پنجشنبه, 22 آذر 1403
پنجشنبه, 22 آذر 1403
معرفی کتاب؛

معمای هویدا

۱۴۰۳/۰۹/۱۰ ۱۱:۳۰ چاپ

اختصاصی_ حکایت گیلان | کتاب معمای هویدا اثر دکتر عباس میلانی از جمله کتاب هایی است که واقعا خواندنی است و بارها نیز تجدید چاپ شده است. حکایت گیلان قصد دارد بخش هایی از این کتاب را با مخاطبان خود به اشتراک بگذارد.

‌‌‌‌‌ فصل اول| پل حسرت

هشتم فروردین ۱۳۵۸ بود. حدود شش ماه از آغاز دوران زندان هویدا می گذشت. هفدهم آبان سال ۱۳۵۷ شاه به امید تطمیع موج فزاینده ی انقلاب؛ به بازداشت هویدا فرمان داد.اما آن موج تطمیع پذیر نبود. دیری نپایید که در ۲۶دی ماه ۱۳۵۷ شاه وخاندان سلطنتی از ایران گریختند. امید واقع بینانه ی بازگشتی هم در کار نبود.در عین این که بسیاری از مایملک شخصی خویش؛ازجمله سگ سلطنتی را؛با هواپیما به همراه بردند؛ اما هویدا را که به مدت سیزده سال نخست وزیر معتمد شاه بود؛ در ایران واگذاشتند.
صبح روز۲۲بهمن موج انقلاب سرانجام به ساحل پیروزی رسید‌.در هرج ومرج گریزناپذیر ساعت های انقلاب؛هویدا در زندان شاهانه تنها ماند.زندانبانانش جملگی اعضای سازمان منفور ساواک بودند واز بیم جان خود گریختند. اما هویدا فرار نکرد.در عوض به جای پذیرش مخاطرات بالقوه ی فرار برآن شد که خود را به فاتحان انقلاب تسلیم کند.وقتی که آب هااز آسیاب افتاد. معلوم شد که هویدا از بخت بدش؛ بالاترین مقام رژیم سابق است که به دست انقلابیون اسلامی افتاده است.
پنج نخست وزیر دیگر علی امینی؛ جعفر شریف امامی؛ جمشید آموزگار؛ غلامرضا ازهاری و شاپور بختیار جملگی در آستانه ی پیروزی انقلاب از ایران گریخته بودند.
هویدا اکثر ایام محبس را صرف مطالعه می‌کرد. اما در آن روز سرد پاییزی مصاحبه ؛ تنها نسخه ای طلاکوب از قرآن در کنار تشک سلولش به چشم می خورد. قرآن را نه برای
  ارشاد معنوی و سلوک روحی که برای تدارک دفاعیات خود در دادگاه می خواست. گمانش آن بود که در یک دادگاه علنی والبته طبق موازین اسلامی محاکمه خواهد شد.
در زندان گاهی رمان پلیسی می خواند.از جوانی خواننده ی مشتاق ومستمر این گونه آثار بود.دلبستگی اش بیشتر به نوشته هایی بود که به سیاق داشیل هامت و ریموند چاندلر نوشته شده بود ودر فرانسه ؛ تحت مجموعه ای به نام سری نوآر چاپ می شد. در عین حال؛ از دختر خاله اش؛ دکتر فرشته انشاء؛کتاب هایی در باره ی انقلاب فرانسه و چین خواسته بود. حال دیگر ترور انقلابی ی خوف انگیزی که وصفش را در آن کتاب ها می خواند ؛ تروری که همواره سخت حق به جانب و کینه توز بود وانعطاف نمی پذیرفت. صرفا مقوله ای مجرد و تاریخی نبود.از لحظه ی سرنوشت سازی که خود را تحویل مسئولین انقلاب اسلامی داده بود؛ همین قهر؛ این بار به ردایی اسلامی ؛ زندگی روزمره اش را شکل می داد و بر آن سایه ای لرزآور می انداخت.........ادامه دارد

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان