دوشنبه, 19 شهریور 1403
دوشنبه, 19 شهریور 1403
گزارش حکایت گیلان از مشکلات پرستاران گیلان در روزهای کرونایی؛

وعده هایی کُشنده تر از کرونا | مهاجرت بیمارستان ها را از پرستار خالی تر می کند

۱۴۰۰/۰۳/۰۱ ۱۲:۱۲ چاپ

اختصاصی حکایت گیلان | مریم صابری | اسفندماه 1398 در ذهن بسیاری از مردم گیلان و بویژه رشت مرکز استانش به صورتی ترسناک‌ و تلخ‌ ثبت شده است. چون گیلان از همان ابتدا رکوردار ابتلا و مرگ و میر براثر ویروس کووید 19 بود. یکی از شغل‌هایی که در معرض مستقیم اعمال قدرت اپیدمی جهانی ویروس کرونا قرار داشته و دارد پرستاری است. پرستاران در کنار پزشکان در معرض مستقیم این ویروس بوده‌اند و فشاری چند برابر بیشتر از روزهای قبل کرونا را تحمل کرده‌اند.

آمارها نشان می‌دهد از اسفند 1398 تا اردیبهشت 1400 از مجموع حدود 6هزار پرستار گیلانی، نزدیک به 2 هزار تَنشان به کرونا ویروس مبتلا شده‌اند. از این تعداد 4 پرستار هرگز نتواستند به زندگی برگردند. نرجس خانعلی‌زاده در اسفند 98 در بیمارستان میلاد لاهیجان مبتلا به کرونا شد که نخستین شهید مدافع سلامت گیلان نام گرفت. غلامرضا وثوقی‌کیا، پرستار مرکز آموزش درمانی پورسینا و بیمارستان‌ آریا، تهمینه ادیبی، سرپرستار بیمارستان شهید بهشتی انزلی و علی شیخ مرادی از بیمارستان قائم رشت از دیگر پرستاران شهید نام گرفته در راه سلامت مردم استان گیلان هستند.

 

پرستارانی نیازمند پرستاری

 بیتا که پرستار یکی از بیمارستان‌های خصوصی رشت است به «حکایت گیلان» می‌گوید خسته است؛ آنقدر خسته که حتی به فکر تَرک شغلش است. بخشی از این خستگی به دلیل فشار و استرس کرونا در یکسال اخیر است آن روزها که این ویروس هر روز بیرحمانه جان بسیاری را می‌گرفت. اولین چیزی که از اولین روزهای همه‌گیری کووید 19 به یاد می‌آورد کمبود تجهیزات است؛در ماههای ابتدایی در همه چیز حتی ماسک با کمبود روبرو بودیم و تمام لوازم مرتبط جیره بندی بود و با وجود خطر زیادی که وجود داشت مجبور بودیم با شرایط کنار بیاییم.

او می‌گوید هرچقدر پیش رفتیم اطلاعات و آگاهی و امکانات بیشتر به بهتر شدن شرایط کمک کرد ولی همچنان اوضاع در روزهایی خطرناک بوده است. او با ذکر یک مثال ادامه داد؛در موج چهارم ما انتظار داشتیم باز هم جراحی‌های غیر ضروری کنسل شود اما متاسفانه همچنان ادامه پیدا کرد.

بیتا می‌گوید قابل درک است که بیمارستان نیاز به درآمد دارد اما در موج چهارم شرایطی که همه جا قرمز بود باز هم ما شاهد جراحی بینی و لیپوساکشن بودیم که این رفت و آمدهای غیر ضروری برای کل جامعه و طبیعتا افراد داخل بیمارستان خطر آفرین می‌شد.

این پرستار می‌گوید:بعد از تزریق واکسن به اکثریت جامعه، کم کم همه چیز به سمت عادی شدن برمی‌گردد و امیدواریم این ویروس یکبار دیگر ما را با یک رفتار جدید شوکه نکند.

کار از پرستار،دریافتی از پزشک

البته مشکلات  بخش پرستاران به مدتها قبل از کرونا بر می‌گردد. آنجا که پرستاران همیشه از بی‌عدالتی شکایت داشتند اما صدایشان به گوش تصمیم‌گیران و مدیران وزارت بهداشت که اکثرا پزشک هستند،نرسیده است؛ در حالی که پرستاران معتقدند 70 درصد بار درمان بر دوش آن‌ها قرار دارد اما در ایران اختلاف حقوق بسیار زیادی بین پرستار و پزشک وجود دارد.

مشکلاتی که طی سال‌های گذشته و حتی طی یک سال و نیمی که از شیوع ویروس کووید 19 گذشته باعث مهاجرت تعداد زیادی از پرستاران ایران به کشورهای مانند کانادا،آلمان،سوئد و حوزه خلیج فارس شده است. طبق آمارهایی که اخیرا از سوی مدیران شورای عالی نظام پرستاری منتشر شده طی هر ماه بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ پرستار به دلیل شرایط بهتر کاری و زندگی از ایران مهاجرت کرده‌اند.

البته به دلیل آنکه پرستاران به واسطه قرارداد با شرکت‌های خصوصی  در بیمارستان ها حضور دارند آمار دقیق مهاجرت آنها از ایران فقط طی یک سال گذشته بین 1500تا 6هزار تَن اختلاف وجود دارد.

در این بین مشخص نیست که سهم پرستاران مهاجرت کرده از گیلان چه تعداد است. اما گفت‌وگو با شماری از پرستاران شاغل در گیلان نشان می‌دهد که پرواز به آن سوی مرزها در ذهن آن‌ها نه با هدف بلندپروازی‌های خاص که صرفا برای داشتن شغلی با حداقل درآمد و کرامت انسانی نقش بسته است.

 

مهاجرت،بیمارستان‌های ایران را از پرستار خالی‌تر کرده است

 ثریا پرستاری با 12سال سابقه در بیمارستان‌های دولتی و خصوصی رشت است.او می‌گوید احساس می‌کنم یکی از همین روزهایی که با خستگی مفرط روحی و جسمی از خواب بیدار می‌شوم سر شیفتم حاضر نمی‌شوم. چون مدیران بخش بهداشت و درمان تمام اشتیاق و انگیزه‌ام را برای کار کشته‌اند.

ثریا معتقد است شرایط کاری اغلب پرستاران در ایران به بیگاری شبیه‌تر از شغلی رسمی است.او در پاسخ به سوال تمایلش برای مهاجرت می‌گوید؛قطعا به این گزینه فکر می‌کنم. چون طی بررسی‌هایی که با کمک همکاران دیگرم داشته‌ام دیده‌ام که پرستاران ایران در کشورهای دیگر بدون شرایط سخت پذیرش می‌شوند و شرایط یک زندگی نرمال با 8 ساعت کار و وظیفه مشخص مقابلشان گذاشته می‌شود. ثریا انتقاداتش را اینگونه ادامه می‌دهد؛وضعیت مناسب شغلی پرستاران در کشورهای اروپایی و آمریکا را مثال نمی‌زنم؛ مثلا دو تن از همکاران سابقم طی 6ماه گذشته به امارات مهاجرت کرده‌اند چند بار با یکدیگر صحبت کرده‌ایم و آنها می‌گویند درآمدشان قابل مقایسه با ایران نیست. به جز این واقعا متعجبند که در آنجا پرستار مجبور نیست وظایف اجباری را بردوش بگیرد.کارهایی که در بیمارستان‌های ایران معمولا به طور اجباری بر دوش پرستاران گذاشته می‌شود اما اغلب پولش به جیب پزشکان می‌رود و یا حتی گاهی وظایف خدمات بیمارستان را هم باید بدون چون و چرا انجام دهند.

 

14 سال انتظار برای اجرای یک قانون

 میلاد پرستار یکی از بیمارستان دولتی رشت است و یکی از مشکلات حوزه پرستاری را  عدم اجرای قانون تعرفه‌گذاری می‌داند. 

چیزی که این پرستار در گفت و گو با حکایت گیلان مطرح می‌کند یکی از انتقادات صنف پرستاران در سال‌های اخیر است. جالب است که این قانون در سال ۸۶ یعنی 14 سال قبل در مجلس به تصویب رسید، اما تاکنون اجرایی نشده است.

میلاد توضیح می‌دهد هر کسی در شغلش انتظار دارد به ازای کار انجام شده حقوق دریافت کند اما نکته‌ی عجیب اینجاست که در بیمارستان بخشی از کارهایی که پرستاران انجام می‌دهند هم به نام پزشک ثبت می‌شود.یکی از مثال‌های میلاد تعویض سوند بیماران است که براساس آنچه در قانون خدمات پزشکی نوشته شده،وظیفه پرستار است اما هزینه دریافتی از بیمار و یا بیمه به جیب پزشک می‌رود.

این پرستار ادامه می‌دهد: یا تعداد بیماران بر میزان حقوق دریافتی پزشک تاثیرگذار است مثلا اگر پرستاری در یک روز 10 یا 25 رگ‌گیری داشته باشد تاثیری بر میزان دریافتی او ندارد.

حالا با این قانون چه اتفاقی می‌افتد؟ با اجرای این قانون قرار است تمام خدمات پرستاری تعریف و در پرونده بیماران ثبت و تعرفه آن از بیماران اخذ شود. با محقق‌شدن قانون تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری، دریافتی پرستاران دوبرابر افزایش خواهد یافت و البته که آن‌ها معتقد بازدهی کار هم همین میزان افزایش می‌یابد. پرستاران هر سال امیدوار می‌شوند که امسال سال اجرایی شدن این قانون فرا رسیده و در آخرین اظهار نظرها مسئولین وزارت‌خانه خبر از اجرایی شدن این قانون در سال جاری داده‌اند.

با اجرای این قانون ممکن است کمی از درآمد بیمارستان‌ها کاهش یابد. و از آنجایی که اغلب مدیران وزارتخانه پزشک هستند احتمالا اجرای این قانون خوشایندشان نیست هرچند که اجرای قانون تعرفه‌گذاری به نفع بیمه‌ها و کیفیت بهتر خدمات برای مردم و پرستاران است.

 

فاصله بسیار زیاد با استاندار جهانی

انتظار اولیه اکثر بیماران و همراهان از پرستاران داشتن رویی گشاده و آماده برای جواب دادن و کم کردن بخشی از رنج بیماری در تمام ساعات شبانه روز است. اما سری که به حدود 30 بیمارستان‌ گیلان بزنید کافی است از چند بیمار ترخیص شده سوالی در مورد کیفیت برخورد و رسیدگی داشته باشید. کمتر کسی پیدا می‌شود که شکایتی از مواجهه منفی‌اش با کادر درمان نداشته باشد. تعدادی مدت‌هاست علی‌رغم میل باطنی‌شان پذیرفته‌اند که گویا برخلاف حقوق اولیه هر بیمار نباید انتظار داشته باشند که پزشکان برایشان زمان کافی گذاشته و درباره بیماری و روند درمانشان توضیح دهند.

چون اکثر پزشکان نه فقط در بیمارستان و مطب که در چند بیمارستان و کلینیک قراردادهای کاری دارند. موضوعی که باعث می‌شود به ندرت میانگین وقت تعیین شده قانونی برای ویزیت بیماران که 15تا 20 دقیقه است رعایت شود.

در چنین شرایطی بار مسئولیت پزشکان در بیمارستان‌ها به دوش پرستاران گذاشته می‌شود. این موضوع را با میلاد در میان می‌گذاریم. او قبول دارد که خدمات رسانی به بیماران انتظار درستی است اما در شرایطی که گاه به ازای 20 بیمار فقط یک پرستار در مرکز حضور دارد نمی‌توان انتظار کیفیت بالا در خدمات‌رسانی را داشت؛چون اکثر پرستاران از ابتدا تا انتهای شیفت آنقدر درگیر کارهای معمول خود و وظایف محول شده از سوی پزشکان هستند که فرصتی برای همراهی و همدلی و گاهی جواب دادن به سوالات عادی بیماران را هم ندارند یا مدام مجبورند درخواست سر زدن به بیماران را به تعویق بیاندازند.

 

موضوعی که بیتا هم آن را تایید می‌کند و به حکایت گیلان می‌گوید: ما هم دوست داریم تا کار را به بهترین شکل انجام دهیم تا مدام از سوی بیمار و همراهانش با عتاب و توهین مواجه نشویم اما واقعا با شرایط فعلی انرژی و فرصتی برای پرستار باقی نمی‌ماند.

 

ناراضی مثل پرستار و بیمار

 مهم‌ترین نکته‌ای که در صحبت‌های این پرستاران وجود دارد کمبود نیرو است. بر اساس یافته‌های پژوهشی شورای بین‌المللی پرستاری، تعداد پرستار به بیمار در بخش عمومی در وضعیت مطلوب یک پرستار به ۴ بیمار است . تعداد پرستاران فعال در 30 بیمارستان دولتی و خصوصی استان گیلان هم حدود 6هزار تَن است که با توجه به جمعیت و مسافرپذیر بودن استان هرگز کافی نیست.

شرایط بیمارستان‌های گیلان به ما نشان می‌دهد که این استانداردها تقریبا به ازای هر 15 بیمار یک پرستار وجود دارد. محمد می‌گوید: فقط نوشتن پرونده این بیماران تایم بسیار زیادی از پرستار می‌گیرد . در چنین شرایطی قطعا نه بیمار راضی است نه پرستار.

طاهره زاهد صفت مدیر پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان در دی ماه 99 گفته بود: در سال گذشته ۱۰ هزار نیروی پرستاری در کشور جذب شدند که سهم استان گیلان از این تعداد ۱۸۰ پرستار بوده که با توجه به شرایط گیلان این تعداد کافی نیست. او امید داشت که در جریان جذب ۳۰ هزار نیروی پرستاری در کشور، سهم ویژه‌ای برای استان گیلان در نظر بگیرند.

او همچنین جذب نیروهای ۸۹ روزه در ایام کرونا را هم یکی از دغدغه‌های مسئولان دانشگاه علوم پزشکی گیلان عنوان کرده بود. نیروهای 89 روزه مورد اشاره زاهد صفت همان پرستاران داوطلب گیلانی هستند که در ایام شیوع کرونا و با توجه به کمبود نیرو با فراخوان نیاز به نیروی شرکتی از سوی دانشگاه علوم پزشکی گیلان مشغول به کار شدند و با آن‌ها قرارداد ۸۹ روزه منعقد شده بود.

اما پرستاران گیلانی می‌‌گویند قرارداد ۸۹ روزه «غیر قانونی» است و آن‌ها به عنوان «پرستار شرکتی داوطلب»به کار گرفته شده‌اند و مدیران بیمارستان بار دیگر می‌خواهند آن‌ها را به امضای قرارداد کاری ۸۹ روزه وادار کنند. هرچند مسئولین وزارت بهداشت این موضوع را رد می‌کنند.

 

حقوق اندک برای پرستاران پُرکار

 در جریان بررسی‌ها و اظهارات پرستاران به طور کامل عیان می شود که کمبود نیروی پرستار در بیمارستان‌های گیلان به شدت احساس می شود و مشخص نیست چرا با وجود برگزاری آزمون استخدامی هنوز افراد پذیرفته شده برای این شغل تعین تکلیف نشده‌اند.نکته‌ی غم انگیز ماجرا پرداختی‌های اندک به پرستارانی است که باید به جای چند نفر کار کنند. پس با این وضعیت چندان عجیب نیست که بیمار و همراهانش نمی‌توانند انتظار خدمات مناسب را داشته باشند. 

با وجود حقوق غیر منصفانه‌ای که برای پرستاران در نظر گرفته شده است این صنف همیشه با معوقات و عدم پرداخت کارانه روبرو است و همین برخی پرستاران را مجبور می‌کند که در دو شیفت بیمارستان دولتی و خصوصی کار کنند تا بتوانند در این شرایط سخت زندگی را بگذرانند.

بیتا از مشکل دیگری هم صحبت می‌کند و آن تنش شیفتی است. که به دلیل مدیریت بد مدیران بیمارستان و یا سرپرستاران اعمال می‌شود . او می‌گوید این فشار مضاعف بر فشار کاری از لحاظ روحی هم پرستاران را با شرایط نامناسبی روبرو می‌کند.

بر اساس استانداردهای جهانی به ازای هر هزار نفر جمعیت باید چهار پرستار در چارت وجود داشته باشد. این در حالی است که این نسبت در ایران به یک هم نمی‌رسد و حدود ۹ دهم است.دیگر نکته‌ی منفی ماجرا وضعیت گیلان است که آمار پرستارانش از میانگین کشوری هم کمتر است.

 

آیا کسی پرواز پرستاران را می‌بیند؟

 آیا تصمیم‌گیران بخش بهداشت و درمان تصوری از مشکلات پرستاران و مدارای چند ساله‌ی آن‌ها دارند؟ آیا مطلع هستند که درهای مهاجرت برای کسانی که در این کشور مهارت‌های عالی را کسب کرده‌اند گشوده‌تر از هر زمان دیگر است؟

در بین آن‌ها کسانی هستند که بدانند هرچقدر هم نیاز مالی وجود داشته باشد بر تعداد کسانی که حاضرند شرایط بد شغلی را سال‌ها تحمل کنند کم شده و می‌شود؟

تنها جواب روشن موضوع به جز رنج پرستاران و سال‌ها انتظار آن‌ها برای تیمار دردهایشان،نارضایتی بیماران از کیفیت خدمات در بیمارستان‌ها است که با وضعیت فعلی امیدی هم به بهبود اوضاع نیست.

 

 

 

 

 

 

همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان