به گزارش حکایت گیلان | حمله بی سابقه نیروهای حماس و گروه های مقاومت فلسطینی به اسرائیل در هفت اکتبر ۲۰۲۳، بمباران بی امان نوار غزه در یک سال گذشته از سوی اسرائیل، تبادل آتش میان حزب الله لبنان و اسرائیل، حملات حوثی ها(انصارالله) یمن به منافع اسرائیل و حامیان آن در دریای سرخ، هدف قرار دادن منافع جمهوری اسلامی ایران در سوریه و لبنان، ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران، ترور فرماندهان نظامی و مقام های ارشد حزب الله لبنان در بیروت، انفجار همزمان پیجرها و دستگاه های ارتباطی در اختیار حزب الله لبنان، ترور سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان و در نهایت دومین حمله موشکی مستقیم جمهوری اسلامی ایران به اسرائیل که شامگاه گذشته رخ دادT همه و همه منطقه غرب آسیا را در آستانه یکی از بی سابقه ترین تنش های چند دهه اخیر قرار داده است.

به نقل از اقتصادنیوز، مروان بشرا، تحلیل گر ارشد الجزیره در نوشتاری کوتاه درباره تشدید تنش در منطقه می نویسد: «زمان آن فرارسیده که همه و به خصوص بزرگان سیاست در منطقه و فرامنطقه از لبه پرتگاه عقب نشینی کنند. اکنون زمان شادی و جشن نیست. اکنون زمان تنش زدایی است. اکنون زمان آن فرا رسیده است که بزرگسالان در شورای امنیت سازمان ملل متحد یا در واشنگتن یا هر جای دیگر اروپا واقعا منطقه را از لبه پرتگاه عقب بکشند. در حال حاضر، ده‌ها هزار نفر در غزه، لبنان و جاهای دیگر کشته شده‌اند، و ما در شرف ورود به یک جنگ منطقه‌ای بزرگتر با دخالت ایالات متحده هستیم. این یک وضعیت بسیار بسیار خطرناک است.این ایده که ایران و اسرائیل تحت حمایت آمریکا به سمت جنگ مستقیم با یکدیگر بروند، همه را در خاورمیانه و فراتر از آن خواهد سوزاند.»

نگار مرتضوی، یکی از اعضای ارشد مرکز سیاست بین‌الملل نیز در واکنش به تسریع تشدید تنش میان تهران و تل آویو می نویسد: دولت ایران احتمالاً احساس می‌کند که اگر به تشدید تنش‌های اخیر اسرائیل پاسخ ندهد، حملات اسرائیل نه تنها ادامه پیدا کرده، بلکه دامنه آن هم هر روز وسیع تر می شود. حملات موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل در ماه آوریل -دو هفته پس از حمله مرگبار اسرائیل به کنسولگری این کشور در سوریه- یک هشدار اولیه و تلاشی برای کاهش تنش بود. به نظر می‌رسد پیام‌هایی که از سوی ایران در مورد آخرین رگبار موشکی‌اش داده شده است، یکسان است. آنها دومین حمله موشکی به اسرائیل را هم یک ضربه هشدار دهنده دیگر می دانند.

تریتا پارسی، معاون اجرایی موسسه کوئینسی و تحلیل گر ارشد مسائل ایران معتقد است که منطقه تنها چند هفته قبل از انتخابات آمریکا در 5 نوامبر با وضعیت بسیار انفجاری که می تواند به سرعت به یک جنگ منطقه ای تمام عیار تبدیل شود رو به رو است. او در این باره می گوید: «مطلقاً هیچ دلیلی وجود ندارد که ما اینجا باشیم. تنها دلیلی که ما اینجا هستیم این است که به نظر می رسد جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده توانایی یا تمایلی به نه گفتن به بنیامین نتانیاهو ندارد.»

علی واعظ، مدیر پروژه ایران در اندیشکده گروه بحران بین‌المللی، می‌گوید که حملات اسرائیل علیه زیرساخت‌های هسته‌ای ایران یک احتمال بسیار قوی است.

واعظ به الجزیره گفت: «خطر حمله اسرائیل به برنامه هسته‌ای ایران زیاد است زیرا سپر دفاعی ایران که حزب الله لبنان است اکنون در موقعیت ضعیف شده ای قرار گرفته است. نیروهای آمریکایی در حال حاضر در منطقه هستند و از اسرائیل محافظت می کنند و برای اسرائیل، این به طور بالقوه فرصتی است که یک بار برای مراقبت از تهدید بزرگی که در چند دهه گذشته از سوی ایران احساس کرده، اقدام کند. اسرائیل شانسی برای دیپلماسی در این میدان قائل نیست و بنابراین من فکر می کنم خطر واقعی حمله به تاسیسات هسته ای ایران وجود دارد. واعظ افزود که صرف نظر از اینکه اسرائیل زیرساخت‌های هسته‌ای یا تأسیسات نظامی ایران را هدف قرار می‌دهد یا خیر، پاسخ بزرگ اسرائیل همچنان می‌تواند آغازگر جنگ گسترده‌تری باشد.»

خلیل جهشان، مدیر اجرایی مرکز مطالعات عرب واشنگتن، می گوید که حمایت بی قید و شرط دولت بایدن از دولت نتانیاهو، کل منطقه را به سمت یک سرنوشت ناشناخته خواهد برد. او می گوید: یک سال از آغاز جنگ غزه می گذرد . حمایت کورکورانه کامل ایالات متحده از سیاست های اسرائیل و البته افراط و تفریط این رژیم همچنان ادامه دارد. این نتیجه یک سیاست یک جانبه است که از آغاز این درگیری از پذیرش هرگونه عنصر عقلانیت سرباز زد.