دوشنبه, 26 آبان 1404
دوشنبه, 26 آبان 1404

به گزارش حکایت گیلان | در بازه زمانی کمتر از ۲ ماه، تعداد قابل توجهی از قتل‌های خانوادگی در نقاط مختلف کشور گزارش شده است. این روند نگران‌کننده، نشان‌ دهندۀ چالش‌های اجتماعی و خانوادگی موجود در جامعه است که بررسی علل و راهکارهای پیشگیری از این حوادث بیش از پیش باید مورد توجه قرار گیرد.

به نقل از انتخاب، در بازه زمانی کمتر از ۲ ماه، تعداد قابل توجهی از قتل‌های خانوادگی در نقاط مختلف کشور گزارش شده است. این روند نگران‌کننده، نشان‌ دهندۀ چالش‌های اجتماعی و خانوادگی موجود در جامعه است که بررسی علل و راهکارهای پیشگیری از این حوادث بیش از پیش باید مورد توجه قرار گیرد.

در یک بازه زمانی کوتاه از ابتدای مرداد تا ۲۴ شهریور ۱۴۰۴، شاهد تعداد نگران‌کننده قتل‌های خانوادگی در نقاط مختلف ایران بوده‌ایم. این گزارش قصد دارد مهم‌ترین پرونده‌های قتل خانوادگی را در این بازه زمانی بررسی کند؛ از چرایی وقوع این جنایات، عاملان آنها، تا راهکارهای مؤثر برای پیشگیری و کاهش چنین فجایعی در آینده بگوید. قتل‌هایی که دلایل مختلفی همچون اختلافات خانوادگی، مشکلات روانی، اعتیاد، فشارهای اقتصادی و اجتماعی داشته‌اند و هر کدام نمایانگر بخش‌هایی از چالش‌های عمیق جامعه ما هستند. در این مدت کوتاه، تعداد قابل توجهی از افراد جان خود را از دست داده‌اند که تلنگری برای مسئولان و مردم است تا با همکاری و اقدامات جدی، امنیت و آرامش را به خانواده‌ها بازگردانند.

در ادامه به این قتل‌ها و ویژگی‌های آنها خواهیم پرداخت و سپس به بررسی راهکارهایی می‌پردازیم که می‌توانند در کاهش خشونت و پیشگیری از قتل‌های مشابه نقش‌آفرین باشند.

قتل تلخ مادر دلسوز در شیراز؛ جنایتی از بطن خیانت و کینه خانوادگی

حمیرا مادری بود که پس از کشف خیانت شوهرش از او شکایت کرد. اما در تاریخ اول مرداد ۱۴۰۴ شوهرش به ‌دلیل این اختلافات و انگیزه‌های شخصی، حمیرا را به قتل رساند. متهم پس از ارتکاب جنایت، جسد همسرش را به مدت ۲۴ ساعت در صندوق عقب خودرو نگه داشت سپس جسد را در بیابان‌های اطراف شیراز دفن کرد و به مدت حدود ۵۰ روز با فریبکاری مدعی فرار همسرش شد. او خود را پیگیر پرونده نشان می‌داد و در محل کارش نیز به ‌ظاهر عادی حضور داشت تا توجه مأموران را منحرف کند. اما رفتارهای مشکوک او باعث شد پلیس او را بازداشت کند و نهایتاً اعتراف به قتل کند.

این پرونده نمونه‌ای از افزایش قتل‌های خانوادگی ناشی از تنش‌ها و خیانت‌های عاطفی در ایران است که ضرورت کنترل اختلافات، حمایت روانی و اجتماعی از خانواده‌ها و تقویت نظارت قانونی را بیش از پیش مطرح کرده است. برای پیشگیری باید مشاوره تخصصی، آموزش مهارت‌های حل اختلاف، تقویت حمایت قضایی و قانونی، توانمندسازی زنان، افزایش آگاهی عمومی و برخورد قاطع با مجرمان به ‌کار گرفته شود.

راز خونین چیتگر

چهارم مردادماه ۱۴۰۴ در منطقه چیتگر تهران، جسد مادر جوان و دختر ۱۳ ساله‌اش به‌ دلیل اصابت گلوله به سر کشف شد. ابتدا پدر خانواده مدعی شد هنگام بازگشت به خانه با صحنه مواجه شده اما بررسی‌ها و تناقض‌های گفته‌های او، بازداشتش را در پی داشت و او در نهایت به قتل همسر و دخترش اعتراف کرد. قاتل پس از ارتکاب جرم سلاح را مخفی و طلاها را نیز جا به ‌جا کرده و تلاش کرده صحنه‌سازی کند اما شواهد و اظهارات همسایه‌ها و پلیس مسیر تحقیقات را به سمت او هدایت کرد.

متهم در شرح انگیزه گفت چند سال بیکار بوده و این واقعیت را از همسرش پنهان کرده بود؛ او از دست رفتن بخش زیادی از پول‌ها، هشدار صاحب‌خانه برای تخلیه منزل و مشاجرات مکرر خانوادگی را عامل فشار روحی و آغاز اختلافات دانست که به درگیری و شلیک منجر شد؛ او گفته در کشمکش به‌ طور ناخواسته همسرش هدف گلوله قرار گرفت و سپس در شرایطی از ترس و آشفتگی، دخترش را هم کشته است.

اختلافات قدیمی با پایان تلخ خودکشی قاتل و مرگ برادرش

حادثه خونین قتل خانوادگی در خیابان نبرد تهران در تاریخ ۸ مرداد ۱۴۰۴ رخ داد. مقتول مردی ۴۵ ساله متأهل و کارمند شهرداری بود که در منزل پدری خود مهمان بود. تحقیقات پلیس نشان داد که برادر ۳۹ ساله مقتول که بیش از یک سال به دلیل اختلافات خانوادگی از خانه رفته بود با تهدید خواهرزاده خود وارد ساختمان شد. او با زور از خواهرزاده‌اش خواست در را باز کند و سپس با ورود به منزل و درگیری اقدام به شلیک سه گلوله به سمت مقتول و پدرشان کرد.

پس از وقوع قتل، قاتل فرار کرد و ۲ روز بعد جسد او در محله کریم‌آباد تهران پیدا شد. بررسی‌ها نشان داد او با مصرف قرص خودکشی اقدام به پایان دادن به زندگی خود کرده بود. این مرد دارای 5 سابقه کیفری بوده است. پرونده نهایتاً با مرگ مقتول و خودکشی قاتل بسته شد.

علت این جنایت اختلافات خانوادگی طولانی‌مدت و خصومت میان برادران گزارش شده و نمونه‌ای دیگر از خطراتی است که اختلافات حل ‌نشده و دسترسی به سلاح گرم می‌تواند ایجاد کند


وقتی خصومت‌های خانوادگی ۸ جان را گرفت

حادثه خونین شهرستان سراب در ۱۴ شهریور ۱۴۰۴ رخ داد؛ جایی که اختلافات خانوادگی قدیمی بین اعضای یک خانواده به فاجعه‌ای بزرگ تبدیل شد. بر اساس گزارش پلیس دو برادر با حمله شبانه به منزل پسرعموی خود، شش نفر از اعضای خانواده او شامل دو مرد، یک زن و سه کودک را با شلیک گلوله به قتل رساندند. پس از این اقدام، مهاجمان با استفاده از همان سلاح به زندگی خود پایان دادند و در مجموع هشت نفر جان خود را از دست دادند. علت این قتل‌ها اختلافات خانوادگی عنوان شده است. این حادثه تلخ بار دیگر نشان داد که تنش‌ها و خصومت‌های خانوادگی اگر مدیریت نشوند، می‌توانند به فجایع جبران‌ناپذیری منتهی شوند؛ فجایعی که نه ‌تنها خانواده‌ها بلکه جامعه محلی را نیز در شوک و اندوه فرو می‌برد.

برای پیشگیری از حوادث خانوادگی سنگینی مانند ماجرای سراب باید با میانجی‌گری ریش‌سفیدان و نهادهای مشاوره‌ای اختلافات را کاهش داد، دسترسی به مشاوره روانی را تسهیل کرد، کنترل جدی‌تری روی سلاح‌های گرم اعمال کرد، آموزش مهارت‌های حل تعارض را از سنین پایین آغاز نمود، مراکز فوریتی برای بحران‌های خانوادگی ایجاد کرد و اطرافیان را به مسئولیت‌پذیری و گزارش‌دهی در مواقع خطر ترغیب کرد.

دختر خردسال قربانی وضعیت نامتعادل پدر شد

پانزدهم شهریور ۱۴۰۴ در یکی از محلات شهرستان لنگرود در شرق گیلان حادثه‌ای تلخ رخ داد که طی آن پدری ۴۴ ساله به دلیل اختلافات خانوادگی و وضعیت نامتعادل روحی ناشی از اعتیاد شدید، دختر ۶ ساله‌اش را با چاقو به قتل رساند. دلیل این حادثه اعتیاد شدید پدر خانواده و تأثیرات منفی آن بر سلامت روانی وی اعلام شده است. برای پیشگیری از چنین حوادثی لازم است اعتیاد به‌ عنوان بیماری جدی شناخته شده و دسترسی به مراکز ترک اعتیاد تسهیل شود.

همچنین آموزش مهارت‌های حل تعارض و مدیریت خشم در خانواده‌ها، ایجاد مراکز مشاوره روانی رایگان و نظارت دقیق نهادهای حمایتی و انتظامی بر خانواده‌های در معرض خطر از دیگر راهکارهای موثر است. ترکیب درمان اعتیاد، آموزش روانی و حمایت اجتماعی می‌تواند جلوی بسیاری از فجایع خانوادگی را بگیرد.

عمویش به دستور پدر، زندگی‌اش را پایان داد

حادثه هولناک قتل ناموسی دختر ۱۶ ساله در آبادان در تاریخ ۱۶ شهریور ۱۴۰۴ رخ داد. مقتوله اهل شادگان بود که جسدش در دپوی زباله در ورودی شهرستان آبادان پیدا شد. تحقیقات نشان داد که عموی مقتول به دستور پدر دختر، با بریدن شاهرگ دختر اقدام به قتل او کرده است.

انگیزه این قتل، مسائل موسوم به «ناموسی» و ادعای داشتن دوست پسر توسط دختر عنوان شده است. پدر مقتول پس از حادثه اعلام کرد که هیچ شکایتی علیه قاتل ندارد و از حق قصاص خود گذشت کرده است. این پرونده نمونه‌ای تکان‌دهنده از قتل‌های ناموسی و خشونت خانوادگی فجیع است که در آن دستور مستقیم والدین به فرزند یا خویشاوند برای ارتکاب قتل، خطرناک‌ترین شکل خشونت خانگی را رقم زده است.

قتل‌های ناموسی مثل فاجعه آبادان نیازمند اقدامات هم‌زمان در سطح فردی، اجتماعی و قانونی است.

خانواده‌ها باید آموزش ببینند که خشونت علیه نوجوانان غیرقابل قبول است و نوجوانان در معرض خطر باید به پناهگاه‌ها و مشاوره دسترسی داشته باشند. جامعه و نهادها باید گزارش‌دهی سریع و ورود فوری پلیس را تضمین کنند و فرهنگ‌سازی درباره پیامدهای قتل‌های ناموسی را گسترش دهند. قوانین حمایتی کودک باید قوی‌تر اجرا شده و افراد پرخطر حتی در صورت گذشت خانواده، تحت پیگرد قانونی قرار گیرند تا از تکرار این فجایع جلوگیری شود.

چکش خونین پدر بر سر پسر در تهران

در شب بیست و دوم شهریورماه ۱۴۰۴ مردی در تهران پس از سال‌ها اختلاف خانوادگی ناشی از اعتیاد پسرش با ضربات چکش فرزند خود را به قتل رساند. این مرد که سال‌ها درگیر مشکلات و تنش‌های ناشی از اعتیاد فرزندش بود، پس از ارتکاب این جنایت خود موضوع را به پلیس گزارش داد. دلیل اصلی این حادثه، مشکلات طولانی‌مدت و اختلافات خانوادگی بود که به فاجعه‌ای دردناک منجر شد.

برای پیشگیری از تکرار چنین حوادثی، آموزش خانواده‌ها درباره اعتیاد، دسترسی به مشاوره روان‌شناسی، توسعه مراکز ترک اعتیاد، ایجاد شبکه‌های حمایتی اجتماعی و مداخلات زودهنگام نهادهای قضایی و انتظامی ضروری است.

سخن پایانی؛ چه شده و چه باید کرد؟

در بازه زمانی حدود ۵۰ روز تعداد قابل توجهی قتل در نقاط مختلف ایران رخ داده که اغلب آنها در بستر روابط خانوادگی و نزدیک رخ داده‌اند. بیشترین موارد شامل اختلافات بین همسران و دیگر اعضای خانواده بوده است. علاوه بر اختلافات شخصی، مشکلاتی مانند اعتیاد، فشارهای روحی و مسائل مالی نقش مهمی در وقوع این قتل‌ها داشته‌اند. این آمار نشان می‌دهد که خشونت‌های خانوادگی و اجتماعی به ویژه در فضاهای کوچک و تحت فشار همچنان یکی از معضلات جدی جامعه است.

این فجایع معمولاً ناشی از فشارهای روانی، مشکلات اقتصادی و ناتوانی در مدیریت تنش‌های خانوادگی است. برای پیشگیری در سطح فردی و خانوادگی حل اختلافات باید از طریق مشاوره و راهکارهای قانونی انجام شود تا تنش‌ها جمع نشوند. همچنین رفتارهای پرخطر مثل تهدید یا دسترسی به سلاح باید به موقع شناسایی و به پلیس یا مددکار اجتماعی گزارش شود

در سطح اجتماعی و نهادی، ایجاد سیستم هشدار و گزارش سریع به پلیس اهمیت دارد تا تهدیدها به سرعت پیگیری شوند. همچنین باید مراکز حمایتی و پناهگاه‌هایی برای افراد در معرض خطر فراهم شود و دستگاه قضایی با صدور احکام حفاظتی فوری از قربانیان حمایت کند. میانجی‌گری محلی نیز می‌تواند تنش‌ها را کاهش دهد. در سطح جامعه باید اورژانس اجتماعی و پلیس سریع واکنش نشان دهند و خانه‌های امن برای اسکان زنان و کودکان خشونت‌ دیده ایجاد شود. مردم هم باید بدون ترس تهدیدها را گزارش کنند و پلیس موظف به پیگیری باشد.

در سطح آموزشی و فرهنگی، آموزش مهارت‌های حل تعارض و کنترل خشم در مدارس و رسانه‌ها باید گسترش یابد و جامعه درباره خطرات اختلافات خانوادگی آگاه‌سازی شود تا خشونت به عنوان راه‌حل رد شود و افراد به موقع درخواست کمک کنند.

در سطح اقتصادی و مالی، از آنجا که فقر و ناامنی اقتصادی عامل اصلی بسیاری از تنش‌های اجتماعی است، هرگونه سیاست‌گذاری ملی برای ایجاد شغل، کنترل تورم و بهبود وضعیت معیشت، به طور غیرمستقیم نرخ خشونت‌های خانوادگی را کاهش خواهد داد. همچنین از آنجایی که برخی از قتل‌ها بر سر املاک و دارایی‌ها رخ می‌دهد، ساده‌سازی فرآیندهای قانونی مربوط به مالکیت و تقسیم ارث می‌تواند از طولانی شدن اختلافات مالی که ریشه‌ساز کینه و خشونت می‌شوند، جلوگیری کند.

در سطح امنیتی و انتظامی، کنترل و محدودیت دسترسی به سلاح گرم باید افزایش یابد و سامانه‌های هشدار سریع برای گزارش خشونت فعال شوند.

در سطح حقوقی و قانونی، حمایت‌های قانونی ویژه برای قربانیان خشونت، باید انجام شود. این اقدامات کمک می‌کند جلوی تبدیل اختلافات خانوادگی به فاجعه گرفته شود. همچنین از نظر قانون جرم خشونت خانگی باید به‌ صورت مستقل شناخته شود و تهدید به قتل جدی گرفته شود. همچنین افراد با سابقه خشونت باید زیر نظر روان‌شناسی و مددکاری باشند تا جلوی خطرات گرفته شود.

همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان