اختصاصی حکایت گیلان | عباس موذن:
رشت، مرکز استان گیلان، یکی از شهرهای مهم و تاریخی ایران است. این شهر دارای قدمتی طولانی و فرهنگ غنی است. برگزاری روز رشت، فرصتی برای معرفی و ترویج فرهنگ و هنر این شهر به مردم ایران و جهان است.
با این حال، برگزاری روز رشت، از نظر فرهنگی، دارای برخی ایرادات و انتقادات نیز است. یکی از این انتقادات، این است که برنامههای برگزار شده در روز رشت، عمدتاً برنامههای تکراری و کلیشهای هستند. این برنامهها، اغلب شامل نمایشگاههای صنایع دستی، جشنوارههای غذا، مسابقات ورزشی و کنسرتهای موسیقی هستند. این برنامهها، اگرچه میتوانند جذاب باشند، اما نمیتوانند به طور عمیق فرهنگ و هنر رشت را به مردم معرفی کنند.
نکتهی دیگر، این است که برگزاری روز رشت، اغلب به یک مراسم تشریفاتی و سیاسی تبدیل میشود. در این مراسم، مسئولان استان گیلان حضور دارند و سخنرانیهایی میکنند. این سخنرانیها، اغلب به تاریخ و فرهنگ رشت میپردازند، اما به ندرت به مشکلات و چالشهای فرهنگی این شهر اشاره میشود.
طبق پژوهشی که مرکز پژوهشهای مجلس سال ۹۵ انجام داد حدود ۳۰٪ جامعهی گیلان دچار بحران هویت هستند (که البته تا امروز و با توجه به شرایط موجود بیشتر هم شده است ) بحران هویت، وضعیتی است که فرد یا گروهی از افراد، احساس میکنند هویت خود را از دست دادهاند. این وضعیت، میتواند ناشی از عوامل مختلفی مانند تغییر سریع جامعه، جهانی شدن، مهاجرت(بومیها به خارج از کشور یا مرکز و غیر بومیها از استانهای دیگر به گیلان) و رسانههای اجتماعی باشد.بحران هویت عوارضی از قبیل افزایش ناهنجاریهای اجتماعی(خشونت،اعتیاد، فحشا)، بیانگیزگی و بیتفاوتی، افسردگی و اضطراب به همراه دارد که نشانههایش را کاملاً واضح در سطح شهر مشاهده میکنیم.
برگزاری روز رشت، میتواند فرصتی برای مقابله با بحران هویت در رشت باشد. این روز، میتواند به مردم رشت کمک کند تا با فرهنگ و هنر غنی خود آشنا شوند و به اهمیت آن پی ببرند. همچنین، این روز، میتواند به مسئولان استان گیلان کمک کند تا توجه بیشتری به مشکلات و چالشهای فرهنگی رشت داشته باشند.
برای استفاده از روز رشت برای مقابله با بحران هویت، لازم است که برنامههای جدید و خلاقانهای برگزار شود. این برنامهها، باید به طور عمیق فرهنگ و هنر رشت را به مردم معرفی کنند. همچنین، باید به مشکلات و چالشهای فرهنگی رشت نیز اشاره کنند.که متاسفانه تلاشی در این جهت صورت نمیگیرد و حتی کورسوی امیدی هم برای توجه به عمق، از سوی مسئولان به چشم نمیآید و برنامههایی که اجرا میشوند بیشتر جهت رفع تکلیف و مانور کارآمدی بنظر میرسند و به قول فروغ فرخزاد:
"من فکر میکنم
و ذهن باغچه دارد آرام آرام از خاطرات سبز تهی میشود"