اختصاصی حکایت گیلان | عباس موذن: (دبیر سرویس فرهنگ و هنر حکایت گیلان) مدتیست از اهالی تئاتر رشت گلایههایی نسبت به بالا بودن هزینهی سالنهای اجرا شنیده میشود ، هدف از این یادداشت بررسی به حق بودن یا نبودن این گلایههاست.
اول _ قبل از ورود به مسئلهی سالن لازم است هزینهی استاندارد یک اجرای معمولی ۱۰ شبه در رشت با ۴ بازیگر،۳ دستیار، ۲طراح(نور و لباس) ،منشی صحنه و خود کارگردان(جمعا ۱۱ نفر) همگی تازه کار (دستمزد ساعتی کارگر روز مزد) و دکور معمولی تک صحنهای و متن ترجمهی ارزان قیمت بدون گریم را محاسبه کنیم که به شرح زیر است:
(جدول)
این جدول هزینه های حد اقلی ست که برای یک اجرای استاندارد باید انجام شود که اغلب بسیاری از آنها بالاخص دستمزد عوامل و بازیگران یا پرداخت نمیشود یا ناقص و کم داده میشود.
دوم _ بعد از هزینه ها باید به محاسبه ی درآمد اجرا پرداخت . ما فرض را سالن ۱۵۰ نفری خصوصی نارون در نظر میگیریم و قیمت بلیط را ۱۰۰ هزار تومان در صورت فروش تمام بلیطها ( که به ندرت اتفاق میافتد) کا درآمد حاصل از فروش بلیط رقمی برابر صد و پنجاه میلیون تومان میشود.
سوم _ نیاز به کنکاش زیادی نیست یک اجرای سادهی ۱۰ شبه حدود بیست و شش میلیون و هشتصد و چهل هزار تومان ضرر دارد . این ضرر را چه کسانی می پردازند؟ به احتمال زیاد عوامل .کارگردان یا تهیه کننده از جیبش میگذارد یا عوامل و بازیگران از دستمزدشان .
چهارم _ از حق نگذریم اجرایی با عوامل تماماً تازهکار خیلی بیشتر از ۳۰۰ ساعت تمرین نیاز دارد تا اجرای خوبی از آب درآید.
مجموع همهی این محاسبات خبر از تلاش،عشق ، از خود گذشتگی و دیوانگیِ اهالی تئاتر میدهد و اگر بخواهیم جانب انصاف را رعایت کنیم ، انتظار یک اجرای فاخر با شرایط موجود ، بیهوده ست.انتظار رشد و بالندگی که دیگر جای خود دارد.(هرچند بعضاً شاهد اجراهایی با کیفیت خوب هم هستیم اما کم و منقطع)
برای همین امر است که در اکثر کشورهای صاحب نام در حوزهی تئاتر ، این هنر تحت حمایت دولتها و شهرداریهاست هرچند ما هم چنین قوانینی داریم که عملاً جز صدقهای پر منت و انتظار و فشار برای دخالت در محتوا چیزی نسیب گروه اجرایی نمیکند، به عبارت دیگر خصوصی سازی در حوزه های دیگر را نمیدانم اما خصوصی سازی هنر شوخی زشتی بود با تئاتر که باید ارتباط دیالکتیکی با تمام اقشار جامعه داشته باشد..
دراین میان اگر گروه نمایش ارتباطاتی در بخش صنعت و تجارت داشته باشد شاید بتواند اسپانسری پیدا کند که در رشت و اکثر شهرها اسپانسرها یا از روی دلسوزی و به نیت صدقه یا از روی علاقه به هنر شهرشان، درصد کوچکی از هزینه ها را میپردازند(یک میلیون تا نهایتاً ده میلیون تومان) یا به دنبال اهداف غیر مرتبط دیگری هستند که ذکرشان در این مجال نمیگنجد.
حال بازمیگردیم به ابتدای یادداشت و اینکه گلایهها از نرخ سالنها مخصوصاً سالنهای دولتی که قطعاً میبایست رایگان باشند بحق است ؟ پاسخ من منفی ست چراکه بالا بردن قیمت سالنها حکم تیر خلاص به پیکر رنجور و نیمه جان تئاتر استان داشت ، باشد که درس عبرت بگیریم و دست از دیوانگی بشوییم.
پرداخت 90 میلیارد تومان اعتبار ویژه مکانیزاسیون کشاورزی در گیلان