به گزارش حکایت گیلان | بخشی از گفتوگوی حاتم قادری و مسعود جعفری جزی دربارهی میراث و کارنامه جلال آلاحمد. منتشر شده در اندیشه پویا شماره ۸۸ را میخوانیم. در این گفتگو حاتم قادری، جلال آل احمد را شخصیتی عجول میداند که اصلا فرصت تامل و اندیشهورزی در مورد مباحث گوناگون را نداشت. جعفری جزی نیز معتقد است؛ هرچه بوده از جلال، حتی متناقض، اما صدای آن جامعه و نسل بوده است.
حاتم قادری در این باره میگوید:
غربزدگی کتابی بهشدت شتابزده بود. جلال بهلحاظ شخصیتی شتابزده و عجول بود، و درعینحال دغدغههای گستردهای داشت و بههرچیزی چنگ میزد. اصلاً فرصت تأمل لازم را نداشت. من زمانی گفته بودم که متفکران تأثیرگذار دهههای چهل و پنجاهِ ما، و بهشکل خاص جلال و شریعتی، فرصت اندیشهورزی نداشتند. آنها بهرغم همهی بحثهایی که دربارهی کلیت غرب مطرح میکردند، به این نمیپرداختند که توسعه چیست، نظریات توسعه کدام است و کدام را میتوانیم انتخاب کنیم و اگر توسعه را انتخاب کنیم چه اتفاقی خواهد افتاد. جلال بحث مستقیم و مستقل در مورد توسعه نمیکرد چون اصلاً در مورد توسعه اندیشهورزی نمیکرد. به فارغ التحصیلان هاروارد که به ایران برگشته و در سازمان برنامهوبودجه مشغول شده بودند با تمسخر نگاه میکرد. وقتی بحث زلزله و ساختن دوبارهی شهر در بوئین زهرا شد، گفت اینها چه ساختهاند که بومیاش جواب نمیدهد؟
مسعود جعفری جزی معتقد است:
آلاحمد هر چه نداشت، صداقت داشت و تجسم روح آن دوره بود. ما باید در آینهی جلال به وضعیت تاریخی خودمان نگاه کنیم. جلال با خانوادهی روحانیاش مشکل داشته، از خانه طرد شده، مارکسیست شده، سرگردان شده اما دوباره به مذهب ــو نه شریعتــ برگشته است. آنچه نوشته، هرچقدر متناقض، صدای آن جامعه و آن نسل است. انقلاب سفید، شوکی بود که ناخودآگاه جامعه را به هم ریخت؛ روستاییان به شهر رانده شدند و در شهر با فیلمفارسی و مشروب فروشی مواجه شدند. این، یک شوک روانی به اعماق ناخودآگاه جامعه وارد کرد. مردم احساس گناه میکردند، کما اینکه در انقلاب، مردم شبیه جنبش توابین، به اولین جاهایی که حمله کردند، سینماها و مشروبفروشیها و بانکها بود. ما باید شرایط آن زمانه را درنظر بگیریم و درک کنیم تا واکنشها را در آن چارچوب بفهمیم، تا بتوانیم هرکجا واکنشها افراطی بوده نقدش کنیم. مسئله این بود که جامعه به سمت یک تجدد سطحی و آمرانه هل داده میشد و این هل دادن، مشکلساز بود. وقتی کاپیتولاسیون و مستشاران خارجی پیش چشم مردم هستند، بومیگرایی هم تقویت میشود. بازگشت به سنت و بومیگرایی در چارچوب این ضرورت تاریخی باید دیده شود.
بیمه، نماد حفاظت از سرمایه است