شنبه, 14 مهر 1403
شنبه, 14 مهر 1403

 حکایت گیلان | فرشاد حسینی‌فر: در آستانه انتصاب عالی ترین مقام اجرایی استان گیلان در دولت چهاردهم قرار داریم که بی شک در سرنوشت کوتاه مدت و بلند مدت استان مؤثر است. منصفانه‌ترین جمله‌ای که در خصوص مدیریت یک دهه گذشته استان می توان گفت این است که فرصت سوزی، ناکارآمدی، بی‌تدبیری، خالص‌سازی، آمارسازی و... موجب نارضایتی گیلانیان شد، شکاف توسعه استان را در مقایسه با سایر استان ها عمیق تر کرد و استان را با تهدیدهای جدی مواجه ساخت. با آنکه مجموع پتانسیل مردمی و مزیت ها و فرصت های کم نظیر موجود در گیلان را به سختی می توان در یک استان دیگر مشاهده کرد اما توان و همت و جامع نگری و اندیشه لازم در مدیران ارشد برای بهره گیری از این مواهب و تاثیر آن در بهتر شدن وضعیت معیشت و زندگی مردم گیلان دیده نشد و این تنها مربوط به دولت سیزدهم نیست اما در سه سال اخیر پررنگ تر بوده است. به عبارتی شاید تلاش صورت گرفت، اما کافی و نتیجه بخش نبود. هرچند دولتمردان و مجمع نمایندگان گیلان در سال های گذشته به مباحث کشاورزی_دامپروری_صیادی و ملزومات آن‌ها (اعم ازقوانین، زیرساخت، قیمت گذاری و...) پرداختند اما باز نتوانستند به اهداف برنامه ی توسعه کشور دست یابند و در نتیجه رضایت خاطر فعالان خرد و کلان این صنایع و ایجاد رونق مد نظر فراهم نشد. این رویکرد در مسائلی همچون زباله ی سراوان و تالاب انزلی نیز به شرح ایضاً اتفاق افتاد، یعنی بسنده کردن به بازدیدهای میدانی، توجه بخشی رسانه ای، تشکیل جلسات گفتگومحور و غیرعملیاتی و حتی عدم استفاده از اعتبار ریالی دولت و برگشت بودجه و نتیجتاً تکرار توصیه‌های قبلی استاندار و نمایندگان که مثلا؛ تالاب انزلی باید احیا شود/ برنامه های احیای تالاب انزلی بروزرسانی و با جدیت پیگیری شود / زباله سوز سراوان باید خریداری شود / لندفیل جدید باید معرفی بشود و باید-باید-باید...

اگر نگوییم دیر شده است و امیدوارانه بنگریم، خوشبینانه ترین نگاه این است که به نظر می‌رسد استان به زمان اضطراری برای جلوگیری از بحران ها و استفاده از فرصت ها از همیشه نزدیکتر شده است. تهدیدها سایه به سایه در تعقیب پیشرفت گیلان و فرصت ها همچون طلوع آفتاب هستند که اگر بیش از حد منتظر بمانیم آن را از دست می دهیم. اگر راهبرد استاندار جدید این فراز از سخن شهیدسلیمانی باشد که می فرمایند: «میزان فرصتی که در بحران ها وجود دارد در خود فرصت ها نیست» آینده امیدوار کننده و روشن است در غیر این صورت تشدید وضعیت موجود را باید انتظار کشید.
در خصوص تهدیدهای محسوس استان گیلان می توان به مباحث محیط زیستی و تاثیر آن بر سلامت مردم وکسب و کار بخش قابل توجهی از جوامع محلی اشاره کرد اما به طور هم زمان مباحثی همچون تضعیف وضعیت اقتصادی جوامع روستایی و فروش زمین به افرادغیربومی، تغییر کاربری زمین ها و قرارگرفتن نام گیلان به عنوان 3 استان مهاجرپذیر و .... نیز قابل توجه است.
و اما فرصت‌ها؛
1) سازمان منطقه آزاد تجای-صنعتی انزلی؛ که مشهود است همینک از وظیفه اصلی خود فاصله ی معناداری گرفته و باید مبتنی بر اساسنامه و در راستای برنامه ی هفتم توسعه تبدیل به ظرفیتی برای تجارت منطقه شمال و حتی مرکز کشور شده و وارد فاز جدیدی از فعالیتهای تجاری-تولیدی بشود.
2) دریای کاسپین ؛ ظرفیتی کم نظیر و موهبتی استراتژیک که برای شکوفایی ظرفیت های بالقوه آن ، می بایست در اسرع وقت فعالیت های اجرایی سیاست های کلی اقتصاددریامحور ابلاغی مقام معظم رهبری را آغاز کرد و تجارب موفق ادوار گذشته سازمان بنادر و ایده های نو سازمان شیلات ایران را با هدف بهبود شرایط اقتصادی مردم گیلان در دستورکارقرار داد.
3) گردشگری؛ صنعتی مردم نهاد که با جاذبه های طبیعی و تاریخی، صنایع دستی،صنایع غذایی-سوغات و محصولات محلی، صنعت حمل و نقل-ورزش-زیارت-تجارت-سینما-درمان و.... درهم تنیده شده است و رونق آن می تواند مستقیما منجر به جهش اقتصادی منطقه و جامعه بشود. صنعت گردشگری مشمول قوانین حمایتی مناسبی است و در گیلان سابقه ای بیش از یک قرن دارد. بهترین رویکرد برای تقویت این صنعت در گیلان را می توان توجه به ایجاد زیرساخت های انرژی و ارتباطاتی، احیای ستاددائمی خدمات سفر در استان و شهرستان‌ها، حفظ اراضی گردشگری و جلوگیری از تغییرکاربری آن ها، تجدید نظر در ضوابط بازدارنده و قدیمی برای ایجاد سازه های سنتی-بومی و رفاهی در سواحل و ییلاقات، معرفی ایده های نو سرمایه گذاری در حوزه گردشگری خصوصا گردشگری دریایی و جذب سرمایه گذار نام برد.

استان گیلان به شدت مستعد توسعه، تحول و رونق است ،به شرط اینکه در این شرایط حساس، دولت چهاردهم یک نیروی عالم، متخصص، جهادی و مردمی،آشنا به مبانی اقتصادی و مشرف به سازمان های اقتصادی تحول آفرین و درآمدزا همچون منطقه آزاد و سازمان بنادر، دارای تجربه ی مدیریت بحران، آشنا با اقتصاددریامحور و علاقمند به توسعه ی صنعت شتاب دهنده ی گردشگری و در عین حال بومی و با سابقه ی قانون گذاری و شخصیتی در تراز وزارت یعنی دکترهادی حق شناس را به عنوان استاندار منصوب نماید و مشروط بر اینکه نمایندگان و صاحبان تریبون و خواص از نگاه رشتی و انزلی چی و غرب گیلانی و شرق گیلانی و اصولگرایی و اصلاح طلبی فارغ شوند، از ظرفیت های قانونی خود برای هم افزایی استفاده کنند و بر مبنای میثاق قانون اساسی-برنامه های ابلاغی مقام معظم رهبری-برای مردم و برای ایران و برای گیلان عزیز وحدت آفرین و مؤثر در پیشرفت استان گیلان باشند.
هدف از این یادداشت توجه دهی بیشتر به نقش غیرقابل انکار و تاثیر یک استاندار کارآمد بر فرایند دستیابی به آرمان های ما گیلانیان بود. در یادداشت های بعدی به سایر آیتم های موثر در توسعه و پیشرفت استان گیلان نیز خواهیم پرداخت.

همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان