اختصاصی_حکایت گیلان | ابوالفضل رضایی: بعد از سپری سه ماه از آغاز به کار دولت پزشکیان سرعت تغییرات مدیران عالی دولت در استان ها مورد نقد جدی فعالان سیاسی و انتخاباتی حامی ایشان را در پی داشته است. بعد از گمانه زنی ها و نقل و قول های متعدد و متناوب و ارائه لیست و حمایت گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی که معمولا در ایام عزل و نصب های سیاسی و اجرایی مرسوم است بالاخره با انتخاب استانداران کردستان و کهگیلویه و بویراحمد گام نخست تغییرات در سطوح استانها برداشته شد. در استان گیلان دو شخصیت سیاسی/اجرایی شانس بیشتری برای سکان استانداری گیلان را دارند.

در این گزارش مختصر گریزی به سوابق آنان و چشم انتظاری یک گیلان خسته از ناکارآمدی و انباشت مطالبات خواهیم پرداخت.

قبل از بررسی سوابق و رویکردهای دو  شخصیت مطرح شده لیست مشترک ستاد پزشکیان و جبهه اصلاحات بیشتر از دیگران شنیده می شود[جنابان جهانبخش خانجانی و هادی حق شناس]. لیستی از ابربحران ها و مشکلات عمده توسعه استان را در میان می گذاریم تا با یک عینک بهتری به انتظارات و پیامدهای یک انتخاب استاندار و مواجه آنان در مسایل پیشرو داشته باشیم.

استاندار آتی با مجموع شرایطی از موانع و مشکلاتی به ارث رسیده در گام نخست نیازمند توجه ملی به حل مسایل آن در کوتاه ترین زمان ممکن دارد چرا که اغلب ابر بحران های مواجه آن از جمله وضعیت بغرنج مدیریت پسماند و انباشت انبوه زباله در جای جای استان، عدم به نتیجه رسیدن ساخت و بهره برداری از سدهای پلرود و شفارود، فرسودگی شبکه انتقال و توزیع برق گیلان با توجه به افزایش مصرف برق با وجود سکونت مهاجرین فراوان و مسافرت در فصول گرم سال، تسریع در ساخت و راه اندازی راه آهن رشت انزلی به آستارا، رفع موانع مربوط به ساخت و ساز و تغییر کاربری ها برای ساکنان بومی استان همچون سایر استان‌های همجوار، تغییر قوانین ساخت و ساز در شهرهای استان با توجه به کمبود زمین (ساخت در ارتفاع)، رفع مشکلات ترافیکی و استهلاک وقت و عمر و سرمایه شهروندان در ترددهای شهری و بین شهری و دهها مورد از انباشت مطالبات محلی در هر نقطه ای از شهرستان های استان که حاصل کم توجهی سالها و یا عدم پیگیری به موقع برای جلوگیری از سطح نامطلوب و رسیدن به سطح مطلوب، از تهدیدهای جدی در روند کامیابی در توسعه استان است که می بایست (البته تحریم های ظالمانه بر علیه کشور را می توان یکطرفه قضیه دانست) برای چاره اندیشی آن ترمیم شکاف های حادث شده به ایجاد یک اجماع و ادراک توسعه محور بین نخبگان جامعه محلی و  بازیگران سیاسی و محلی و منطقه ای در نظر گرفت.

اهمیت به گزاره های بالا برای انتخاب استاندار از نکات برجسته ای است که این روزها نقل محافل سیاسی استان را سامان داده است.
 جهانبخش خانجانی را می توان با توجه به تفکر توسعه گرا، سوابق مدیریتی در سطوح بالای وزارت کشور و ارتباطات سیاسی گسترده در کشور برخوردار بوده و همین ویژگی های منحصربه‌فرد می تواند نقش تسهیل کننده مشکلات و پیوست موانع توسعه نیافتگی استان را جبران نموده و بسیج و ساماندهی بهتر نیروهای انسانی و استفاده مطلوب تری را ایفا نماید. همچنین خانجانی به دلیل عضویت در شورای مرکزی کارگزاران سازندگی و باور به کارکرد احزاب و توسعه سیاسی، تجربه حضور موفق در بخش خصوصی و نهایتا تجربه در دو بخش دولتی و خصوصی درک هیبرتی (ترکیبی) از فضای کسب و کار بر این دو حوزه را دارد.
هادی حق شناس یکی دیگر از سرمایه های اجتماعی و سیاسی استان است و با در نظر گرفتن سوابق تخصصی و تجارب ارزنده ای که در وزارت راه و استانداری گرگان و سابقا نمایندگی مجلس می توانند منشا خیر و موفقیت مطلوب تری را برای دولت در سطح کلان رقم زده و خدمات بهتری را به کشور ارائه نمایند.
چندی پیش وزیر کشور اعلام کرده بود که استانداران حتی المقدور از بین کارکنان وزارت کشور انتخاب خواهند شد که خانجانی دارای این خصیصه می باشد.
از طرف دیگر رهبری سال‌های قبل نمایندگان مجلس را از دخالت در امور اجرایی برحذر داشتند و از آنجایی‌که یکی از گزینه های  مجمع نمایندگان استان دکتر حق شناس می باشد! شائبه دخالت بعدی نمایندگان در امور اجرایی استان و همچنین کوتاه آمدن نماینده عالی دولت در برابر خواسته های خرد و منطقه ای نمایندگان پیش خواهد آمد! و خانجانی در این زمینه نیز دینی نسبت به نمایندگان نداشته و از اقتدار افزون‌تری برخوردار خواهد بود

بنابراین باید منتظر ماند و دید در روزهای آتی  چه تصمیمی برای استان گیلان که در دوره انتخابات از منظر آرای انتخاباتی پنجمین استان برتر در پیروزی دولت پزشکیان نقش افرینی داشته، شاهد باشیم.ضرورت این انگاره ها زمانی برجسته خواهد بود که انتخاب سکان استانداری در هدایت و انسجام برنامه های وعده داده شده و تقویت نیروهای همفکر از اهمیت ویژه ای در موفقیت دولت پزشکیان خواهد داشت