حکایت گیلان | سرویس فرهنگ و هنر | عباس مؤذن: افلاطون در کتاب جمهوری ، شاعران را از جامعهی آرمانی خود طرد میکند چرا که شعر را عاری از حقیقت میپندارد و هنر را مایهی بدآموزی کودکان.این نوع تفکر به انحای مختلف در تمام جوامع وجود دارد فقط افلاطون برای بیانش کلمه دارد چراکه به آن اندیشیده. وقتی در جامعه ی خودمان فردی میگوید :"دارم کار میکنم نقاشی که نمیکنم!" عملاً چنین تفکری در ذهن دارد که نقاشی کار مهمی نیست و وقت تلف کردن است چون در آن حقیقتی وجود ندارد.
از طرف دیگر انسان آرمانی افلاطون با عارف ایرانی یک نقطه تلاقی دارد و آن هم تحت تاثیر احساسات قرار نگرفتن است و از آنجایی که خاستگاه هنر احساس است تضاد دیگری بین هنر و انسان آرمانی یا سالک طریقت بوجود میآید.و در جامعه ما که بخش بزرگی از کهن الگوهایمان ،متاثر از عرفان است این تضاد کاملا مشهود است و شاید دلیل اینکه شعر، موسیقی و رقص در خدمت عرفان درآمدند تنها راه بقایشان بوده است.
اما از زمان ارسطو تا امروز سعی شده روی این نکته تکیه شود که تخلیهی کنترل شدهی احساسات از طریق مواجهه با آثار هنری، نه تنها انسان را به پستی نمیکشاند بلکه مانع از شکلگیری عقدههای روانی نیز میگردد. از طرف دیگر ، یکی از کارهایی که هنر انجام میدهد خلق زیبایست و امر زیبا وقتی در جامعه ساری و جاری گردد در کل منجر به ارتقای سطح سلیقهی عموم جامعه میگردد، چرا که انسان همواره تحت تاثیر محیط خود قرار داشته و دارد. یعنی وقتی هنر در جامعه مورد اقبال قرار میگیرد ما شاهد شکلگیری خانه های زیباتر، لباسهای زیباتر، کلامهای زیباتر و بدور از بد دهنی خواهیم بود .اینجاست که فردوسی وقتی به اضمحلال جامعه اشاره میکند ، میگوید:
هنر خوار شد جادویی ارجمند نهان راستی آشکارا گزند.
اما پاسخ به عاری از حقیقت بودن هنر:
شوپنهاور معتقد است این استدلال افلاطون یکی از بزرگترین خطاهای این مرد بزرگ است وی میگوید انتظار ما از هنر ، به دست دادن معرفت به یک فرد جزئی نیست بلکه معرفت به انسانیت به معنای دقیق کلمه ، معرفت به ایدهی انسانیت است.یکی از سلف پرترههای رامبرانت را تصور کنید.آیا ارزشی که ما برای این نقاشی قائلیم به خاطر آنست که حرفی در مورد نمود یک هلندی قرن شانزدهمی به خصوص برای ما دارد؟اینکه قیافهاش چطور بوده و چطور لباس میپوشیدهاست؟واضح است که اینطور نیست.پرترهی عالی، یک عکس فوری نیست.ما به این خاطر برای آن ارزش قائلیم که حرفی مربوط به خودمان برایمان دارد، چراکه موضوع این نقاشی کلیست یعنی انسانیت فی نفسه.
ابوعلی سینا که بود ؟
تراژدی ناسلبریتی ها