اختصاصی حکایت گیلان | سرویس دانشجویان و جوانان:همان طور که فردوسی پاکزاد سعی در زنده نگاه داشتن زبان پارسی داشت؛ در جامعه ادبیات گیلان نیز افرادی همچون شیون فومنی، محمدحسین مهدوی، غلامرضا رحمدل، مصطفی رحیمپور، مهدخت مخبر و ..... با شعر، سعی در ایفای حدودی این نقش در قبال زبان گیلکی در میان گیلانیان را داشتند.
حال اما آنچه امروز مبدل به معضلی در گیلان گشته:
اگر از متولدین سالهای ۱۳۷۰ الی ۷۵ صرف نظر کنیم؛ اکثریت قشر جوان در جامعه گیلان بر یک گزاره تکراری که این روز ها بسیار به گوش میرسد اتفاق نظر دارند و آن هم این است که «گیلکی را به خوبی میفهمم؛ اما نمیتوانم گیلکی صحبت کنم.»
فراموشی ریشه و هویت انسان یک معضل بزرگ در دیدگاههای مختلف جامعهشناختی است.
در چند دهه اخیر زبان گیلکی در نسل جدید مسیر سپرده شدن به فراموشی را طی میکند! این قضیه در حالی است که اگر از بزرگان خانواده نظیر پدر و مادر خود پرسشگری کنید متوجه این مسئله خواهید شد که در گذشته کودکان در خانه و مدرسه به زبان گیلکی گفت و گو میکردند.
یکی از دلایل این اتفاق این است که در چندین سال اخیر یکی از بعدهای منفی شخصیتی در گیلان و خارج از گیلان هنجارِ داشتنِ لهجه گیلکی به شمار میرود و افرادی که دارای لهجه شیرین گیلکی هستند متاسفانه مورد تقبیح و تمسخر قرار میگیرند.
اما در این جا سوالی مطرح میشود و آن این است که چطور آذری، لری، اصفهانی و... مورد تمسخر قرار نمیگیرد ؟
البته میشود به راحتی منشا این معضل را در صدا و سیمایی جستجو کنیم که در اکثریت فیلمنامههای تولیدیاش، به وسیله افراد متصل به فرهنگ گیلان چهرهای از قشر ضعیف، رعیت، کشاورزانی با درآمد کم و... به تصویر میکشد.
بازنمایی یک تصویر اشتباه تاثیرات منفی بسزایی را در ذهن مخاطب برجا میگذارد.
اما علاوه بر صدا و سیما گلهمندی اصلی از خود گیلانیان است.
به جرأت میتوان گفت که بخش کثیری از دهه هشتادیهای جامعه گیلان توانایی تکلم به گیلکی ندارند .
پدر و مادرهای آیندهای که قرار نیست فرزندانشان هم گیلکی فرا بگیرند و مانند خودشان بگویند:«گیلکی را کم میفهمم اما نمیتوانم صحبت کنم»
شاید بتوان این معضل را در مدارس اصلاح کرد.
اگرچه در محیط دانشگاه گاهاً شاهد محاورات هرچند کوتاه به زبان گیلکی هستیم که این خود جای امیدواری است.
صحبت کردن به زبان جغرافیایی که به آن تعلق داریم نه دِمدُه است و نه یک لکه نَنگ، بلکه نشاندهنده اصالت است.
در نهایت امیدواریم و بجز اَ امیدواری، امیدی نَشا داشتن که اَمی هم محلیون و اَمی هم زبانان ایپچه از زمستون خواب ویریسد و اَمی گیلکی زبانه احیا بوکونند.
گیلکی صوبت گودن شمره یادَ نشه.