اختصاصی حکایت گیلان | هفته گذشته چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در حالی برگزار گردید که مسعود پزشکیان و سعید جلیلی با کسب بیشترین آرا به دور دوم راه یافتند. اما مهمترین اتفاق که تعجب بسیاری را برانگیخت؛ عدم مشارکت ۶۰ درصدی واجدین شرایط در کشور و حدود ۷۰ درصدی در گیلان بود که البته این عدد در شهرستانهای رشت و خمام به حدود ۷۵ درصد نیز رسید. عدم مشارکتی که دارای پیامی صریح برای مسئولین بوده و میبایست مورد توجه ویژه حکومت و تحلیلگران سیاسی قرار گیرد.
حال درحالی به جمعه (۱۵تیر) موعد رقابت بین دو کاندیدا نزدیک میشویم که شاهد ابراز نظرات متفاوت مردم و فعالین سیاسی هستیم؛ برخی معتقدند در دور دوم، مشارکت کمتر خواهد شد و عدهای حساسیت به وجود آمده را عاملی جهت به میدان آمدن بخشی از خاکستریها و معترضینن می دانند.
در این بین اصلاحطلبان با متحجر و ضدتوسعه دانستن جلیلی، پیروزی او را برای کشور خطرناک میدانند و در مقابل؛اصولگرایان پیروزی پزشکیان را ادامه دولت روحانی دانسته و معتقدند این افراد کشور را دو دستی به آمریکا و غرب واگذار میکنند و طیف سومی که به تحریمیون و معترضین معروفند با بی اثر دانستن مشارکت معتقدند: تفاوت ماهوی در عملکرد و برنامه دو نامزد دیده نمیشود، امکان اصلاح از درون سیستم وجود ندارد و نباید به هیچ کدام از کاندیداها رای داد.
از این رو به سراغ چند تن از فعالین سیاسی و اجتماعی گیلان رفتیم و پیرامون پرسشهای زیر به گفتگو و مصاحبه پرداختیم.
۱- علت کاهش مشارکت (خصوصا گیلانیها) در دور اول چه بود؟
۲-پیشبینی و ارزیابی شما از میزان مشارکت (خصوصا در گیلان) و فرد پیروز در دور دوم؟
۳-آیا دولت احتمالی پزشکیان را ادامه دولت خاتمی و روحانی یا دولت جلیلی را ادامه دولت رئیسی یا حتی مشابه احمدینژاد میدانید؟
حسین نقاشی، فعال سیاسی و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد در پاسخ به سئوالات ما گفت:
در پاسخ به سئوال اول باید عرض کنم، عمده استانهایی مانند گیلان که در دور اول میزان مشارکت در آنها پایین بوده است جز استانهایی هستند که میزان آسیب در اعتراضات ۱۴۰۱درآنها بالا بود. یعنی یکی از عواملی که باعث کاهش مشارکت اولا در کل کشور و دوما در این استانها شده است، کشته شدن برخی از معترضین در این استانها بود و بهطور کلی هم میتوان دلیل این میزان عدم مشارکت را روح، روان و وجدان جمعی بخش بزرگی از جامعه دانست که همچنان تحت تاثیر وقایع ۱۴۰۱بود.
البته موارد دیگری همچون ناکارآمدیها، فقرفزاینده، عدم توسعه یافتگی و نداشتن امید به بهبودی اوضاع، همگی در کاهش مشارکت در دور اول تأثیرگذار بود.
در مورد پرسش دوم؛ ارزیابی خاصی در قالب عدد و رقم ندارم، اما طبق اعلام های رسمی که میزان مشارکت ۳۹/۷درصد بوده است گمان می کنم انتخابات در دور دوم تفاوت فاحش و معناداری نسبت در دور اول نخواهد داشت، اما احتمال این میرود که به دلیل ترس از پیروزی جلیلی امکان افزایش مشارکت تا یک میزان و یک حدی را شاهد باشیم. کمپین آقای پزشکیان و اصلاحطلبان هم سعی می کنند بر این موج هراس از جلیلی سوار شوند و از راهبرد «دیو و دلبر» استفاده کنند (دیو ساختن رقیب و دلبر ساختن نامزد خود) و البته موقعیت شخصیتی، شرایط پیرامونی و اطرافیان جلیلی که در بین آنها نیروهای تندرو بسیاری وجود دارند نیز این امکان را به کمپین پزشکیان می دهد که بر موج جلیلی هراسی سوار شوند.
اما با این وجود چون معمولا انتخاباتهای دور دوم (خصوصا انتخابات مجلس) کم فروغ تر بوده، احتمال مشارکت کمتر نیز وجود دارد و نمی توان با قطعیت میزان افزایش مشارکت و فرد پیروز را اعلام کرد.
و پاسخ به سئوال سوم: سعید جلیلی چهرهای است که بیش از یک دهه دولت در سایه تشکیل داده، مسلک، مرام و ایده مستقل حکمرانی خود را دارد و فارغ از این موضوع که این مبحث را بپسندیم یا نه، سعید جلیلی کاری این چنینی را در طول سالها انجام داده، گرچه اساسا تفکرات و خروجیهای برنامهها و اقداماتشان را برای کشور مفید نمیدانم و به عقیده من رویه و گفتمان دولت رئیسی در دولت جلیلی ادامه پیدا خواهد کرد. حتی در بسیاری از موارد همراهی فکری دولت جلیلی با دولت رئیسی تشدید هم خواهد شد؛ زیرا جلیلی گمان می کند که دولت رئیسی را در بخش های مختلف او مهره چینی کرده و او است که بدون حضور مشخص در مدیریت عالی اجرایی توانسته تاثیرگذار باشد.
به نظر می رسد دولت احتمالی جلیلی در همان افق وسیاق دولت رئیسی و به نوعی یک مدل تجدید شده از دولت احمدی نژاد خواهد بود و به همین دلیل موقعیت جلیلی نسبت به رئیسی متفاوت تر خواهد بود.
ژاله حساسخواه، استاد دانشگاه و عضو شورای مرکزی انجمن مدرسین کشور:
۱-پدیده کاهش مشارکت مردم در این انتخابات دوراز انتظار نبود، زیرا از مدتها پیشتر و بنا به دلایل متعدد و مشکلات متعدد کشور، افراد دلسوز، بارها و به شیوههای مختلف وضعیت قرمز پیش بینی کرده و وقوع این پدیده را هشدارداده بودند، که متاسفانه نه تتها هیچگاه جدی گرفته نشدند بلکه به ضدیت نیز متهم شدند. اما کاهش چشمگیر مشارکت در استان گیلان که معمولاً دارای رتبه بالایی در انتخابات ریاست جمهوری بود، بهویژه آنجا که اصلاحطلبان نامزد معرفی کرده بودند پیام معنادارتری داشت.
شاید مهمترین بخش این پیام، علاوه براعتراض به شرایط اقتصادی و اجتماعی و عملکرد دولتهای پیشین، رساندن احساس ناامیدی و بی تفاوتی گیلانیان بود که مصداق فرموده مولاناست که صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم/ یا راه نمیدانی یا نامه نمیخوانی. بی توجهی مسئولین به گیلان و همچنین تجربه های پس از انتخابات آنها مانند شنیده نشدن صدایشان در عزل و نصبها، تحمیل مدیران غیر بومی، بی توجهی به تامین زیرساخت های توسعه ای و محروم ماندن استان در همه دولتهای پیشین درکنارعوامل دیگر ،مشارکت گیلان در انتخابات را به یکی از سه استان با پایین ترین نرخ مشارکت تنزل داد.
۲-در پاسخ به سئوال دوم: انتظار می رفت که مناظرهها به افزایش آگاهی و ایجاد انگیزه برای شرکت در انتخابات بینجامد، اما متاسفانه سطح برنامهها بسیار نازلتر از استانداردها بود و به نظر میرسد که نتوانست تغییرمحسوسی در رفع ابهامات 60 درصد خاموش جامعه ایجاد کند. با این حال، با به میدان آمدن بخشی از گروههای علمی و سیاسی مرجع و رسانه ها به عنوان مهندسان افکار عمومی، تا حدودی فضای انتخاباتی تغییر کرده و انتظار می رود درصدی از 60 درصد خاموش دوراول، به مشارکت ترغیب شده باشند. اما ازآنجاییکه میزان مشارکت تحت تأثیر ترکیبی از عوامل مختلف قرار خواهد گرفت، نمیتوان به طور دقیق میزان و مقدار دقیق افزایش مشارکت سخن گفت.
براساس مشاهدات و شواهد موجود و با توجه به حمایتهای اعلام شده از دکتر پزشکیان، احتمال این که ایشان از شانس بیشتری برای پیروزی در دور دوم برخوردار باشد قویتر است. اما همیشه پیش بینیها براساس مشاهدات دقیق نیستند و نتایج واقعی ممکن است متفاوت باشد.
۳-آیا دولت احتمالی پزشکیان را ادامه دولت خاتمی و روحانی و دولت جلیلی را ادامه دولت رئیسی یا احمدی نژاد میدانید؟ بزرگی می گفت حتی آبی که از یک چشمه درجریان است درست از همان لحظه ای که از کنارشما گذشت مجددا" به همان صورت تکرارنمی شود. در مورد دولت های احتمالی هم همین طور است. یعنی اگرچه بر اساس تحلیلهای منتشر شده، برخی تحلیلگران بر این باورند که دولت احتمالی مسعود پزشکیان ممکن است وجوه اشتراکی با دولت سید محمد خاتمی داشته باشد، زیرا پزشکیان در آن دوران به عنوان وزیر بهداشت فعالیت می کرده و دولت خاتمی نیز دستاوردهای اقتصادی مهمی را به ثبت رسانده است و از سوی دیگر، دولت سعید جلیلی احتمالا" دارای شباهتهایی با دولتهای محمود احمدی نژاد و ابراهیم رئیسی ، به ویژه در حوزه سیاست خارجی باشد، با این حال، بر اساس آنچه در مناظره ها شاهد بودیم، هر دو نامزد برنامه ها و سیاستهای خاص خود را ارائه کردند و بنابراین نمیتوان با قطعیت گفت که دولتهای آنها دقیقاً در ادامه راه دولتهای پیشین خواهند بود. با این وجود، تجربه نشان داده که عملکرد دولتهای آینده نه تنها به شعارها و برنامه ها بلکه به شخصیت فردی و سابقه کاری نامزدها در کارنامه هایشان و همچنین به تصمیمات و سیاستهایی که پس از به قدرت رسیدن اتخاذ می شوند، بستگی دارد.
زهرا بوذری، دبیر استانی و عضو شورای مرکزی مجمع فرهنگیان ایران اسلامی:
۱-علت کاهش مشارکت در سطح کشور بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و ناملایمات بوجود آمده، خصوصا در سه سال گذشته و توسط دولتی بوده که با وعده های رویایی به قدرت رسید، اما با ایجاد سانسور، فیلترینگ، فضای امنیتی و برخورد با معترضین خواست حکومت کند.
۲-در دور اول انتخابات در گیلان به جهت آن که مردم از اتفاقات ۱۴۰۱ دلخور بودند و هنوز تعدادی از زنان این شهر و استان به دلایل سیاسی و اجتماعی در زندان هستند و یا احکام سنگین گرفته اند، نتوانستیم اعتماد از دست رفته را ترمیم کنیم اما با ورود به مرحله دوم و خصوصا پس از پخش مناظرات و سخنرانیهای دکتر پزشکیان و اعضای فرهیخته ستادهایشان در سطح کشور، شرایط کمی بهبود پیدا کرد و امیدوارم که با حضور مردم پیروزی جناب پزشکیان ومردم حاصل شود.
۳-در پاسخ به این سئوال که آیا دولت ایشان، دولت سوم جناب خاتمی ویا دولت سوم جناب روحانی هست، باید منتظر سپری شدن حداقل چند سال بود و دید که آیا در حوزه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به پای دولت اصلاحات و در سیاست خارجه به پای دولت تدبیر و امید خواهد رسید ویا ان شاالله پا را فراتر گذاشته ودولت تحول خواه مورد پذیرش جامعه خواهد بود؟ که ما به طریق اولی شق سوم را بیشتر می پسندیم.
نعمت اکبری، پژوهشگر و فعال سیاسی:
۱--مشارکت کم مردم استان در انتخابات را به سبب ناکارآمدی حاکمیت در ایجاد رفاه، عدالت، آزادی و همچنین در بخشهایی سیاستهای ضدحقوق شهروندی و سیاست نابخردانه خارجی نظام در عرصه های داخلی و خارجی را عامل اصلی کاهش مشارکت می دانم و تفاوت این میزان مشارکت با برخی از استانها را هم ناشی از آگاهی تاریخی مردم استان و کم رنگ بودن صبغه ایدئولوژیک در اعتقادات مردمان استان گیلان میدانم..
۲-پیش بینی من این است که میزان مشارکت در استان گیلان در دور دوم احتمالا بیشتر خواهد شد و اگر اقدام خاصی از سوی جریان رقیب در پای صندوق و یا از طریق حمایت های خاص دولتی صورت نگیرد، پیش بینی ام این است که با همین میزان مشارکت و شاید با مشارکت کمی بیشتر از دور اول، پزشکیان رئیس جمهور خواهد بود.
۳-به سبب موانعی که احتمالا از طرق مختلف و توسط نهادهای مختلف به مانند مجلس، نهادهای موازی و برخی دیگر از نهادها در اجرای شعارها، وعدهها و انتخاب وزرا، مدیران و.. بر سر راه پزشکیان وجود دارد، نتیجه کار و ادامه دولت پزشکیان را مشابه شرایط و عملکرد دولت روحانی می دانم و در مورد دولت احتمالی جلیلی نیز، برنامه و عملکرد او، مدیران و مشاورانش را دهها مرتبه بدتر از دوران احمدی نژاد و حتی ضعیفتر از دولت رئیسی می دانم.
بهنام ربیعزاده، روزنامهنگار:
۱-در مورد پرسش اول؛ دلایل متعددی قابل توجه و ارزیابی ست. سردرگمی، فشارهای اقتصادی، بی اعتمادی مردم و عدم پاسخگویی مناسب و پاسخ های قهری، نارکارآمدی و سوء مدیریت ها، تکرار اختلاس های آنچنانی و موارد دیگر که هر یک تاثیر خود را در این عدم مشارکت داشتهاند.
نزدیک یک دهه است که از آخرین انتخابات پرشور میگذرد. در ۹۶ چهل میلیون رای به صندوقها ریخته شد تا تغییر در شکل حکمرانی یا بهبود اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی ایجاد شود اما به سرعت آنچه دستگیر رای دهندگان شد ناامیدی بود.
طبیعیست که بدنه اصلی و بزرگ رای دهندگان را طبقه متوسط شکل داده بود و امروزه به راحتی می توان دید که این طبقه ضعیف شده است. کمی بعداز ۹۶ ناگهان "کمپین پشیمانیم" شکل گرفت درحالیکه پیشاز آن مردم به خیال وضع بهتر و به تبعیت از دولت شعار"به عقب برنمی گردیم" می دادند! ناگهان به همه چیز بیاعتماد شدند و درواقع از اعتمادی که کردند، پشیمان شدند. جالب آنکه آن زمان اصولگرایان از بوجود آمدن این کمپین خوشحال بودند و درنیافتند که این آتش دامن جفت اصلاح طلب و اصولگرا را گرفته است. چراکه در ۱۴۰۰ و حالا هم شاهدش هستیم. در کنار این موارد اعتراضات و به تبع آن اتفاقات ۱۴۰۱ دیوار بیشتر و بلندتری بین مردم و حاکمیت ایجاد کرد.
۲- در پاسخ به سئوال دوم باید گفت: پیش بینی که کار ما نیست اما بنظر می رسد که در دور دوم هم وضع به همین منوال باشد مگر اینکه اتفاق خاصی رخ دهد. در دور اول مثل همیشه شاهد وعده وعیدهایی بودیم که البته ثابت شده است که بیشترشان در اختیار شخص انتخاب شونده نیست. اکنون نیز همانطور است و ۶۰ درصد مردم از این مباحث عبور کرده اند. امروزه وعده ها را بیشتر پوشالی و عمل نشدنی میدانند. ممکن است برخی سلبریتی ها و روشنفکران یا سیاستمداران در دور دوم به پای صندوق بروند اما تاثیر چندانی در میزان مشارکت نخواهد داشت.
۳- بدیهی ست که در حال حاضر نظام سیاسی حاکم بر کشور بر پایه اصلاح طلبان و اصولگرایان است و بدیهی تر آنکه دولت های برآمده از آن مجبور به این امر هستند. البته نه آنکه کاملا هم شکل نمونه های وامدارشان باشد. البته سعید جلیلی که خود می گوید ادامه دهنده دولت رئیس جمهور فقید است اما مسعود پزشکیان ( حالا یا برای جمع کردن آرای دیگر گروها) ادعا کرده که از همه تفکرات استفاده خواهد کرد، اما بنظر نمی رسد چنین شود. فرض کنیم ادعاهایی برای وزارت ارشاد و ... دارد. خب نمی شود که یکی مانند وزیر ارشاد کنونی را در کابینه بگنجاند! یا مثلا از نهضت آزادی و ملی مذهبی ها یا حتی فعالان مدنی برگزیند. این حرفها کمی تبلیغاتی ست. در دیگر موارد هم اینگونه است. پس درواقع دولت ها ادامه تفکرات طیف های شان هستند.
تیمور باقری، فعال مدنی و کنشگر صنفی:
١-تناقض در قانون اساسی موجبات تفاسیر متفاوت از اداره کلان امور است. در زمینه انتخابات، سلایق خاص، نگاه خاص ،بیعت را بر انتخاب ترجیج دادند و لذا قبیله سالاری جای مردم سالاری را گرفت. واین روند نقش مردم را در تعیین سرنوشت خویش دور کرد. اقتصاد نابه سامان، معیشت طاقت فرسا، فشار و سرکوب زندگی مردم را سخت زمینگیر کرده است. به زعم من، این شاخصها باعث شده است که مردم به امر انتخابات بی اعتنا باشند.
٢-گرچه استقبال حداکثری دور از ذهن است. اما بهنظر حضورتعیین کننده در دفاع از حقوق شهروندی و آزادی های بدیهی وایجاد فضای تنفسی و فشارهای مضاف بر کنشگران صنفی و فعالان مدنی و سایر اقشاراجتماعی و به رسمیت شناختن جنبش های اجتماعی و صنفی، دکتر پزشکیان را گزینه موجود و مناسب می شناسم وبه ایشان رای خواهم داد.
٣-با توچه به شرایط بحرانی جهان و منطقه کشور، بقای وطن و تمامیت ارضی، اداره نرمال کشور، به خرد ورزی در پرتو اراده ملی و همگانی محتاج است..
*نظرات افراد مختلف، دیدگاه پایگاه خبری حکایت گیلان نمیباشد.
بازتابی از تحولات پشت پرده قدرت