اختصاصی حکایت گیلان | سمیه میربلوکی: سوم دسامبر که دو هفتهای از آن میگذرد، مصادف بود با “روز جهانی معلولین” که هدف از نامگذاری این روز: ارتقا و رشد آگاهی عمومی درباره ی معلولیتهای مختلف، ارتقای کیفی زندگی آنان و فراهم کردن امکان شرکت فعالانه و همه جانبه افراد دارای معلولیت در زندگی اجتماعی بوده است.
شاید صحبت از مناسب سازی برای افراد کم توان و ناتوان در فضاهای شهری امروز کشور که حتی برای افراد سالم نیز فاقد استانداردهای جهانی است، آرمانی به نظر برسد؛ اما اهمیت موضوع وقتی آشکار می شود که به این فکر کنیم افراد کم تون و ناتوان ، سالمندان و زنان باردار چند درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند و نادیده انگاشتن این جمعیت عظیم وحذف آنها از چرخهی نیروی انسانی فعال کشور تا چه اندازه میتواند تاثیر منفی در رشد و توسعهی کشور داشته باشد و از سوی دیگر خانهنشین کردن این جمعیت انبوه به دلیل مهیا نبودن زیر ساخت های لازم جهت حضور فعال آنان در جامعه ، چه بار روانی سنگینی را به این افراد و خانواده هایشان تحمیل می کند.
تقارن و تصادم کارزار ۱۶ روزه جهانی منع خشونت علیه زنان (۲۵نوامبر تا ۱۰ دسامبر) و روز جهانی معلولین (۳ دسامبر) فرصت مغتنمی است تا به این بهانه اذهان جامعه را به سوی نقاط اشتراک این دو گروه "زنان ناتوان، کمتوان، سالمند، زنان باردار و ..." معطوف کنیم.
موانع پیش بینی شده در پارکها جهت جلوگیری از تردد وسایل نقلیه موتوری، عدم پیش بینی پیاده رو در اکثر خیابانهای محلی، کوچه ها و...، عرض کم پیاده رو جهت تردد ویلچر و کالسکه، عدم پیشبینی کفپوش های مخصوص نابینایان در اکثر پیاده رو و نگاه زینت محور به کفپوشهای مخصوص نابینایان بدون طراحی سیرکولاسیون که در اکثر مواقع به درخت، تیرهای برق، مبلمان شهری و سایر موانع حرکتی ختم می شوند ، مضرس نبودن معابر و خیابان های شهری جهت جلوگیری از لغزش افراد نابینا یا دارای صندلی چرخدار، عدم پیش بینی پلهای هوایی استاندارد جهت استفاده افراد ناتوان و کم توان با حفظ استقلال فردی ، غیر قابل استفاده بودن خیابانهای شهری برای افراد ناشنوا، تنها بخشهای کوچکی از مشکلاتی هستند که این عزیزان هر روزه با آن دست به گریبانند و شور بخانه تنها اقدامی که در اماکن عمومی از سوی نهادهای متولی جهت مرتفع نمودن بخشی از مشکلات این جامعه صف انجام شده است، پیش بینی رمپهای ورودی اماکن عمومی است که صرفا جهت رفع تکلیف با شیب بیش از ۳۰ درصد و بدون پیش بینی دستگیرهی گهدارنده پیش بینی شده اند .
همین فراهم نبودن زیر ساختها، منجر به عدم حضور و مشارکت گروه عظیمی از جمعیت کشور شده است که علیرغم ناتوان یا کم توان بودن در یک جنبه از زندگی، در شرایط یکسان به دلیل تمرکز بر سایر توانمندیهای خود، در بسیاری موارد بهتر از افراد سالم عمل میکنند.
نگاهی به کشورهای توسعه یافته نشان میدهد که با فراهم ساختن زیرساختهای لازم جهت بهره مندی افراد جامعه با هر سطح از توانمندی از اماکن عمومی، معابر شهری و غیرشهری و ساختمانهای عمومی، سطح دغدغه مندی فعالان اجتماعی در این جوامع بالاتر رفته و به دنبال ایجاد امکانات ویژه ، خاص، خلاقانه و مبتکرانه جهت حضور بیشتر و فعالانه تر این گروه از جامعه از یک طرف و بهره مندی از توانمندیها و استعدادهای خاص این افراد برای کل جامعه از طرف دیگرند. موضوعی که در کشور ما و سایر جوامع جهان سوم مغفول مانده است. (استیون هاوکینگ از شناخته شده ترین چهره های علم فیزیک، رالف بروین یکی از موفق ترین تولیدکنندگان ویلچرهای برقی، مارلی متلین بازیگر ناشنوای برندهی جایزه اسکار، فریدا کالو نقاش مطرح مکزیکی، جان فوربز نش ریاضیدان نابغه و برجستهی امریکایی، ژان دومینیک بوبی ژورنالیست فرانسوی و کریستی براون نویسنده، شاعر و نقاش ایرلندی همگی نتیجه این نوع تفکرند.)
جای تاسف است که علیرغم نرخ ۵|۱۱ درصدی شیوع انواع معلولیت از طیف ضعیف تا شدید در ایران، تعداد پارکهای ویژه معلولین در کشور به کمتر از تعداد انگشتان یک دست میرسد و استان گیلان هیچ سهمی در این خصوص ندارد. (منظور از پارکهای ویژه معلولین، پارکهایی هستند که امکانات و تجهیزات آنها ویژهی استفاده معلولین طراحی شده باشد، نه پارکهای عمومی که صرفا جهت رفع تکلیف به شیوهای ناقص مناسب سازی شده اند.)
این درحالی است که مناسب سازی اماکن عمومی جهت استفاده افراد کم توان و ناتوان و پیش بینی فضاهای ویژه معلولین جهت بهره مندی همهی گروههای سنی میتواند بخشی از محدودیتهایی که معلولیت به این عزیزان تحمیل نموده، تعدیل نماید و از طرف دیگر امکان برطرف نمودن نیازهای خود در این فضاها بدون کمک سایرین، به تقویت اعتماد به نفس و استقلال این عزیزان کمک شایانی خواهد نمود.
امید که مناسبتهای این چنینی تلنگری باشد برای ما و مسئولین که به این باور برسیم که عدم توجه به ضوابط و مقررات شهرسازی و معماری برای افراد کمتوان و ناتوان فقط اجحاف به حقوق آنان نیست، بلکه اجحاف به حقوق شهروندی تمام شهروندانی است که از استعدادها و توانمندیهای این گروه عظیم از نیروی انسانی کشور محروم مانده اند.
تا امروز بیش از ۷۰ انتصاب در حوزه زنان داشته ایم