به گزارش حکایت گیلان | رحمان دلاوری،کنشگر اجتماعی حوزه معلولیت: مهمترین بند قانون حمایت از حقوق معلولان چند سال پس از تصویب در سال ۱۳۹۷ بهدلیل کسری بودجه بر زمین مانده است و مطالبهگری گسترده معلولان برای اجرایی شدن آن ضروری است اما تا زمانی که ریشههای مشکلات کشور که مرتبط با عموم جامعه است حل نشود، مشکلات معلولان نیز حل نخواهد شد.
هر سال رسم است که عموم جامعه و مسئولان، روز جهانی افراد دارای معلولیت را به جامعه بزرگ معلولان کشور تبریک میگویند و فعالان حقوق افراد دارای معلولیت، در رسانههای عمومی و تریبونهای مختلف دنبال میکنند؛ مطالبهگریهایی برای احقاق حقوق معلولان که غالباً درخواست اجرای کامل قانون حمایت از حقوق معلولان بهویژه ماده 27 است.
من با این تبریکگفتنها و مناسبات که موضوعات و دغدغههای معلولان را برجسته میکند، مخالفتی ندارم و اتفاقاً از آن هم استقبال میکنم اما به این استثنا کردنها هم حس چندان خوبی ندارم؛ بهویژه در شرایط فعلی که با جامعهای روبهرو شدهایم که بهخاطر شرایط خاص کشور، دچار معلولیت فراگیر شده و یأس و ناامیدی از در و دیوار آن میبارد.
مهمترین بند قانون حمایت از حقوق معلولان چند سال پس از تصویب در سال 1397 بهدلیل کسری بودجه بر زمین مانده است و مطالبهگری گسترده معلولان برای اجرایی شدن آن ضروری است اما تا زمانی که ریشههای مشکلات کشور که مرتبط با عموم جامعه است حل نشود، مشکلات معلولان نیز حل نخواهد شد. واقعیت این است که مشکلات ما از مشکلات عموم جامعه جدا نیست و بلایی که فساد گسترده و تحریمهای فلجکننده بر اقتصاد کشور و وضعیت زندگی مردم آورده، بر سر بازار لوازم توانبخشی و نیازمندیهای حیاتی معلولان هم آورده است.
اگر دولت توان ندارد که حقوق و مستمری کافی در شأن معلمان و پرستاران، بازنشستگان کشوری و لشکری و تامین اجتماعی را پرداخت کند، به همان نسبت هم قادر نیست که مطابق قانون، مستمری معلولان شدید و خیلی شدید فاقد شغل و درآمد را پرداخت کند. اگر مهمترین محور کنوانسیون جهانی افراد دارای معلولیت روی برابری فرصتها تاکید میکند، تلویحاً بر برابری تهدیدها هم تاکید دارد؛ این یعنی ما معلولان باور داریم اگر حقی یا خیر و نعمتی برای عموم جامعه وجود دارد، برای افراد دارای معلولیت هم باید وجود داشته باشد و اگر تهدید و شری عموم جامعه را تهدید میکند معلولان هم از آن بینصیب نخواهند بود.
به همین دلیل بهعنوان یک فرد دارای معلولیت، ترجیح میدهم در مطالبهگری از کارگزاران نظام و در رأس آن رئیسجمهور پزشکیان اقلیتی که به آن تعلق دارم را استثنا نکنم. به ایشان عرض میکنم اگر مشکلات کلان مملکت را حل کنید و همان معدود شعارهای موثر خود در زمان تبلیغات انتخاباتی یعنی رفع تحریمهای ظالمانه، اف.ای.تی.اف، فیلترینگ و مبارزه با فسادهای گسترده و ویژهخواریها و موارد دیگر را به نتیجه برسانید، مشکلات ما معلولان هم حل خواهد شد.
عاملی که قیمت دلار را از سه هزار تومان به 70 هزار تومان رسانده و سفره مردم را کوچک و کوچکتر کرده، همانی است که قیمت ویلچر دو میلیون تومانی سال 95 را به 30 میلیون تومان رسانده و قیمت سایر وسایل بهداشتی و تجهیزات توانبخشی را که برای معلول از نان شب واجبتر است، چندین برابر کرده است. تحریمها نهفقط برای عموم مردم بلکه ما معلولان هم نعمت نیست؛ بلکه بار گرانی است بر دوش که متاسفانه عموم جامعه را دچار معلولیت و حرکت شاداب و پرشور آن را مختل کرده است.
جناب دکتر پزشکیان؛
امروز شما در کسوت ریاستجمهوری میراثدار تکتک افرادی هستید که همه سرمایه اجتماعی خود را برای پیروزی شما خرج کردند؛ تهمتها، زخم زبانها و فشارهای زیادی را از دوست و رقیب تحمل کردند، فقط به این امید که امید را به جامعه برگردانید و جامعه غمگرفته ما را دوباره زنده کنید. آنها بدون آنکه توقعی از شما داشته و به دنبال سهمخواهی باشند، چشم امید به موفقیت شما دارند.
حواستان باشد که اگر به هر دلیلی مجبورید آنها را نادیده بگیرید حداقل آبرویشان را بخرید و در این مسیر دشوار، پرتلاطم و غبارآلود هدفتان را گم نکنید. خوب است بدانید که اگر عموم مردم زیر بار این فشار اقتصادی نفسشان به تنگ آمده، بار معلولان مضاعف است؛ چون هم باید دغدغه تامین معیشت داشته باشند و هم دغدغه تامین هزینههای ناشی از معلولیت. یادتان باشد که شما برای ایران آمدهاید و مردم امیدوارانه برای یک زندگی معمولی به شما رأی دادهاند.
آقای پزشکیان، هدفتان را گم نکنید!