شنبه, 14 مهر 1403
شنبه, 14 مهر 1403
روایت یک گزارش نافرجام در مورد واکسیناسیون:

مامور حراست وزارت بهداشت دست یک خبرنگار را شکست

۱۴۰۰/۰۲/۲۹ ۱۶:۱۶ چاپ

به گزارش حکایت گیلان | یک دست شکسته و پین شده دستمزد خبرنگاری است که رفت تا بنویسد و به ما بگوید که در مراکز واکسیناسیون چه می‌گذرد. فائزه مومنی خبرنگار رویداد ۲۴ روز دوشنبه ۲۹ اردیبهشت در حالی که برای تهیه گزارش از روند واکسیناسیون به یکی از مراکز آن مراجعه کرده بود، با برخورد و حمله مامور حراست دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی مواجه و دچار شکستگی شدید از ناحیه انگشت شد تا جایی که دستش به صورت اورژانسی در همان شب روز حادثه مورد عمل جراحی قرار گرفت.

تا این لحظه وزارت بهداشت هیچ واکنش و عکس العملی نسبت به این موضوع نداشته است. انجمن صنفی روزنامه نگاران با انتشار بیانیه‌ای این اقدام را محکوم کرده و خواستار عذرخواهی مجموعه وزارت بهداشت شد.

‌ماجرای برخورد با فائزه مومنی به صحن علنی امروز مجلس نیز کشیده شد و خضریان نماینده تهران در سخنانی در این باره گفت: در دستان این خبرنگار خانم پیچ و مهره قرار گرفته است از آقای وزیر (بهداشت) درخواست اکید داریم با عوامل برخورد کنند، اگر اقدامی صورت نگیرد مجلس ورود پیدا می‌کند.

قالیباف رئیس مجلس نیز در واکنش به این ماجرا را آن ناپسند خواند و خواستار ورود کمیسیون اصل ۹۰ برای رسیدگی به ماجرا شد.


شرح ماجرا از زبان خبرنگار رویداد‌۲۴
صبح روز یکشنبه برای تهیه گزارش درباره مشکلات کادر درمان و چالش‌های موجود به یکی از مراکز تزریق واکسن در محدوده میدان سپاه مراجعه کردم. یکی از سالن‌های ورزشی متعلق به شهرداری تهران در این منطقه به امر واکسیناسیون اختصاص یافته بود و تیم پزشکی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه شهید بهشتی در آن مستقر شده بودند.

صندلی‌ها به ردیف در مقابل میز پرستاران چیده شده بودند و زنان و مردان سالمند بر روی آن‌ها نشسته بودند تا به ترتیب دوز اول واکسن را دریافت کنند. نیرو‌های بسیج نیز برای کمک رسانی آمده بودند که البته بعد از جرو بحث با کادر درمان مستقر محل را ترک کردند.

بعد از گذشتن از صندلی‌ها به پشت میز‌های تعبیه شده برای تزریق واکسن رسیدم، خانمی که دکتر صدایش می‌کردند مدام در حال صحبت با مردم و بازرسان وزارت بهداشت بود. با نشان دادن کارت خبرنگاریم روند مصاحبه و پرسش و پاسخ با افراد حاضر در محل از پزشکان و پرستاران تا مراجعه کنندگان را آغاز کردم. مصاحبه با افراد مختلف شامل پرسش‌هایی درباره چالش‌هایی که مراجعان پس از ورود با آن مواجه هستند و همچنین محیط واکسیناسیون و تهویه و مشکلات کادر درمان را شامل می‌شد؛ همه مصاحبه‌ها در حالی انجام شد که افراد مصاحبه شونده از خبرنگار بودن من مطلع بودند و با رضایت به سوالات پاسخ می‌دادند.

پزشک حاضر در ابتدای کار مرا به بازرس وزارت خانه معرفی کرد و به من گفت «ایشان از همه چیز مطلعند، سوالاتتان را از او بپرسید». بازرس در ابتدا گفت که اسم من را نباید منتشر کنی، به او اطمینان خاطر دادم اسامی در صورت رضایت مصاحبه شونده منتشر خواهد شد. بازرس وزارت خانه بدون توجه حاضر به پاسخگویی به سوالاتم نبود و پرسش‌هایم بدون پاسخ ماند. به همین خاطر به سراغ پزشکی که گفته می‌شد ناظرمرکز است رفتم. پزشک موردنظر پاسخ به سوالات را هرچند ناقص و بریده بریده، اما صریح‌تر می‌داد. مشغله زیادی داشت و مجبور بودم برای دریافت پاسخ عرض و طول سالن را همراهش بروم تا در این میان پاسخ برخی از سوالاتم را بگیرم.

زمانی که پزشک مشغول صحبت با مراجعان می‌شد من به سراغ کادر تزریق کننده واکسن می‌رفتم و با نشان دادن کارت خبرنگاری سوال‌هایم را از آن‌ها بپرسم.

حدود یک ساعت از حضورم در مرکز واکسیناسیون گذشته بود که متوجه صحبت‌های یواشکی خانم دکتر با حراست مجموعه و بازرسی که در کنار آن‌ها ایستاده بود شدم. احساس کردم از ادامه حضور من ناراضی هستند و بهتر است محل را ترک کنم.

وقتی قصد خروج داشتم حراست جلوی من را گرفت و گفت که باید تلفن همراهم را به او بدهم تا صدا‌های ضبط شده را پاک کند. مخالفت کردم، چون کارت خبرنگاری داشته و با هماهنگی به یک مکان عمومی آمده بودم. مسیرم را به سمت در خروج ادامه دادم که حراست جلوی من را گرفت و به عقب هل داد. گفت اجازه خروج نداری و باید اول فایل‌های صوتی ضبط شده را پاک کنی.

در برابر درخواستش مقاومت کردم، اما او با گرفتن دست و کیف من که به روی شانه راستم قرار داشت مرا به سمت سالن می‌کشید. در این بین دسته کیف باز شد و حراست کیف را در دست چپ و دست من را در دست راست خود فشار داده و آن را به شدت می‌کشید. دستم را که در اثر فشار به شدت درد گرفته بود بیرون کشیده و متوجه انگشتی شدم که تا خورده بود! آنجا بود که متوجه شدم برای دستم اتفاقی افتاده.


با وجود شکستن انگشتم از دادن کیفم خودداری کرده و اجازه خروج نمی‌داد. بعد از حدود ۴۵ دقیقه و تماس با نیروی انتظامی و طرح شکایت کیفم را پس گرفته و راهی کلانتری، پزشک قانونی و بیمارستان شدم. انگشتی که حالا استخوانش به دو نیم شده بود آماده جراحی شبانه شد.

واکنش‌های توییتری به ماجرای شکسته شدن دست خبرنگار رویداد ۲۴


هشتگ فائزه مومنی در فضای مجازی و توییتر مورد توجه قرار گرفته و بار‌ها از آن استفاده شده است. حجت نظری عضو شورای شهر تهران با انتشار توییتی در این باره نوشت: کار مامور حراست هرچه باشد، حمله به خبرنگار آن هم در حین تهیه گزارش نیست. اگر مسئولان وزارت بهداشت و حراست کل کشور با مامور یا ماموران خاطی که به فائزه مومنی، خبرنگار روزنامه صبح نو حمله کردند قاطع و به موقع برخورد نکنند، بدعتی جدید در تهدید جانی خبرنگاران حین انجام وظیفه است.

سالاری دیگر عضو شورای شهر تهران نیز در این باره نوشت: ضرب و شتم خانم فائزه مومنی خبرنگار فرهیخته حوزه شهری که سالیان متمادی است به منظور تاباندن نور بر حوزه‌های تاریک شهر و برجسته سازی چالش‌های این حوزه با قلم زیبا و مانای خود به فعالیت پرداخته را محکوم و دلجویی مسئولین حراست دانشگاه علوم پزشکی را خواستارم.

کاربر دیگری در این باره نوشت: انگشتان فائزه مومنی خرد شد، روزنامه نگار است، هر چه نوشته و ننوشته، جای این سخن نیست، باید خواند و سخن گفت؛ اما روزنامه نگار بود...!

یک کاربر دیگر در توییتر نوشت: یک روز گذشت، خبری ازموضع رسمی وزارت بهداشت در خصوص خبر ضرب و شتم یک خبرنگار توسط حراست دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نشد. برخوردی هم با فردی که انگشت خبرنگار را شکسته نشده شاید ته دلشان بدشان نیامده یک خبرنگار را ناقص کرده اند. فکر می‌کنند این داستان هم فراموش می‌شود.

کاربر دیگری نوشت: ظاهرا وزارت بهداشت برای اینکه برد خبری ضرب و شتم خبرنگار #فائزه_مومنی بیشتر نشه، ترجیح به سکوت گرفته. جان خبرنگاران فدای منافع!

یک کاربر دیگر هم توییت کرد: فائزه مومنی خبرنگار بخاطر تهیه خبر از واکسیناسیون دست‌اش شکست، اگر جامعه روزنامه‌نگار به صورت یکپارچه با این اتفاق خشن و غیر انسانی برخورد نکند باید بداند این آینده خود اوست برای تهیه خیر با دست و پای شکست به جای دفتر رسانه به اتاق جراحی برود، واکسن ویروس خشونت کور واکشن جمعی است.

کاربر دیگری نوشت: اگر مسئولین ارشاد و وزارت بهداشت اون کارمند حراست وحشی که دیروز خبرنگار خانم رو جوری کتک زده که ۲ ساعت توی اتاق عمل بوده؛ به صلابه نکشن معنیش اینه که مصونیت خبرنگاران شوخی‌ای بیش نیست و ما رسما از این به بعد هیچکدوم‌مون امنیت کافی نخواهیم داشت!

یک کاربر هم نوشت: چرا دانشگاه_شهید_بهشتی موضع گیری نمی‌کنه؟ مامور حراستی که این عمل شنیع رو مرتکب شد کجاست؟

کاربر دیگری نوشت: فائزه مومنی یک خبرنگار است. کرونا را به جان خریده و رفته دنبال گزارش واکسیناسیون. مامور حراست با او درگیر شده و انگشتش را شکسته. به نظر شماکدامیک به وظیفه خود عمل کرده اند؟

واکنش انجمن صنفی روزنامه‌نگاران به ماجرای فائزه مومنی


انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران ضرب و شتم خانم فائزۀ مؤمنی خبرنگار رویداد ۲۴ را محکوم کرد و آن را «یکی از بدترین تعرض هایی» دانست که «در حین انجام وظیفۀ حرفه‌ای توسط یک مأمور حراست» علیه یک خبرنگار رخ داده و باعث «تشدید عدم امنیت حرفه روزنامه نگاری در ایران» شده است.

انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران، این رفتار را قویاً محکوم کرده و اعلام کرده است که مسئولان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به سرعت با این رفتار غیرقانونی و خودسرانه‌ی عوامل خود برخورد‌های قانونی را انجام دهند. همچنین رسماً از خانم مؤمنی عذرخواهی به عمل آورند.

انجمن همچنین از مسئولان قضایی می‌خواهد شکایت خانم فائزۀ مؤمنی و همکاران ما در صبح نو را بدون تبعیض و عادلانه مورد رسیدگی قرار داده تا عبرتی برای متجاوزان به حقوق روزنامه‌نگاران کشور باشد.

بنابر بیانیه انجمن، اقدام این مأمور حراست فقط حمله به یک خبرنگار نیست، بلکه تعرضی است به حریم روزنامه‌نگاری و فعالیت رسانه‌ای کشور. به همین ترتیب مسئولان آن مأمور متعرض و مسئولان قضایی می‌بایست با این مورد چنان رفتار کنند که در خور شأن امنیت این حرفه باشد.انجمن طی روز‌های آینده نیز پیگیر این واقعۀ تجاوزگرانه بوده و گزارش‌های لازم را منتشر خواهد کرد.

منبع: رویداد24

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان