به گزارش حکایت گیلان | راضیه حاجی پور(فاضل پور): (فعال رسانه): رفتار پاره کردن کتابهای درسی پس از پایان سال تحصیلی یک واکنش نمادین و پرمعنا از سوی دانش آموزان به نظام آموزشی است. این رفتار را میتوان به عنوان نوعی «اعتراض خاموش» نسبت به فشارها اضطرابها و ساختارهای سختگیرانه آموزشی تعبیر کرد. دانش آموزان در مواجهه با حجم زیاد مطالب روشهای آموزش سنتی و اغلب ،ناکارآمد و ارزیابی های تک بعدی احساس میکنند که کتابها به جای منبعی برای رشد و خلاقیت به ابزارهایی برای محدودیت و استرس تبدیل شده اند؛ در نتیجه پاره کردن کتابها میتواند نمادی از رهایی از این فشارها باشد هرچند این رهایی موقت و از سر ناچاری است.
از منظر جامعه شناسی آموزشی، این پدیده بازتابی از شکاف بین انتظارات نظام آموزشی و نیازها و خواسته های واقعی دانش آموزان است. نظام آموزشی ما عمدتاً به انتقال محفوظات و قبولی در امتحانات تمرکز دارد نه پرورش تفکر انتقادی و مهارتهای زندگی. در چنین سیستمی دانش آموزان نه تنها احساس تعلق و علاقه به محتواهای درسی ندارند بلکه گاه نسبت به آنها احساس طرد شدگی و بیگانگی میکنند.
برای حل این مسئله لازم است که بازنگری جدی در سیاستهای آموزشی صورت گیرد باید به نیازهای روانی و اجتماعی دانش آموزان توجه شود و محتوای درسی به جای تکرار محفوظات مهارت محور و متناسب با دنیای واقعی طراحی شود همچنین تقویت گفت وگو کاهش فشارهای بی رویه و ایجاد فضای یادگیری جذاب و معنادار میتواند به تغییر نگرش دانش آموزان کمک کند و رفتارهایی چون پاره کردن کتابها را به فرصتی برای بازاندیشی در آموزش بدل سازد، نه یک واکنش صرفاً هیجانی و گذرا.
مدیرانی که نقد نمی پذیرند دشمن پیشرفت اند یا روحیه لطیفی دارند؟