زباله سوز در غرب و مرکز استان باری از حجم زباله دفن شده کم شود. عملیات اجرایی کارخانه زباله سوز غرب گیلان از سال ۱۳۸۳ در روستای داوان لیسار تالش آغاز شده اما بعد از 16 سال هنوز به سرانجام نرسیده است.
زباله سوز رشت نیز به گفته شهردار رشت تاکنون 20 درصد پیشرفت فیزیکی داشته اشت و ارسلان زارع استاندار گیلان با قدردانی از «صبر و تحمل مردم سراوان» خبر داده با توجه به «برنامهریزیهای انجام شده» زباله سوز رشت در سال ۱۴۰۱ افتتاح شود. مردم رشت و سراوان امیدوارند این «برنامهریزیهای انجام شده» مانند برنامههای وعده داده شدهی دههی قبل که اتفاقا مدیران مدعی برنامهریزی دقیق و اصولی بودند،نباشد.
کارخانههای فرسوده و زبالههایی که منتظر وعدهها نمیمانند
کارخانه کود آلی گیلان که در لاکان رشت قرار دارد به عنوان فعالترین و بزرگترین کارخانه کود آلی گیلان با پذیرش روزانه 250 تا 300 تن زباله شناخته میشود. شهرداری رشت و ۱۱ شهرداری دیگر و سازمان همیاریهای شهرداریهای استان گیلان سهام داران این کارخانه هستند . تجهیزات فرسوده این کارخانه نیاز به بازسازی دارد و با افزایش میزان زباله تولیدی شهرهای سهام دار افزایش معناداری در افزایش ظرفیت صورت نگرفته است. با وجود اینکه بودجه 43 میلیاردی برای اورهال این کارخانه اختصاص پیدا کرد اما با راهکاری عجیب در دوره شهرداری حاج محمدی هیچ کمکی به افزایش ظرفیت کارخانه نکرد.
سرنوشت کارخانه کمپوستی که در میان شالیزارها ساخته شد
برای کارخانه کمپوست رودسر نیز در همچنان بر روی همان پاشنه میچرخد. کارخانه کمپوست بهعنوان مهمترین برنامه عملیاتی مدیریت زباله در شرق گیلان در جاده گرمجان و مرداب بن رودسر و محصور در میان شالیزارهای برنج ساخته شده است. ساخت این کارخانه در سال ۸۴ با ظرفیتی ۱۲۰ تنی آغاز شد و تا افتتاح رسمی 10 سال طول کشید. روزانه 80 تن زباله 5 شهرستان رودسر به این کارخانه روانه میشود. شهردار رودسر در بهار خبر از اختصاص ۸ میلیارد تومان برای رفع فرسودگی و تجهیز کارخانه کمپوست رودسر خبر داد . و در کنار این مسئله باید اضافه کنیم رودسر هم از داشتن لندفیل بهداشتی برای ریجکت کارخانه (با فرض کارکرد درست کارخانه کمپوست) محروم است.
کارخانه کمپوست انزلی در ۳۱ کیلومتری بندر انزلی هم از دهه 80 شروع به کار کرد اما متاسفانه سیستم تصفیه فاضلاب برای آن پیشبینی نشده و تا امروز هم مردم روستای خمیران همچنان از شیرابه زبالههای این کارخانه شکایت دارند.
تنها کارخانه مدرن با تکنولوژی روز دنیا در گیلان
خبر خوب در این بخش به پایان رسیدن فاز نخست کارخانه کمپوست لنگرود است. این کارخانه در سال ۱۳۹۷ در زمینی به مساحت دو هکتار در روستای آلمان لنگه بخش اطاقور آغاز شده و برای افتتاح آن باید تا پایان بهار 1400 منتظر بمانیم. کارخانهای که رجایی شهردار سابق لنگرود معتقد است کارخانه کمپوست این شهر تنها کارخانه مدرن با تکنولوژی روز دنیا در استان گیلان است اما خبر بازداشت او در اردیبهشت نگذاشت تا شاهد عکس قیچی و روبان او در کارخانه باشیم.
جان رودخانهها به لَبشان رسیده است
رودخانههای سفیدرود، حوزه آبریز رودبار، رشت، سنگر، کوچصفهان، صومعهسرا، پلرود رودسر از جمله رودخانههای هدف برداشت شن و ماسه هستند. اما به گواه محیط زیست و دادگستری آب منطقهای توان برداشت رودخانههای گیلان کاهش یافته است. تغییر شکل رودخانههای گیلان نیز خود گواهی است بر این ادعا است . وحید خرمی مدیرعامل شرکت آب منطقهای گیلان در مرداد ماه 99 اعلام کرده است مجوز برداشت شن و ماسه از رودخانههای استان را از 3سال گذشته تاکنون از 2میلیون مترمکعب در سال، به یک سوم، معادل 600هزار مترمکعب کاهش دادیم .
البته طبق قانون سازمان صمت پس از استعلام از آب منطقهای گیلان، سازمان حفاظت محیط زیست و فرمانداری و سایر ارگانهای ذیربط، مجوز موقت برداشت مصالح رودخانهای را در محدوده مشخص و در مدت زمان معین برای متقاضی مربوطه صادر میکند. یکی از مهمترین اخباری که در این بخش مورد توجه قرار گرفت اعتراض تعدادی از اهالی روستای چولاب بخش کوچصفهان شهرستان رشت در مخالفت با مجوز برداشت شن از محل جزیرهی گردشگری رودخانه سپیدرود درحاشیه این روستا بود. تجمع کردند.
این که حال محیط زیست استان گیلان خوب نیست چندان عجیب نیست. چون حال محیط زیست ایران خوب نیست و در سطح وسیعتر حال اقتصاد و احوال اجتماعی مردم این جغرافیا ناخوش است.البته ویروس کرونا که یکی از متهمان حال بد جهان است چند ماه یا نهایتا یک سال بعد نابود میشود اما روشن نیست که ویروس مزمنی که سالهاست به جان طبیعت گیلان و ایران افتاده چند سال دیگر ریشهکن میشود.
امیدوار میمانیم که به دنبال انتخابات پیش روی ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا محیطزیست از حاشیه به متن بیاید و کاندیداها و سپس منتخبان بدانند که اگر بی توجهیها به زیست بوم گیلان و ایران ادامه پیدا کند نقاط بسیاری از ایران کیفیت زیست خود را از دست خواهد داد و کشور با فاجعهای بزرگ مواجه میشود.
بخش هایی از تالاب میانکاله خشک شد
جلوگیری از خشک شدن درختان تونل سبز از توان ما خارج بود!