به گزارش حکایت گیلان | مومن صالحی: دکتر رضا رمضانی خورشید دوست، استاد دانشگاه امیر کبیر، در سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان گیلان؛ به ارایه و معرفی مطالعات خود در زمینه تعریف و طراحی سیستم خرد جمعی برای برخی از مدیران رسانه های خصوصی، فعالان سازمانهای مردم نهاد زیست محیطی، فعالان سیاسی، روزنامه نگاران، اساتید دانشگاه گیلان، کارشناسان ارشد برنامه ریزی استان، ناشرین و نمایندگان ادوار مجلس پرداخت
رضا رمضانی دانشجوی مکانیک دانشگاه شریف (آریا مهر سابق) در دهه پنجاه خورشیدی بر اساس رویه همان روزگاران و جو غالب زمانه، آرمانگرایی و مبارزه با امپریالیسم آمریکا و رژیم شاه را در برنامه خود گذاشته بود چریک جوان همزمان با دو مشکل در مسیر مبارزاتی خود مواجه گردید. از یک سو کودتای درون سازمانی مجاهدین خلق و گرایش از اسلام به سمت مارکسیسم و برقراری جو رعب و وحشت با ترور مجید شریف واقفی از اعضای اصلی سازمان او را به کناره گیری از رویه های جنایت آمیز سازمان مجاهدین خلق در سال 1354 وادار نمود و از سویی دیگر دستگیری توسط ساواک نیز او را به بررسی و تعمق بیشتر در رویه های مبارزاتی وا داشت. رمضانی آن جوانک محجوب و کتابخوان، رشتی با شروع روزهای پر التهاب وقوع انقلاب 57 ، سلاح در دست نگرفت.
او کتاب و آگاهی را ضرورت روزهای پرحادثه قبل از پیروزی انقلاب تلقی نمود. راهاندازی کتابفروشی رعد در رشت توسط رمضانی و همفکرانش جنب خانه مرحوم آیه الله رودباری، اطراف مسجد صفی رشت در خاطره روزهای مبارزه با استبداد، فراموش ناشدنی است. روزهای که کتاب و مطالعه نان روزانه جوانان انقلابی از هر گروه و فرقه ای شده بود. رمضانی مسلمان بود و مسلمان ماند اما شعله های آزادی و آزادی خواهی همواره در دل او زبانه کشیده و آثار جاویدانی داشت و دارد.
با پیروزی انقلاب اسلامی، در اولین انتخابات مجلس شورای اسلامی مهندس رضا رمضانی بیست و شش ساله به عنوان جوانترین نماینده مجلس شورای اسلامی از رشت انتخاب و راهی تهران شد.
خیالات رمضانی با خیالات توده نمایندگان مجلس و جو خشونتهای اوایل انقلاب سازگاری نداشت. او برای دفاعِ از حقوق مخالف، فضای مجلس اول را مساعد ندید، غمگین و سرخورده خواست کنار بکشد و استعفا دهد، اما نصایح هاشمی رفسنجانی او را قانع نمود که تا پایان دوره، نمایندگی خود در مجلس بماند.
مهندس رضا رمضانی، مهندس بازرگان را دوست داشت و تا آخرین روزهای زندگی او و مهندس عزت الله سحابی در کنارشان ماند و حشر و نشر با آنان را رها ننمود، او در فضای فکری آنان نفس میکشید.
با پایان دوره نمایندگی، بازهم بنا به تحلیلهای شخصی از وضعیت سیاسی حاکم در سالهای اوایل دهه شصت خورشیدی، از ایران برای ادامه تحصیل خارج شده و روانه آمریکا گردید.
دوران تحصیل در یکی از معتبرترین دانشگاههای آمریکا (کیس وسترن ریزرو) اوهایو ادامه تحصیل در رشته مهندسی مکانیک و سیستمها و شاگردی میها جلو مزاروویچ استاد پیشین ام ای تی و مشاور ریاست جمهوری وقت امریکا، جرج دبلیو بوش پدر، برایش مغتنم وافق گشا بود.
استاد جوان سیستمها، با وجود زمینه های فراوان کاری در ایالات متحده، اما عاشق وطن بود و با اتمام تحصیلات بی هر گونه درنگ به ایران بازگشت.
دکتر رمضانی از زمان بازگشت تا به امروز، با بیش از سی سال تدریس، پژوهش، مطالعات، راهنمایی تزهای دکتری، کارهای عملی بسیار اساسی را نیز در کشور به انجام رسانید.
سیستماتیک کردن و الکترونیزه نمودن پاسخگویی قوه قضائیه، یعنی سیستم عظیم مدیریت پرونده های قضایی، برای خودکارسازی دادگاههای کشور که بر اساس تقاضای ایت الله شاهرودی ریاست وقت قوه قضائیه انجام گرفت.
سیستماتیک کردن فروشگاههای زنجیره ای شهروند و اتکا، طراحی، ساخت و به آباندازی اولین پایانه نفتی در خلیج فارس، همکاری در سیستماتیک کردن سازمانهای مختلف اداری و پتروشیمی و دارویی و..... از جمله پروژه های عملی او برای امور اداری و اقتصادی کشور بود.
انجام این همه اما در فضای بیمهریهایی است که همواره نخبگان ایرانی با آن مواجه هستند. بطور طبیعی چنین انسانهای هوشمندی همزمان با تدریس و تحقیق از دانش خود برای تولید ثروت در بخش خصوصی نیز استفاده نموده و خود را بی نیاز از درآمدهای دولتی می نمایند. لذا علاوه بر ثبت دارو و اختراعاتی از دکتر رمضانی در جامعه جهانی، برخی از تولیدات شرکت خصوصی دکتر رمضانی در داروخانه های سراسر کشور نیز وجود داشته و تولید و توزیع میشود.
اما دغدغه این روزهای دکتر رمضانی چیست؟
او دیگر نه یک مبارز است، نه روشنفکر به معنای اخص آن در فرهنگ عامه، نه سیاستمدار است و نه منجی، نه اصلاح طلب است و نه اصول گرا، نه واعظ دینی است و نه مروج سکولاریسم؛ او استاد دانشگاهی است که کارش خواندن و پژوهش و ساختن انواع سیستمها در هر جایی هست که از او بخواهند و یا خود تشخیص دهد که در کشور یا هر جای دنیا لازم است. جنس اصلی دغدغه دکتر رمضانی آگاهی بخشی است، توسعه ایران است.
با او که می نشینی و حشر و نشر داشته باشی، هم مثل دانشجویی مشایی مسلک با هر قدمی نکته و موضوعی به تو یاد میدهد و هم انقدر با تو میخندد و فضا را صمیمی و دوستانه میسازد که جرات کنی نقدش نمایی، نترسی، بپرسی ایراد بگیری و حتی دانستههایش را امتحانش کنی.
گفت که از قدیم و از پدرش یاد گرفته و روسی می خوانده و میتواند نوشته های روسی را بخواند. از سر شوخی عبارتی با الفبای روسی را به او نشان دادم و امتحانش نمودم با تواضع تمام خندید و آن عبارت روسی را برایم خواند.
دکتر رضا رمضانی سالهای سال است در زمینه خرد و خردورزی به تحقیق و مطالعه پرداخته و روز چهارشنبه بیست و ششم دیماه سال هزار و چهارصد و سه، به دعوت جمعی از توسعه اندیشان گیلانی؛ تحت عنوان یاران توسعه پایدار گیلان، در سالن جلسات سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان گیلان، بخشی از یافتههای خود را با فعالان جامعه مدنی گیلان بطورسیستماتیک در میان گذاشت هدف جلسه معرفی چگونگی وصول به طراحی سیستماتیک خرد جمعی بود. متن سخنرانی و پرسش و پاسخ حضار با سخنران بزودی در فضای مجازی منتشر میگردد.
*باکسر یکی از شخصیتهای زمان قلعه حیوانات اثر ماندگار جورج ارول
باکسر دیروز؛ دانشمند امروز