اختصاصی حکایت گیلان | راضیه حاجی پور(فاضل پور): انسان از آغاز آفرینش تاکنون همواره با انواع آسیبها و بلایا دست به گریبان بوده و از این بابت آسیبهای جانی و مالی فراوانی به آن وارد شده است. هیچ جایی از این کره خاکی را نمیتوان نام برد که از بحرانها و حوادث گوناگون در امان بوده باشد. به همین دلیل جوامع مختلف پیوسته به دنبال کشف و ابداع راه حلهایی بوده و هستند تا بتوانند آسیبهای ناشی از حوادث غیر مترقبه را به گونه ای کنترل نموده یا به حداقل رسانند و در واقع حوادث و بحرانها را مدیریت نمایند.
در کنار بسیاری از علوم و دانش های مطرح کاهش دهنده آسیب در زمان بحران، دانش شهرسازی را می توان از جمله علوم و دانش های موثری دانست که جامعۀ گستردهتری را تحت پوشش خود قرار می دهد. در واقع دانش شهرسازی به علت نقش کلیدی در فرآیند توسعۀ کالبدی شهر و شکل دهی به ابعاد کمی و کیفی توسعه می تواند در مقیاس کلان عامل موثری به منظور تجهیز و توانمندسازی سکونتگاه های شهری در برابر شرایط ناشی از بحران های ناگزیر طبیعی یا بحران های ناشی از عوامل انسانی به حساب آید.
در یک تقسیم بندی کلی میتوان مجموعه مخاطرات و تهدیدات متصور را در قالب دو گروه حوادث طبیعی و حوادث غیر طبیعی طبقه بندی نمود کشور ما به دلیل وسعت و موقعیت جغرافیایی خود همواره با قسمت عمده ای از تهدیدات طبیعی به صورت جدی مواجه بوده است. از این رو دستگاههای اجرائی مسئول در این حوزه سالیان متمادی است که طرح ها و برنامه های خود را در جهت مهار و کاهش خسارتهای ناشی از این نوع حوادث ارائه و پیگیری مینمایند.
در بررسی مدیریت بحران با دو دیدگاه کاملا متفاوت در برخورد با بحران و مصائب جمعی روبرو می شویم. دیدگاه سنتی و دیدگاه نوین.
در دیدگاه سنتی مدیریت بحران تنها به مساله امداد و نجات و کمک رسانی به صورت موردی مینگرند؛ آن هم پس از وقوع هر مصیبت خاص بدان توجه دارند به این معنی که کار اصلی مدیریت بحران بعد از وقوع حادثه آغاز میشود.
در دیدگاه نوین با بهره گیری از کلیه نظریه های علمی و پیشرفتهای فنی به ویژه دستاوردهای مدیریت و سبکهای جدید طرح ریزی سازماندهی برنامه ریزی هدایت و پشتیبانی موضوع غافلگیری و عدم آمادگی در شرایط بحرانی را منتفی کرده و قبل از وقوع هر بحرانی با آمادگی به مقابله با آن میروند در این دیدگاه موضوع امداد و کمک رسانی تنها یکی از بخشهای چرخه مراحل مختلف مدیریت بحران را تشکیل میدهند و به جای انتظار کشیدن خود را از هر جهت برای پیشگیری و برخورد ؤثر با بحران آماده میکند به عبارتی میتوان گفت از این منظر پیشگیری مقدم بر درمان است و علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد در دیدگاه نوین سعی بر این است تا با کمک گرفتن از تجربیات گذشته و شناخت دقیق پدیده های طبیعی و محیطی، نسبت به پیش بینی و پیشگیری حوادث غیر مترقبه و جلوگیری از غافلگیری اقدام کرد تا بتوان خسارتهای ناشی از آنها را به حداقل ممکن کاهش داد از اینرو چرخه مدیریت بحران از دوران قبل از وقوع حادثه شروع و تا به مرحله عادی سازی و بازسازی ادامه می یابد.
با مشاهده عکس ها و فیلمهایی که از رسانه های رسمی منتشر شده اند و با رصدکردن اخبار متوجه میشویم که با وجود مطلع بودن مدیران شهری و استانی از وضعیت بارندگی در استان گیلان، باز هم شاهد چالش های جدی در روند زندگی عادی مردم هستیم . آیا مدیریت بحران در رشت با روش سنتی درحال رقم خوردن است؟ اگر بله چرا؟ اگر خیر پس نتیجه مثبت آن چرا مشاهده نمیشود؟
در رشت با وجود هشدار وضعیت هواشناسی شاهد آبگرفتگی معابر، محله ها و حتی بسیاری از خانههای شهروندان هستیم که مردم مجبور به تخلیه منازل خود شدند. استاندار گیلان مطرح کرده است که اگر به موقع رودخانه های شهر لایروبی میشدند وضعیت آبگرفتگی شهر به این صورت نمیشد. سوال مهم افکار عمومی اینجا مطرح میشود که نقش شهرداری رشت و ستادمدیریت بحران در پیشگیری این فاجعه چه بود؟ چرا رودخانه ها توسط شهرداریبه موقع لایروبی نشدند؟ عمدی بودن این قصور چگونه اثبات میشود؟ و چگونه بایدپاسخ افکار عمومی را داد؟