شنبه, 06 بهمن 1403
شنبه, 06 بهمن 1403
معرفی کتاب؛

معمای هویدا

۱۴۰۳/۰۹/۲۰ ۱۳:۳۳ چاپ

اختصاصی_حکایت گیلان | کتاب معمای هویدا اثر دکتر عباس میلانی از جمله کتاب هایی است که واقعا خواندنی است و بارها نیز تجدید چاپ شده است. حکایت گیلان قصد دارد بخش هایی از این کتاب را با مخاطبان خود به اشتراک بگذارد

هویدا

فصل اول ؛ پل حسرت (۵)

باتلاش مهدی بازرگان؛ کار دادگاه انقلاب موقتا متوقف شد

اما در آن روز نخستین اعدام ها در مدرسه ی رفاه؛ بنی صدر به مصاف پدر انقلاب رفت و از کم و کیف اعدام ها و چگونگی کار دادگاه آن چهار امیر مقتول جویا شد. به روایت  بنی صدر؛ پاسخ آیت الله خمینی حیرت آور بود. می گفت اعدام ها ضروری اند چون گروه های دست چپی در شهر اعلامیه هایی دال بروجود توافق هایی محرمانه میان دولت اسلامی و دولت آمریکا پخش کرده اند. چپی ها مدعی شده بودند که دولت آمریکا در مقابل قول به رسمیت شناختن رژیم جدید؛ خواسته است که دولت اسلامی هم امنیت وسلامت صد نفر از سران رژیم از سران رژیم پهلوی را تضمین کند. از قضا در اسنادی که اخیرا از سوی دولت آمریکا منتشر شده؛ شواهدی غیرمستقیم دال بر وجود یک توافق ضمنی سراغ می‌توان کرد. در یکی از این اسناد آمده که:در ۲۷ ژانویه ۱۹۷۹ ؛ آیت الله خمینی پیامی محرمانه به دولت آمریکا فرستاد ودر آن پیشنهاد کرد برای جلوگیری از فاجعه؛ آمریکا از ارتش ایران و بختیار بخواهد که از دخالت در امورسیاسی ایران دست بردارند.آیت الله خمینی نه تنها مداخلات این دو را نامشروع خوانده بود؛ بلکه هردو را به خاطر بستن فرودگاه؛ که در نتیجه آن بازگشت آیت الله خمینی به ایران نامیسر شده بود؛ نکوهیده بود‌. آیت الله خمینی پیام خود را با ذکر این نکته به پایان برد که ترجیح می دهد راه حل مسالمت آمیزی برای مسئله پیدا کند.به هر حال؛ به گفته ی آیت الله؛ اعدام هابرای تکذیب این شایعات ضرورت پیدا کرده بود.به علاوه آیت الله خمینی گفته بود که شب قبل؛ وقتی تیمسار نصیری را درتلویزیون نشان داده بودند؛او با حرکات دست؛ برای عمال ساواک پیام محرمانه فرستاده ودستور آغاز مبارزات تروریستی علیه نظام جدید را صادر کرده بود.
اندکی پس از این گفتگو ؛در نتیجه فشارهای بین المللی ونیز تلاش های مهدی بازرگان ؛ نخست وزیر دولت موقت؛کار دادگاه های انقلاب متوقف شد.دولت نوید داد که از این پس ؛فعالیت های دادگاه براساس دستورالعمل هایی جدید استوار خواهد شد.محاکمه ی هویدا نیز بدین سان به تعویق افتاد.به نظر می‌رسید که بخت یارش شده بود. جانش ؛ دست کم برای مدتی؛نجات یافته بود.
وقتی پس از چند روز او را از مدرسه ی رفاه به زندان قصر منتقل کردند؛خانواده او این تحولات را به فال نیک گرفتند. حتی دلخوش کردند که او شاید از این مهلکه جان سالم به دربرد. ریشه های تاریخی غریبی هویدا را به محبس جدیدش وصل می کرد و او قاعدتا دست کم از برخی از ابعاد آن نیک آگاه بود. نام زندان قصر برخلاف ظاهر ؛دینی به کافکا نداشت. وجه تسمیه اش واقعیتی تاریخی دارد.شاهان قاجار آن را در سده ی سیزدهم به عنوان تفرجگاهی تابستانی بنا کرده بودند.
قاجاریه به مدت ۱۲۸ سال برایران حکومت کردندو سرانجام در شهریور ۱۳۰۴ ؛افسری پرجذبه از صف قزاقان که رضاشاه نام داشت؛ بساط دودمان‌شان را برانداخت. رضا خان خود را پس از چندی شاه اعلام کرد و دودمان پهلوی را پی ریخت. در این کار ؛آن چنان که از کتاب پربار سیروس غنی برمی آید؛ انگلیسی ها؛بابی رغبتی تمام؛هم پیمان و مددکار او شدند.

ادامه دارد...

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان