اختصاصی حکایت گیلان | عباس موذن: ۲۷ مارس(۷فروردین) از سال ۱۹۶۱ به عنوان روز جهانی تئاتر نام گذاری شده است، فارغ از تاثیر این روز در فضای تئاتر ما، وجود این روز در تقویم منجر به ایجاد سؤالی در ذهن شد که این یادداشت حول محور آن می گردد.
"ما در کجای تئاتر جهان ایستادهایم؟"
میدانیم هنر و خلق آثار هنری قابل رتبه بندی نیست و مقصود از طرح این سؤال میزان تاثیر گذاری هنر نمایش ما بر تئاتر جهان است.
اصولاً هر رشتهی هنری در هر اقلیم ، رنگ و بوی خودش را دارد که نسبت به تاریخ، فرهنگ و آیین آن منطقه شکل میگیرد و نسبت به استقبال مردم آن جامعه توسعه پیدا میکند و صیقل میخورد، به عنوان مثال در کشور ما از دیرباز شعر و بعد از آن موسیقی مورد استقبال بیشتری قرار گرفتهاند و همانطور که میدانیم این دو هنر ایرانی در بالاترین سطوح هنری قرار گرفتهاند. نمایش بنا به روایت کتاب "نمایش در ایران" چندان مورد توجه قرار نگرفته و بیشتر یا جنبهی مراسم و آیین داشته یا جهت سرگرمی و تفریح در بین عوام رواج داشته و در طول قرون توسعهی چندانی پیدا نکردهاست و آنچه ما از نمایش داریم عمدتاً وارداتی ست. تئاتر بصورت جدی چیزی حدود صد سال است که در کشور ما اجرا میشود و همواره با نوسانات و چرخشهای متفاوتی مواجه بوده که همین عوامل باعث شده که خط سیر و روندِ مرتب و کلاسه بندی شدهای از توسعهی این هنر در دسترس هنرمندان این عرصه قرارنگیرد و عملا هنرمندان هر دوره اصطلاحاً مجبور به اختراع دوبارهی چرخ شدهاند. امروزه چقدر از کارهای نصرت نویدی، عباس جوانمرد، جعفر والی، محمدعلی جعفری و رکنالدین خسروی آرشیو شده و در دسترس است؟ یا اصولاً چند نفر از فعالین تئاتر آنها را میشناسند؟فعالین تئاتر چند اثر از عباس نعلبندیان، اسماعیل خلج، خجسته کیا، مهین تجدد، شهرو خردمند، ایرج انور، آربی آوانسیان، آشور بانی پال بابلا و بیژن مفید میتوانند نام ببرند؟ منظور از عدم وجود خط سیر چنین چیزیست که پرداختن به دلایل آن از حوصلهی این یادداشت خارج است.
پس میتوان نتیجه گرفت لنگیدن پای هنر نمایش در ایران به دلیل عدم وجود استعداد و ذوق هنری نیست بلکه بیشتر به خاطر بیتاریخیست!
از طرف دیگر بحث استقبال مخاطب از تئاتر هم مطرح است و همانطور که میدانیم حدود ۹۰٪ مردم جامعهی ما با تئاتر بیگانهاند.
حال برمیگردیم به سؤال اول یادداشت و جوابی مٵیوسکننده و اگر بپرسیم که چه باید کرد و اگر بپذیریم که ایراد از موارد مطروحه است جواب را در ایجاد خط سیر مدون و خدشه ناپذیر آن هم از طرف سیاستگذار و نهادهای فعال حوزهی تئاتر میتوان یافت. یعنی با برگزاری جشنوارهها و فراخوانها بازگردیم و آثار آخیلوس و سوفکلس و... را درست اجرا و ثبت کنیم.نقد و بررسی کنیم.شکسپیر را درست و کامل اجرا و ثبت کنیم و همینطور تا تئاتر روز جهان.تنها در این صورت است که اول از همه هنرمند خود را وسپس مخاطب سبک و علاقهی خود را در تئاتر پیدا میکند و امید آن میرود که هنرمندان توانای هنر نمایش ایرانی هم در جهان حرفی برای گفتن داشته باشند .باشد که آن زمان در تاریخ ۲۷ مارس ما هم برای تئاتر جشن بگیریم.
عباس مؤذن